یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

درآمدی بر نظریه حکومت دینی

درآمدی بر نظریه حکومت دینی

حاکمیت دینی و اعمال عدالت اجتماعی دو قدم اساسی در به ثمر نشستن درخت تولید علم در قرون اولیه اسلامی بوده است.امروزه نیز حکومت دینی شاخص اصلی حرکت جامعه اسلامی به سمت تولید علم محسوب میشود.از این رو در این بخش توضیحاتی مختصر در خصوص اصل این نظریه ارائه شده است.

اواسط قرن اول میلاد محقق مسیحی فلاویوس طی استدلال خود مبنی بر جدا سازی حاکمیت یهود از حکومتهای پادشاهی،اشرافی و آنارشیسم با واژه جدیدی نامگذاری نمود.واژه تئوکراسی نامی بود که بر حاکمیت دینی یهودیان نهاده شد.

تعریف جوزفیوس فلاویوس از تئوکراسی حاکمیتی است مبتنی بر قوانین الهی و مبانی فلسفه توحیدی که بعنوان چهارمین شکل حکومتی شناخته شده است.این در حالی است که این نوع حکومت از دیدگاه شرق و غرب متروک شمرده میشود. ریشه کلمه تئوکراسی از زبان یونان باستان گرفته شده و به معنای سرزمین خداوند است.

طبق تاریخ همه حاکمیتها و امپراطوری های ایجاد شده در عهد باستان و دوران پادشاهی های بزرگ همگی صاحب نظام تئوکراسی و حاکمیت دینی بوده اند.طبق دیدگاه ویل دورانت امپراطوری ایران که از آن با عنوان هخامنشیان یاد میشود اولین نظام سیاسی لیبرال بوده است.البته این چیزی است که تاریخدانان غربی و باستانشناسان این مکتب، بیان میکنند.

از بعد دیگر تئوکراسی به معنای واقعی از ابتدا به حکمیتهای یهود گفته میشد تعریف جوزفیوس تا قبل از جریان روشنفکری و ظهور لیبرالیست ها مورد تایید جامعه شناسان مطرح غربی بود اما زمانی که توسط هکل مورد تفسیر قرار گرفت فلسفه حاکمیت دینی به صورت دیگر بر جهان القا شد.

حاکمیت دینی نوعی از حاکمیت است که در آن فردی روحانی و یا ضامن ارزشهای دین زمام امور را بدست میگیرد یا خود ناظر و در راس آن است و وضع قوانین جامعه با توجه به مطابقت آن با هنجارها و ارزشهای دینی و الهی توسط مدعیان دیانت صورت پذیر است.مسئولان و کارگزاران این نظام حکومتی پایبند به قانون اساسی نظام سیاسی کشور اند و مدعی رعایت قوانین الهی هستند..

حاکمیت دینی یا تئوکراسی میتواند مطلقه روحانیت و دیانت باشد یا میتواند حکومت دینی در عین مردم سالاری یا همان مردم سالاری دینی باشد.حکومت دموکراسی مبتنی بر شریعت از جمله حاکمیتهای تئوکراسی به شمار میرود.نظیر کشورهایی که از آن با عنوان جمهوری دینی یاد میشود مانند جمهوری اسلامی ایران ،جمهوری اسلامی پاکستان و جمهوری اسلامی افغانستان.کشورهایی هم وجود دارند که شرع به صورت مطلق در آن اجرا میشود مانند مناطق زیر سلطه پاپ در عصر قرون وسطی.

البته کشور عربستان سعودی نیز حاکمیت مطلقه شرع محسوب میشود.بطور کلی در یک نظام تئوکراسی آنچه راه و روش سیاست و اجتماع یا ملت و دولت را تعیین میکند قوانین توحیدی است.اقشار مختلف این جامعه را نمیتوان به دو دسته ماتریالیست ها و الهیون تقسیم کرد.چرا که همه تحت تاثیر نظام اجتماعی کل و حاکمیت هستند و نامگذاری آن با توجه به اعتقادات اغلب جامعه انجام میشود.اقشار مخالف الهیون نیز در عین اندکی تعداد از امکانات جامعه بی بهره نیستند.اما ملزم به رعایت هنجارهای وضع شده توسط مسئولان نظام دینی شده اند.این سیمای مردم سالاری دینی است..

اگر قرار باشد تاریخ حاکمیتهای دینی را از گذشته تا امروز برسی کنیم جدیدترین واژه و اصلی ترین نوع حاکمیتهای دینی را با نام مردم سالاری دینی مورد بحث قرار میدهیم. تئوکراسی تغییر یافته حاکمیتهایی چون آنارشیسم و حاکمیتهای شاهنشاهی و دینی و حاکمیت مطلقه فرهنگ یا همان آیین ملتی است که در زمره جامعه آماری بحث قرار میگیرد.از جمله حاکمیتهای دینی جهان میتوان کشورهای"جمهوری اسلامی ایران" ، "عربستان سعودی" ، "جمهوری اسلامی پاکستان" ، "جمهوری اسلامی افغانستان" ، "مقر پاپ(واتیکان)"، "جمهوری اسلامی موریتانی" و "شمال سوماترا در اندونزی" نام برد.البته در برخی نقاط جهان دین و روحانیت در قالب آنارشیسم و تقریبا خود مختار به کار گرفته میشود اما به دلیل انقراض شیوه حکومتی آنارشیسم این نظام معلق سیاسی به طور کامل در اجرای برنامه های نامنظم خود موفق نبوده است. اگر کشوری مثل کشور لبنان را در نظر بگیریم در خواهیم یافت کشور لبنان به دلیل گوناگونی مذهب ملی دولت به تنهایی قادر به اداره کشور نبوده است و به گروه های وابسته به مذاهب ملی لبنان نیازمند است.گروه هایی که هر کدام تنها از یک اندیشه تبعیت میکنند. رهبران آنها هیچ مسئولیت سیاسی ندارد.برخی از این گروه ها مانند حذب الله لبنان که به دلیل قدرت بسیار بالای در نفوذ اجتماعی و قدرت سیاسی و نظامی خود، دولت را بطور نسبی وابسته به خود کرده است گروهی تقریبا مختار است و دولت نمیتواند آن را ملزم به محدود در برخی از قوانین کند یا به فرماندهان و رهبران این گروه دستور دهد.

چنین گروه هایی که در مرزهای جغرافیایی و همچنین مرزهای فرهنگی یک کشور و یک ملت که نقش نسبتا مختاری دارند معمولا در یک چهارچوبی متناسب با ارزشهای دینی فعالیت میکنند از این رو میتوان برخی از این گروه ها را یک نظام دینی دانست.اما با این حال با دولت دینی تفاوتهای زیادی دارد