یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

شاخص های تمدن سازی در اندیشه امام صادق علیه السلام

شاخص های تمدن سازی در اندیشه امام صادق علیه السلام


امام صادق علیه السلام همانند جد بزرگوارش در برنامه خویش در مساله تولید علم و تمدن سازی، مولفه ها و شاخصه هایی را در نظر داشت که نمیتوانست آن را در زندگی خود دنبال نکند. آن حضرت برای رسیدن به تمدن مطلوب اسلامی که ما اکنون از آن به تمدن سازی شیعی و یا تمدن سازی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و الهی و سلم میشناسیم، بر شاخصه هایی تاکید کرد که اکنون نیز باید در تجدید نهضت تولیدعلم و جنبش تمدن سازی و بازسازی تمدن اسلامی از آن بهره مند شویم.

 از نظر امام صادق علیه السلام نهضت فرهنگی و علمی باید بر دو پایه اصلی تعقل و تعبد قرار گیرد. اصولا نهضتی دربعد انسانی و تمدن سازی موفق و مطلوب است که انسان را چنان که هست بشناسد و او را موجودی تک بعدی به شمار نیاورد. از این رو، همان اندازه که نادیده گرفتن معنویت و ابعاد روحی و روانی انسان، به معنای شکست نهضت تولید علم و تمدنی و هر طرح و پروژه دیگری است. نادیده گرفتن تعقل و ابعاد عقلانی و عقلایی نیز بهره ای جز این نخواهد داشت.

انسان موجودی است که می بایست آرامش را در تعبد و آموزه های وحیانی بجوید و آسایش را با تعقل و به کارگیری عقل و عقلانیت بعنوان پیامبر درونی فراهم آورد.

آرامش و آسایش دو شاخص اصلی سعادت بشری است. این دو مولفه دو بخش و دو بعد انسانی را تامین می کند. پس برای رسیدن به آرامش، نیازمند وحی و آموزه های وحیانی یعنی تعبد است و برای رسیدن به آسایش نیازمند آن است تا از عقلانیت به درستی بهره مند گردد و آن را به خوبی به کار گیرد. از این روست که امام صادق علیه السلام همچون پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بر عقلانیت و بهره گیری از آن تاکید می ورزید. چنان که در کتب معتبر احادیث شیعه احادیث بسیاری درباره ارزش و اهمیت عقل و جایگاه آن از آن حضرت امام صادق علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام نقل شده است.

 در نگرش و بینش امام صادق علیه السلام هرجا عقل باشد، دین و حیا به عنوان دو همراه همیشگی و جدایی ناپذیر حضور جدی دارند و هر جایی که عقل نیست نباید در جستجوی دین و حیا بود و سراغ آن را گرفت.چون نه تنها عقل و حیا نیست بلکه تفکر و اندیشه هم جایگاهی ندارد.تصمیم گیری نیز کند شده و اختیار از کف انسان میرود و تنها هوا و هوس است که بر اعمال بشر حاکم میشود..

ایشان کسانی که در دین سخن از قیاس و تمثیل عقلایی برای رسیدن به توسیه ها و آموزه های دستوری وحیانی می زنند، مردود و یار و یاور شیطان و اهل آن دانسته و می فرماید:نخستین کسی که قیاس کرد ابلیس بود.از دیگر شاخصه هایی که آن حضرت برای تولید علم و نهضت علمی و فرهنگی مبتنی بر اصول وحیانی و عقلانی بیان می دارد و بر آن باور دارد،فرهنگ سازی است. 

به نظر امام صادق علیه السلام نمی توان بدون فرهنگ سازی از جامعه امید داشت تا به اصول علمی علاقه مند باشد و نشاط فکری در جامعه بوجود آورند و در راستای تمدن سازی اقدام به تلاش علمی و کوشش عملی نماید. از این جاست که مساله ارزش علم و دانش آموزی در نظر آن حضرت بسیار مهم جلوه می کند و روایات بسیاری در تشویق علم آموزی از آن حضرت وارد دیده میشود. 

