احساس خطر اولین محرکه مسئولیت پذیری
یکی از پیش نیاز های یک نهضت عظیم فکری و فرهنگی مسئولیت پذیری و درک جایگاه خود در ساختار جامعه است.درک خصایص فطرت انسانی و تمایز آن از سایر موجودات همیشه برای انسان امری آشکار بوده است.برنامه ای که توسط خداوند مطابق فطرت بشر تنظیم شده است انسان را دارای یک سری مسئولیت در قبال دیگران و در قبال همه جهان میداند.از این رو یک سری ظرفیت ها در هر انسانی قرار داده میشوند که در صورت بروز و استفاده از آن ظرفیت ها همواره مسئولیت های جدیدی بوجود می آورند.این ظرفیت ها و مسئولیت ها میتواند از فرد فراتر رفته و به خانواده یا جامعه و یا کل جامعه بشری را تحت تاثیر قرار دهد.این نوعی قدرت اجتماعی محسوب میشود که از حالت بالقوه به حالت بالفعل رسیده و طبعا مسئولیت های بزرگتری را نیز در بر خواهد داشت.قدرت اجتماعی یک رییس جمهور میتواند در سطح جهانی گسترش یابد.اما یک کارمند تنها میتواند قدرت اجتماعی خود را در حد همکاری یا اعضای زیر نظر خود گسترش یابد.اما یک کارمند تنها میتواند قدرت اجتماعی خود را در حد همکاران خود گسترش دهد.از این رو مسئولیت آنها بسیار با یکدیگر متفاوت است.علاوه بر قدرت اجتماعی،مسئله دیگر که میتواند مسئولیت های اعضای بشر را از یککدیگر متفاوت سازد شدت خطری است که جامعه و فرد را متوجه خود میسازد.فردی که مسئولیت خنثی سازی یک بمب مخرب را بر عهده دارد.مسئولیت او نیز خطیر و مبهم است و در صورت انجام ندادن مسئولیت آسیب بسیار زیادی به فرد و جامعه وارد میشود.هرچه خطر یک مسئولیت بیشتر باشد انسان بیشتر به تکاپو می افتد تا آن را به درستی انجام دهد و خللی در انجام آن وارد نیاورد.این امر تنها در صورتی تحقق می یابد که آگاهری نسبت به خطر وجود داشته باشد تا مسئولیت پذیری شدت بیشتری پیدا کند.درواقع ابتدا باید خطر حس شود تا مسئولیت در جهت برطرف کردن خطر بوجود آید.
امام خمینی رحمت الله علیه در خصوص رسالت دانشگاه میفرماید:دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل شقاوت یک ملت است.از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود.دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند میکند و دانشگاه غیر اسلامی یک ملت مسلمان را به عقب میزند.