در آمدی بر تئوکراسی در اسلام
ارسال رسل و ابلاغ دستورات و کتب آسمانی از سوی خداوند متعال مناسب با ظرفیتهای فکری و روحانی هر دوره و شرایط تاریخی متنسب با بلوغ جوامع بشری بوده است.با تکامل فکری و روحی بشر و ایجاد بسترهای اندیشه طی سالها عمر جوامع انسانی ارسال پیامبران الهی را به نوعی از ترتیب و تکامل سوق داد.تکامل انزال دین بر انسان با ارسال خاتمیت مبلغ توحید بر جهان پایان یافت.لذا خاطمیت بدین معناست که هر آنچه بشر برای تامین معیشت،سعادت و هدایت خود لازم دارد در این دین موجود است.این دین قدرت مدیریت جامعه در همه عرصه های مدیریتی و سیاسی و اجتماعی و فردی را داراست.
آنچه زمینه بروز خاتمیت در جهان را ساخت رشد عقلانیت او در درک علم و عرفان بود.اگر به تاریخ و شرایط زمانی برای ارسال پیامبران بر قوم خاص خودشان نظر افکنیم معجزات و توانایی های این ادیان را در شرایط زمانی و مکانی خاصی خواهیم یافت.برای مثال موسی(علیه السلام)در زمانی به پیامبری مبعوث شد که جادو و رمالی در میان جامعه از اهمیت خاصی برخوردار بود.در واقع این دوران عصر جهالت بشر بود و رابطه انسان و اجنه و شیاطین در اوج خود قرار داشت که نتیجه آن در جادو و علم جفر خلاصه شده بود.ارسال پیامبران بنی اسرائیل ل از جمله داوود(علیه السلام) و سلیمان(علیه السلام) و در راس آنها حضرت موسی( علیه السلام) توسط خداوند متعال با هدف براندازی جادو و رمالی و کوتاه کردن ذهن مردم از این جهالت و همچنین جدایی انسان از اجنه و شیاطین صورت گرفت.آنچه توسط حضرت موسی (علیه السلام) آن را معجزه میدانیم نابودی جادوی جادوگران و رمالان است.با هدایت بشر در این دوره تاریخی و رهایی او از بند شیاطین با اتمام کار سلیمان نبی(ع) و موسی(ع)بپایان یافت و عصر علم و دانش در جامعه بشری آغاز شد.این دوره همراه با نیاز بشر به علم پزشکی بود.بیماری های بزرگ زندگی بشر را تهدید مینمود .از این رو علم پزشکی در میان مردم اهمیت خاصی داشت.پس خداوند متعال با ارسال یکی از بزرگترین پامبران خود بر جامعه بشری حقانیت خود را به گونه ای دیگر بر انسان ثابط کرد.
با نابودی امراض جسمی وترویج امراض فکری در میان مردم بحث و جدل در میان انسانها شدت گرفت و آنچه ارزشمند بود توانایی افراد در مبالغه و آوردن دلیل و برهان بود که خداوند متعال با ارسال پیامبری از نسل ابراهیم و مکمل ادیان عیسی و موسی با ارسال برترین برنامه زندگی بشر پیامبر خود راد لبریز از علم و حکمت نمود تا به مباحثه و مناظره با دانشمندان عصر خود اندیشه خویش را بر علم جهال زمان خود غالب کند.از این رو قرآن را معجزه ای قرار داد تا با آن علم توحیدی از دیدگاه اسلام را بر جهان القا کند.دین و آیینی که با هدف اداره جهان و جامعه بشری ابلاغ شده بود قطعا ظرفیت اداره جهان را دارا بود و شیوه های مدیریتی که در آن گنجانده شده به جهت سعادت دنیا و آخرت انسان کارایی دارد.پس بوسیله آن نمونه کوچک شده حکومت اسلامی را در یثرب به کفار شناساند و نشان داد جامعه ای که مدام در جنگها شرکت داشت و در و تحریم اقتصادی و حتی اجتماعی قرار داشت با مدیریت صحیح اسلامی توانست به بقای خود ادامه دهد.