در این راستا امام صادق علیه السلام خود به ایجاد کلاس های متعدد آموزشی و کارگاه های علم آموزی و توسعه و بسط تولید علم اقدام می کند.

به نظر امام صادق علیه السلام علم می بایست پویا، اثرگذار، کاربردی باشد. از این روست که در دانشگاهی که آن حضرت تاسیس نمودند اختصاص به علم خاصی نداشت و همه علوم و فنون رایج تدریس می شد، نه تنها پویایی علم، اصل است بلکه تاکید بر کاربردی بودن به نیازهای عصر، از اصول اساسی و شاخصه اصلی است. 

شاگردان آن حضرت علیه السلام از جابربن حیان گرفته تا هشام بن حکم کلامی تا زراره بن اعین فقیه و حقوقدان، با توجه به این شاخصه ها عمل می کنند. دانشگاه چهار هزار نفری آن حضرت تاکیدی است بر اصل فراگیری علوم و ایجاد فرهنگ سازی عمومی در همه دانش هایی که زمینه ساخت یک تمدن بزرگ علمی را مبتنی بر علم و اندیشه را فراهم می آورند.

به نظر امام صادق علیه السلام جوامع، همواره در پویایی و پویش به سر می برند و نیازها و مسایل آنها دگرگون و نو می شود، از این رو، جنبش تولید علم و نهضت فرهنگی باید پویا باشد تا بتواند با توجه به مقتضیات زمان و مکان و نیازهای متغیر انسان و جوامع عمل کند.

از این روست که به شاگردان خود پاسخ هایی را می آموزد که متناسب با دانش های آن روز است و به شاگردان تعلیم می دهد که روش پاسخ گویی باید با توجه به شرایط فردی و یا جمعی و نیز با هدف حل مشکلات و گرفتاری های بشر باشد.

از دیگر شاخصه های جنبش تولید علم این است که باید به عنوان یک نهاد از ثبات و تداوم برخوردار باشد. اگر تولید علم بعنوان یک نظام قانون مند و نهاد گونه نشود، هرگز تولید علم و فرهنگ به اندازه نیازها و نیز در راستای پاسخ گویی به مسایل و مشکلات جامعه نخواهد بود. نهادینه کردن جنبش این است که توان بالقوه باید را به صحنه عمل و فعلیت رساند و موانع را از پیش روی جامعه بردارد. 

امام صادق علیه السلام برای نهادینه سازی تولید علم تشکیلات علمی منسجمی را پایه ریزی کرد. برای تامین نیازهای مالی با استفاده از خمس و دیگر امکانات مادی، دانشمندان جوان را در راستای تولید علم واقعی مبتنی بر اصول اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله بسیج نمود. این اقدام امام صادق علیه السلام موجب شد تا حرکت های علمی فرد محور نشود و با از دست رفتن دانشمندی،علم او نیست و نابود نشود، بلکه دیگر شاگردان آن را ادامه دهند و به نهایت و بلوغ رسانند. چنین است که پس از مرگ هر شاگردی آن علم را به شاگردان دیگر منتقل کرده و دانشمندان شیعی در همه علوم سرآمد روزگار می گردند.

 اگر به کتاب هایی که به عنوان الاوایل یا کتب تاریخ علوم و یا مانند آن مراجعه شود می توان دریافت که بیشتر علوم و دانشها از تولیدات شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام است. در گزارش های تاریخی از جابربن حیان به عنوان بنیانگذار علم شیمی و از ابن هشام به عنوان بنیانگذار علم اصول و مانند آن یاد می شود که بیانگر میزان نقش امام صادق علیه السلام در ایجاد نهضت علمی تولید تولید علم و جنبش نرم افزاری در جهت تمدن سازی است(کیهان)