اصل انتظار در فرهنگ شیعه مفهومی مقدس است.انتظار از گذشته ندای رهایی از همه ظلم هایی بوده است که بشریت در طول تاریخ خود متحمل شده است.چه بسیار زنان و مردان و مجاهدانی بوده اند که خالصانه برای رسیدن به جهانی سرشار از عدالت تلاشهایی کرده اند و پیروز شدند یا شکست خوردند.اما این خون ها درختی را آبیاری نمود که در آخر الزمان،مردمان و انسانهای صاحب خرد و همه مستضعفان جهان میوه آن را خواهند چید.
فلسفه انتظار در ادبیات شیعه به گونه ای تعریف شده است که امام و منجی عالم نخواهد آمد جز زمانی که بشریت و حداقل معدود افرادی که مورد نظر ایشان هستند آمادگی ظهور را پیدا کرده باشند.و این کار در آخر الزمان خواهد افتاد.
بدانیم جهانی که مهدی خواهد ساخت ارزش هزاران سال انتظار را دارد.انتظاری که در پی آن جوامع ساخته شوند.امت های و مردمان آنها پخته و فهمیده شوند.باید به این درک رسید که یک شمشیر برنده بدون چشیدن سرما و گرما و بدون تحمل ضربات پتک وجود نخواهد داشت.
برخی اینگونه استنباط میکنند که جهان رو به فساد و فحشا پیش میرود و جهان آمادگی القاء یک امام و سخن خدا را ندارد و مهدی موعود بدون نیاز به زمینه سازی ها ظهور خواهند کرد.اما ادعایی ناروا است.چرا که چنانچه انتظار و فرهنگ مقدس آن به گونه ای تعبیر شود که با دعا و گریه و نشستن به انتظار ظهور ظهور تحقق می یابد نوعی تقابل میان فرهنگ عاشورایی و فرهنگ انتظار رخ میدهد.کما این که همه این وقایع در دوره های پیشین رخ داده است و همیشه عاشقانی بوده اند که انتظار را در دعا کردن و لابه کردن و به انتظار نشستن دیده اند و هیچ تلاشی برای اصلاح جامعه نداشته اند،اما ظهور تحقق نیافته است.
در دوره های پیشین ظهور تحقق نیافت چون قدمی برای تحقق آن از ناحیه شیعیان برداشته نشد.
فرهنگ انتظار فرهنگ نابی است که مومنین و منتظران را به برپایی تشکیلات و تلاش برای رسیدن به حد قابل فرامیخواند و آنها را ملزم به اصلاح جامعه و بیداری سایر جوامع میداند تا زمینه برای آمدن حق و نابودی باطل فراهم شود.
شیعیان باید به این درک برسند که عاشورایی دیگر نباید تکرار شود.
شیعه باید بفهمد جامعه جهانی بداند یا نداند منتظر ظهور است اما مهدی علیه اسلام برای شکست نخواهد آمد.از این رو فرهنگ شیعه،فرهنگ انفعال و انتظار نیست.فرهنگ شیعه فرهنگ اجتهاد و انتظار است.
باید به این درک برسیم انتظار حقیقی و انتظار سوری بسیار از هم متمایز هستند.
با کمی تفکر در سخن پیامبر که برترین اعمال انتظار فرج است این حقیقت استنباط میشود که انتظار بالا ترین درجه ریاضت و کوشش است.این درحالی است که بسیاری از اعمال ما که حتی در راستای انتظار صورت میگیرد در تعارض عینی با دکترین اندیشه حضرت ولی عصر ارواحنا فدا است.
معصوم علیه السلام:
اگر کسی بمیرید و منتظر واقعی موعود باشد و در این راه تلاش کند مانند کسی در خیمه ولی عصر شمشیر زده است و شهید شده است.