تعریف حکومت دینی عدالت محور
تئوکراسی از دیدگاه اسلام را میتوان اینگونه تعریف کرد:
اعمال سیاستهای حاکمیتی مطابق با معارف شریعت اسلام که توسط کارگزاران برگزیده و مدعی دیانت.
از دیدگاه اسلام
رقمزدندنیا بر مبنایدین، دینیکردندنیاستنه دنیویکردندین.از این رو مهمترین اقدام در این راستا تدوین قوانین دینی و تسلط آن بر سطح جامعه است.
حاکمان اسلامی با توجه به برسی سایر ادیان معتقدند دین اسلام کاملترین دین الهی است و برای کلیه اعمال انسان در طول زندگی برنامه ای منظم داراست.از این رو متدهای مدیریتی اسلام قادر است جامعه را از همه مشکلات و بحران ها خارج سازد.حاکمان جامعه اسلامی معتقدند دین را نمیتوان بر عموم جامعه اعمال نمود.چرا که پذیرش دین مبتنی به جهانبینی هر فرد است و قلب انسان باید آن را بپذیرد.از این رو قوانین مدیریتی و سیاسی اسلام تجاوز و جنگ و خون ریزی را جهت تحمیل عقاید رد میکند و تنها زمانی به خود اجازه تجاوز به مرزهای سیاسی یک کشور را میدهد که جامعه ای را در میان ظلم و جبر ببیند.بنابر این اسلام صلح و عدالت و دیانت را لازمه ساخت جامعه ای مطلوب میداند که آن را با عنوان "مدینه فاضله" میشناسد و اتحاد را شیرازه جامعه توحیدی معرفی نموده است.
ماکسیم رودنسون،نویسنده ی مارکسیست می گوید : قرآن کتاب مقدسی است که عقلانیت جایگاه بسیار بزرگی را در آن اشغال نموده است. در این کتاب خداوند برای مردم همواره دلیل و برهان ارائه می نماید و در مناسبتهای متعدد برای انسان تکرار می کند که پیامبران همراه دلیل وبرهان مبعوث شده اند. به نظر می رسد عقل گرایی قرآنی همچون سنگ، سخت، مستحکم و اصلی بنیادی است.
دین اسلام دین عدالت و برابری،دوستی و صلح و آزادی است. واین دین جز سعادت بشریت چیزی به همراه نداشته است. دینی که پیامبرش خلق رابه تفکر و تحقیق دعوت مینمود و در تمام طول عمر با برکتش خلق را از سرچشمه ی جوشان علم نبوی بهره مند می ساخت.پیامبری که چون سخن از علم به میان می آورد گویا بشر را به مدینه فاضله ای دعوت میکند.مدینه فاضله ای که در فقه اسلام بیان شده حقیقتی است که تاکنون امت اسلام بدان دست نیافته است.اما بهره گیری از مدینه علم جهان مقدمه ساخت مدینه فاضله ای است که توحید سرتاسر آن را فرا گرفته است و چون زمان وصال فرا میرسد فریاد توحید و شهادت بر بام ها و مناره های بلند شهر شنیده میشود.در آن هنگام بازار ها بسته میشود و همگان به سوی مساجد شهر روانه میگردند.همسایگان با همسایگان در مهر و فروشندگان با مردم در انصاف اند.و این نمادی از مدینه فاضله ای است که نبی بزرگوار اسلام آمدن آن را مژده داده اند.
پروفوسور هانری کربن (فیلسوف معاصر فرانسوی) : اگر اندیشه های محمد خرافی بود و یا اگر محمد پیامبر خدا نبود هیچگاه جرات نمی کرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم دعوت کند
عقل و وجدان انسان معرفی میکند.