یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

خلا مدیریت مدنی و اقتصاد نوین

خلا مدیریت مدنی و اقتصاد نوین

والرستین شش تناقض برای نظام جهانی یادآور می شود۲۰ که دو تناقض آن عمده و شاخص هستند; یکی در حوزه اقتصاد و دیگری در حوزه سیاست. «در حوزه اقتصادی، تناقض بنیادی در نقش دوگانه شگفت انگیز انباشت کنندگان سرمایه وجود دارد.» به لحاظ اینکه انباشت کننده سرمایه با دیگر سرمایه داران در رقابت است، مجبور است شیوه ای را اتّخاذ نماید که موجب کاهش هزینه های تولید و افزایش نرخ سود شود. از این رو، سرمایه دار راستین باید بی رحم باشد. در نتیجه، کارگران و رقبای او دشمنان طبیعی وی محسوب می شوند.۲۱ از نظر والرستین در کوتاه مدت به سود سرمایه داران است که سودهای خود را از راه کاهش دستمزدها بالا ببرند، ولی در دراز مدت به دلیل کاهش توان خرید کارگران به ضرر سرمایه داران است. 

تناقض سیاسی که ناشی از همان تناقض اقتصادی است این گونه به وجود می آید که وقتی سرمایه داران در حکم یک طبقه عمل می کنند و به صورت پراکنده به برخی موارد توزیع مجدد ارزش مازاد میان اقشار کارگری گردن می نهند، تا بتوانند تقاضای مؤثری را دوباره ایجاد نمایند، گرچه مشکل میان مدت را حل می نماید، اما در درازمدت جنبش های مخالف دیگری سر برمی آورند و مدعی سهم فزاینده می شوند که سرمایه داران توان مقاومت و پاسخ گویی در مقابل آن را ندارند; بنابراین، با گذشت زمان طبقات زجرکشیده بیش از پیش، انگیزه توانایی شورش پیدا می کنند. این تحول سیاسی، منطق نظام ـ یعنی انباشت بی پایان سرمایه ـ را از دو جهت تهدید کرد: اول اینکه، کارگران را بر سر تقسیم ارزش مازاد به نبردی دایمی کشاند و همین امر نرخ سودهای درازمدت را به خطر افکند. دوم اینکه، سرمایه داران برای مقابله با کارگران مجبور شدند سهم بیشتری از ارزش مازاد را به محافظان بپردازند که از این رهگذر نرخ سودهای درازمدت را نیز به مخاطره افتاد.۲۲ اقتصاد جهانی سرمایه داری نظامی تاریخی است، چرخه حیات دارد و همانند هر نظام دیگری از این قبیل بر اثر تناقضات بسیار، کارکردش متوقف،۲۳ و عامل بی ثباتی می شود. این نظام توان کاهش و یا از بین بردن تناقضات موجود را ندارد و در اثر آن نظام از بین می رود، و این زمانی است که تناقضات به نقطه بحران برسد.۲۴ از این رو، والرستین درصدد ارائه راه حلی در جهت کاهش و توجیه تناقضات نظام جهانی است و در این زمینه به فرهنگ روی می آورد، و فرهنگ را مهم ترین راه حل تناقضات اقتصاد نظام جهانی می داند. 

فرهنگ; راه حل کاهش تناقضات 

والرستین فرهنگ را «رزمگاهی ایدئولوژیک برای منافع متضاد در چارچوب این نظام تاریخی» می داند و در بیان کارکرد آن اضافه می کند: «فرهنگ یا نظام اعتقادی این نظام جهانی سرمایه داری، حاصل کوشش های تاریخی جمعی ما برای کنار آمدن با تناقض ها، ابهام ها و پیچیدگی های واقعیت های اجتماعی ـ سیاسی این نظام خاص است.» بنابراین، فرهنگ درصدد توجیه نابرابری ها و تناقضات است. 

وی معتقد است بین جهان گرایی از یک سو و نژادگرایی و جنسیت گرایی از سوی دیگر، نه تنها تضادی نیست، بلکه بین آن ها همزیستی متقابل وجود دارد.۲۵ و فراتر از هر یک، رأس مثلث فرهنگ را تشکیل می دهند. ایدئولوژی های دوگانه جهان گرایی و نژادگرایی/ جنسیت گرایی ابزارهای قدرتمندی بودند که تنش های تناقض آمیز نظام جهانی با آن ها مهار شد.۲۶ سپس والرستین به تبیین چگونگی مهار و کنترل هر یک از تناقضات نظام جهانی از طریق ایدئولوژی های مذکور می پردازد. 

به یاد داریم روزی که قوانین اقتصاد سرمایه داری و از مادر خود بنام نظریه علمی اومانیسم متولد شد و در معرض همگان قرار گرفت موجب شگفتی بسیاری از اقتصاد دانان جهان مقرر شد.آن روزها سوسیالیسم که ابر قدرت اقتصادی جهان شمرده شده بود ریزش پیکر خود را احساس کرد.چرا که اقتصادی متولد شده بود که با پیشبینی اقتصاددانان جهان به زودی قدرتمند ترین اقتصاد جهان به شمار میرفت.و سر انجام سوسیالیسم به یکباره فرو ریخت و پرچم نظام سرمایه داری بر فراز آسمان اروپا و امریکا را سایه افکن شد.اقتصادی که به گفته پژوهشگران اقتصادی هیچ نقصانی در آن نبود.

آنچه از تحلیلهای به عمل آمده مشخص است آن است که چرخ اقتصاد جهانی خلائی را احساس میکند؟

آیا این قوانین(سکولاریسم) جهانی قادر به هدایت جامعه در تمامی بحران های مالی و اجتماعی یا بحرانهای فکری خواهد بود؟آیا جامعه شناسی غرب قادر به اداره هر گونه جامعه ای خواهد بود؟آیا قوانین جامعه شناسی غرب نقصانی دارد؟آیا سیاستمداران غربی در اجرای این قوانین شکست خورده اند؟

اما گویا کارشناسی این اقتصاد خالی از عقلانیت و تفکر عمیق و آینده نگرانه بود و تنها مبانی مادی جامعه مدنی در نظر گرفته شده بود.تدوین این قوانین به صورتی بود که گویا جامعه اروپا جامعه ماشین ها است و گویا جامعه غرب جامعه انسانی نیست