یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

آموزش تحلیل سیاست-جلسه اول


جلسه اول-جهان بینی

شاید این سوال برای بسیاری از علاقه مندان به سیاسی و اخبار روز مطرح شود که کارشناسان سیاسی و صاحب نظران عرصه سیاست چگونه مسائل سیاسی را نفسیر میکنند.برای پی بردن به این سوال ابتدا لازم است به این سوال پاسخ دهیم که چرا تحلیل های سی متفاوتی از یک موضوع ارائه میشود و هرکس سعی دارد آنچه در ذهن خود میگذرد را بیان کند و چه بسا بسیاری از آنها واقعی نباشند و تنها برداشت یک تحلیلگر مسائل سیاسی باشد.

یک تحلیلگر مسائل سیاسی به شدت خود را علاقه مند به مسائل سیاسی میداند.تنها کسانی میتوانند تحلیلگر مسائل سیاسی باشند که زندگی بدون س برایشان بی معنی میشود و هیچ گاه از شنیدن و خواندن اخبار و مسائل سیاسی خسته نمیشوند.کسانی که عدم دسترسی به اخبار روز برایشان عذاب آور است و از این بابت احساس ضعف میکنند.کناره گیری از سیاسی برایشان به شرطی ممکن است که کسی آنها را از اخبار سیاسی جدا نکند.و دیگر این که ساعت ها تفکر در این مسائل آنها را خسته نمیکند و اشتیاقشان برای دانستن بیشتر میشود که این همان تفکر افلاطون است.افلاطون معلمی آگاه است که فن منطق و سخنوری و سیاست را سه فن برتر میداند.و بسیاری از مسائل دیگر که بین تحلیلگران این علم مشترک است.اما مهم ترین مسئله دریچه ای است که روبه عالم سیاست باز میشود.استاد مطهری این دریچه را جهان بینی مینامند.البته دکتر شریعتی این دریچه را با عنوان زاویه دید هم مطرح میسازد اما اصطلاح زاویه دید را بیشتر میتوان یک اصطلاح عامیانه دانست اما اصطلاح جهان بینی ،کاربرد کاملا علمیی دارد.از این پس ما هم با همین اصطلاح مسائل را به پیش میبریم

جهان بینی به اندیشه یک تحلیلگر جهت میدهد که اندیشه اش را به جهتی هدایت کند که با تفکرات او هماهنگ باشد.جهان بینی نظریات یک عالم سیاسی را از نابودی و فرسودگی نجات میدهد.

این مسئله طبیعی است که کسی که آینده جهان را روشن و پر امید میداند و حاکمیت جهان را از آن حقیقت متعالی معرفی میکند و دارای یک جهان بینی الهی و عقلانی است،قوه تعقل را در تحلیل های علمی خود در نظر میگیرد.

کسی که آینده ای از جنس دنیای حیوانات را برای دنیای انسان ترسیم میکند و اندیشه ای فرویدی دارد که در واقع تکامل یافته نظریات داروین است،همین عقاید فروید را از آن دنیای انسان میداند

پیروان آیین ابراهیم خلیل،موسی و عیسی و محمد(ص)شیطان را بعنوان یک موجود ظاله میدانند.موجودی که از جنس جن است و از آنجا که خلاف فرمان الهی عمل کرده و به ادم سجده نکرده است،از بارگاه الهی ترد شده است.

پیروان برخی عرفان های کاذب یا با اصطلاح شیطان پرست ها و فراماسون ها بر این باور اند که خداوند یگانه است و شطان مقدس است چرا که خداوند او را مورد ازمایش قرار داده است و به او فرمان داده است که با مخلوق سجده کند.این در حالی است که گویا همه فرشتگان الهی در این ازمایش ترد شده اند و شیطان که به غیر خدا سجده نکرده است در این آزمایش پیروز شده است و خداوند او را حاکم بر انسان یا درواقع حاکم بر کره خاکی قرار داده است.

آنها در حالی این ایده را مطرح میکنند که خداوند جنس انسان را از روح خود میداند و به این منظور ادم را اشرف مخلوقات معرفی میکند.

در این جا با دو رویکرد نگرشی به یک واقعه داشتیم و اختلاف در برداشت این مسئله را میتوان تفاوت در جهان بینی دو یا چند مکتب دانست.

نتیجه:تعیین جهان بینی واحد برای نگاه به مسائل سیاسی در اولویت کار یک تحلیلگر قرار دارد تا بتواند به اندیشه خود جهت دهد.