یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

پلورالیسم دینی از منظر اسلام/بخشی از کتاب در آمدی بر تولید علم(علی مستاجران)

بخشی از کتاب در آمدی بر تولید علم(علی مستاجران)

آنچه ما را بر آن میدارد تا مبحث پلورالیسم را در مباحث تولید علم مطرح کنیم این است که رسیدن به اجماع در برخی مباحث با پیروان مذاهب و ادیان در چهارچوب تعریفی که از تکثر گرایی میشود میتواند زمینه هم زیستی گروه هایی را فراهم کند که تا مدتها به جنگ و نزاع با یکدیگر مشغول بودند.البته تعاریف مختلفی از تکثر گرایی دینی ارائه شده که آنچه مورد پذیرش ماست و ضامن پیشرفت و برانگیختن اشتیاق علمی است آغاز مباحثات فلسفی میان پیروان ادیان است.در ادامه به تعریف تکثر گرایی دینی میپردازیم.

در سالهای اخیر نظریه ای در جهان غرب مطرح شد که هدف آن ایجاد محبت و وحدت میان بشربرای رسیدن به یک هدف است.نظریه ای که توسط جان هیگ ارائه شد بیان میکند همه ادیان جلوه ای از حقیقت اند و پیروان آنها تا زمانی که اصول اخلاقی را رعایت کنند سعادتمند خواهند بود.درواقع بنا بر این نظریه بهشت و سعادت تنها منحصر به یک دین نیست و پیروان هر دین باید بنا به فرامین دین خود عمل کنند تا رستگار شوند.

 

  

 

پلورالیسم دینی از منظر اسلام

ظاهرا هیچگاه نظریه پردازان در خصوص پلورالیسم به تعریف دقیقی دست نمی یابند.برخی ادیان الهی را قادر به تکثر گرایی و رسیدن به سعادت میدانند و ادیان غیر الهی را گمراه میشمارند.برخی مسیحیان و فرقه های آنها را قادر به هم زیستی مسالمت آمیز و رستگار شدن میدانند.از این رو تعارف مختلفی ارائه شده است.اما تعریفی که به طور نسبی مورد پذیرش همگان بوده است این بوده که برای رسیدن به هم زیستی مسالمت آمیرد و داشتن جهانی سرشار از محبت و رسیدن به پیشرفت،لازم است ادیان و مذاهبی که با هم مشترکات بیشتری دارند با هم به اجماع برسند.اما هیچ کسی نگفته که باید یکی شوند یا از یکدیگر طبعیت کنند.بلکه آنها علی رقم اختلاف،در کنار هم زندگی کرده و اهداف تعیین شده را دنبال میکنند.

تعریف تکثر گرایی دینی گاهی تا تاحدود تسامح هم تعریف میشود.یعنی برای رسیدن به پیشرفت و همزیستی با سایر مردمان اندیشه آنها را حقیقت میشمارد.این در حالی است که حقیقت و نجات را تنها در یک دین میبیند.

تکثر گرایی گاهی نیز منجر به بحث و جدال بر سر حقیقت میشود.درحالی که همه طرف ها بر سر هم زیستی با یکدیگر و دوری از نزاع توافق کرده اند.در حالی که پذیرفته اند همگی جلوه ای از حقیقت اند اما هر کدام ممکن است راه خود را راه صحیح تری بداند.

یکی دیگر از ابعاد این اندیشه شمول گرایی است تعریفی که از این مبحث ارائه شده از نظر ما مسلمانان غلط است.چرا که تجرد و پرستش حضرت عیسی علیه السلام یک امر غلط است و خدا لایق ستایش است.از نظر اسلام هر کس به تجرد و پرستش انسان بپردازد عمل شرک انجام داده است.

 دین مبین اسلام با اصل پلورالیسم دینی به معنی هم زیستی موافق است.در اسلام بنا به آیه 62 بقره میتوان اینگونه استنباط کرد که صاحبان ادیان هرکدام جایگاهی نزد خداوند دارند.این بنا به تکلیفی است که خدا بر گردن هرکدام نهاده است.قرآن میفرماید:همانا از مؤمنان و یهودیان و نصارا و صابئان، کسانی که به خدا و روز واپسین ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند اجرشان در نزد پروردگارشان برایشان خواهد بود و هیچ ترسی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد.

در عرصه ی هم زیستی مسالمت آمیز پیروان مذهب ها و ادیان در کنار یکدیگر، نظریه ی نجات اکثریت و گفت و گوی ادیان، رویکردی از پلورالیسم دینی دیده می شود. با این حال، همه ی پی آمدهای مثبت، به شکل کامل و منطقی تر در آیات قرآن کریم، متون دینی و سیره ی پیامبر اکرم و پیشوایان معصوم علیهم السَّلام آمده است. اهل بیت علیهم السَّلام همواره با انجام مناظره و جدال احسن، با سعه ی صدر و اخلاق نیکو، این کارکردها را تحقق بخشیده اند. دیگر ویژگی های پلورالیسم، اصولاً با مبانی اسلامی هم آهنگ نیست و جامعه ی اسلامی نیز به یاری جستن از آن ها، نیازی ندارد.

سخنی از استاد مطهری در کتاب عدل الهی خواندم که انصاف اینگونه حکم میکند که عین کلام را بی کم و کاست نقل کنم:

دین حق در هر زمانی، یکی بیش نیست و بر همه کس لازم است که از آن پیروی کند. این اندیشه که اخیراً درمیان برخی از مدعیان روشن فکری رایج شده است که می گویند همه ی ادیان آسمانی از لحاظ اعتبار در همه وقت یکسانند، اندیشه ی نادرستی است. درست است که پیامبران خدا همگی به سوی یک هدف و یک خدا دعوت کرده اند، ولی این سخن به این معنا نیست که در هر زمانی، چندین دین حق وجود دارد و انسان می تواند هر دینی را که می خواهد بپذیرد، بلکه معنای آن، این است که انسان باید همه ی پیامبران را قبول داشته باشد و بداند که پیامبران سابق، مبشّر پیامبران لاحق، خصوصاً خاتم و افضل آنان بوده اند و پیامبران لاحق، مصدّقِ پیامبران سابق بوده اند. پس لازمه ی ایمان به همه پیامبران، این است که در هر زمانی، تسلیم شریعت همان پیامبری باشیم که دوره ی اوست و قهراً لازم است در دوره ی ختمیّه به آخرین دستورهایی که از جانب خدا به وسیله ی آخرین پیامبر رسیده است، عمل کنیم. این لازم اسلام، یعنی تسلیم شدن به خدا و پذیرفتن رسالت های فرستادگان اوست. در این زمان اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی بجوید، باید از دستورات دین پیامبر صلی الله علیه و اله راهنمایی بجوید. قرآن کریم می فرماید:.هر کس غیراز اسلام دینی را بجوید، هرگز از او پذیرفته نشود و او در جهان آخرت از زیان کاران خواهد بود