تشکیل مجمع دانشمندان و انجمنهای علمی در دوران هارون الرشید عباسی صورت گرفت.همچنین از دیگر دست آورد های مسلمانان میتوان ساخت مساجد بزرگ ، کتابخانه ها ،مدارس و دانشگاه ها ،اهداء مدارج علمی به دانش آموختگان این دانشگاه ها را به حساب آورد. پس از آن ساخت رصد خانه ها خانه دانش در خراسان و بغداد به ارتقاء دانش آن زمان افزود و اولین جرقه های نهضت ترجمه در جهان اسلام پدیدار گشت.در پی شکل گیری تشکلهای علمی جدید در جهان اسلام ،بیمارستانها و آزمایشگاه هایی ساخته شد و از دانشمندان بزرگ جهان اسلام و حتی اروپا محاجرت ها به شهر بغداد افزایش یافت.این آغاز نهضت ترجمه بود.از پس از هارون الرشید تا قرن سوم هجری دوره ای متفاوت تر از قبل وجود دارد.در این دوره آثار یونانی ترجمه شده و در مراکز آموزشی تدریس میشود.
در این نهضت علمی بسیاری از آثار و کتب تالیف شده در دوران امویان بازگردانیده شد و این آغازی بود بر احیای علم و دانش در جهان اسلام.در دوران خلافت امویان در آندولوس و حکمرانی فاطمیان در مصر، شهرهای کوردبا و قاهره به عنوان مراکز علمی و دانشگاهی در حوزه های متعدد فعالیت پژوهشی داشتند.و اینگونه بود که نهضت عظیمی در جهت گسترش این آثار به سراسر دنیا آغاز شد و مراکز علمی بسیاری در سرزمین های جدید تاسیس شدند که در واقع شعبه ای از دانشگاه های بزرگتر و مشهور بودند که دسترسی به آن از دسترس عموم مردم خارج بود..
ابویعقوب مشهور به فیلسوف عرب متعلّق به این دوره است. او به علم پزشکی، شیمی، فلسفه،تاریخ، جغرافی و متون حکمت یونان و ایران و هند تسلط داشت و تا مدتها رییس دارالترجمه مامون بود. در زمان حضور او در بیت الحکمه کتب زیادی در منطق، حساب، موسیقی، نجوم، هندسه، فلکیات و طبیعیات، سیاست و ... ترجمه شد. کندی به خاطر علاقه زیادی که به فلسفه داشت مرکز تعلیم فلسفه نیز تأسیس کرد و شاگردان زیادی پرورش داد. در این دوره دانشمندان زیادی وجود دارند که از شمارش خارج اند.
از دانشگاه های بزرگ آن دوران میتوان نمونه هایی نام برد:
دانشگاه رکنیه دمش،دانشگاه قرویین،دانشگاه الاظهر،دانشگاه بغداد،دانشگاه دار العالم،کتابخانه و دانشگاه طرابلس،رصد خانه و دانشگاه بزرگ بغداد،بیمارستان و دانشگاه دمشق و دانشگاه ساخته شده در آندلس نمونه هایی از بزرگترین دانشگاه های عصر طلایی اسلام است.این دانشگاه های طی دوران دانشجویی به دانش آموختگان خود مدارج علمی اعطا مینمودند.اغلب بیمارستانهای بزرگ نیز دانشگاه علوم طب و پزشکی نیز شمرده میشدند..
طبق آنچه در تاریخ آمده است بیش از 60 بیمارستان در بغداد و 33 بیمارستان در قاهره ساخته شد که این در جهان علمی بی نظیر شمرده شده است.
ساخت ارابه های جنگی و به کارگیری آلیاژ فلزات از عوامل اقتدار ارتش مسلمان شمرده میشد.در پی پیشرفت مسلمانان در عرصه نظامی در مرزهای این امپراطوری مخصوصا مرزهای آندلس و اسپانیا قلعه هایی مستحکم بنا شد که دفاعی باشد در مقابل حملات اروپاییان.نمونه هایی از ساختمانها و بناهای ساخته شده اعم از کاخها برجهای بلند آن زمان، مساجد،مناره ها و قلعه های نظامی در منطقه آندلس و منطقه شمال افریقا ، قاهره و دمشق مشاهده میشود..
از آن گذشته با احداث آسیابهای آبی و بادی در همه نقاط این سرزمین صنعت کشاورزی بسیار رونق یافت و دولت عباسی با این تدبیر جمعیت عظیم از اعراب،ترکان،افریقایی ها و اهالی اروپای شرقی و لبنان را از نظر معیشتی و نیاز به غذا تامین نمود و زمینه رشد و ارتقا سطح مادی و معنوی جامعه را فراهم کرد و از رو جمعیت روم شرقی یکپارچه مسلمان شدند و با مهاجرت به سراسر سرزمین تحت سیطره دولت اسلامی با اعراب و ترکان پیوستند..
طی دوران عصر طلایی مسلمانان مراکز قضایی و دادگاه ها،موسسات خیریه،مراکز حواله پول و موسسات دولتی بسیاری احداث شد که همه عامل رفاه جامعه شمرده میشد.جالب تر از آن این است که علاوه بر بیمارستان ها و مراکز درمانی،مراکز دیگری در جهت ایجاد رفاه برای معلولات ذهنی و جسمی ساخته شد و دانش روان درمانی تحت عنوان دانش فقه در این مراکز و موسسات رواج یافت.
در اینجا میخواهم از روبرت بریفالت
که در اثر تاریخی خود، کتاب "ساخت بشریت"، به تحقیق و تفحص در مورد جوامع و کشورهای مسلمان و آمار آنها پرداخته است، نقل قول نمایم. درک او این است که حکومت الهی در شرق ظالمانه و یا از روی اجبار نمیباشد. ما در آنجا شاهد کهنه پرستی، مخالفت با افکار روشنفکرانه، جنگ همیشگی علیه انقلاب روشنفکران، چیزی که از مشخصه های رایج دنیای اروپا می باشد و در گذشته در یونان و رم دیده می شد، نیستیم..
ویلیام مویر، تاریخدان مشهور نیز تصدیق کرده است که عدالت و رافت اسلامی در فتوحات اسلامی دیده شده است و این مغایر با تعصب و ظلم رومیان در موارد مشابه می باشد. مسیحیان سوریه در زمان استیلای عربها، از پیشرفت و آزادی عمل بیشتری برخوردار بودند تا در زمان حکومت هرکولس، حتی در آن دوره یعنی دوره استیلای اعراب آرزوی الحاق به کشور سابق خود را نیز نداشتند