یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

اندیشه امام خمینی و اندیشه بکار گیری امکانات نوین در انقلاب فکری


خداوند متعال را شاکریم که رهبری را برای نجات مردم ایران از چنگال استعمار نو، بر انگیخت که بر خلاف هم عصران خود،توانست به دور از تحجر گرایی و غرب زدگی،روند اعتدال را پیش گیرد و برترین افق ها را برای جامعه به پیش رو نهد.امام خمینی رحمت الله علیه درواقع تبیین کننده نقشه راه جهان اسلام در صد سال بعد است.ندای هم زیستی او توانست همه کسانی که در غفلت به سر میبردند را از خواب چند صد ساله بیدار سازد.اندیشه امام رحمت الله اندیشه ای ناب و محمدی بود که چون مسیحایی بر جسممرده امت اسلامی دمید که نتیجه آن سالها بعد بر بدنه جهان اسلام ظاهر شد.
ایشان که درک درستی از اوضاع جهانی داشتند،علیرغم همه عقب افتادگی های جامعه را دچار خود کرده بود،هم جهت شدن به شرایط جدید پیش آمده را ادامه دادند.این سیاست آگاهانه مسئولان کشور را بر آن داشت که علیرغم همه عقب ماندگی ها و ناکامی ها قدم در پیشبرد کشور موازی با پیشرفته ترین کشورها بردارند.
حضرت امام رحمت الله علیه با تبیین افقی جهانی زمینه ترویج اندیشه های انقلاب اسلامی را فراهم آورد وملت انقلابی را بر آن داشت تا با تربیت نسلی دلسوز،رسالتی فراتر از آبادانی یک کشور و نجات یک ملت را دنبال کند.

 

 

حقیقت آن است که در دوران انقلاب کشور ما شاهد انقلابی شد که علیرغم فشارهای جهانی و جنگ و توطعه و بسیاری از مشکلاتی که فراهم شد،راه کج نکرد.روز به روز بر قدرت سیاسی خود افزود و در این راستا تولید علم نیز توسعه بخشیده شد.کشوری کهتنها یک مصرف کننده جهانی بود توانست چرخ صنعت را تا حدود بسیار زیادی به گردش در آورد و این خود باوری را ایجاد کند که یک ملت میتواند با بهبود زیرساخت های مملکت خود،مستقل باشد.این زیرساخت ها که ضامن استقلال یک کشور است تنها و تنها نسل جوانی هستند که تاکنون این راه را ادامه داده اند و هدایت آنها رسالتی پیامبر گونه است که بر عهده مدرسان و معلمان این مرز و بوم است.
حقیقت دیگری هم وجود دارد و آن این مسئله است که علیرغم همه برنامه ریزی ها و راهکارها و فرصت هایی که برایمان بوده است،آن طور که انتظار میرفت نتوانستیم زمینه پیشرفت را فراهم کنیم.لازم است دلیل این چالش بزرگ را بیابیم تا بتوانیم راهی که امام رحمت الله علیه پیش روی ما نهادند را با قدرت بیشتری ادامه دهیم.اگر تمرکز بیشتری بر رفتار مسئولان ما در بیست سال اخیر داشته باشیم خواهیم دانست تنها دلیل ناکامی ما در تحقق آنچه باید عملی میشدو نشد،وارد شدن دلسوزان برخی دیروز کشور به جریان بازیها و سیاست بازی هایی شد که تنها منافع گروهی را در بر میگرفت.از طرفی برخی افراد راه پیشرفت را در اشائه بسیاری از الگوهای غربی دیدند و برخی دیگر نیز با خیال راحت خدمت کردند و خطر شبیخون فرهنگی را جدی نگرفتند.آن سالها اگر کسی خطر شبیخون فرهنگی را مطرح میکرد به او میخندیدند و میگفتند این ملت انقلابی است و بعید است شبیخون فرهنگی به این راحتی در جامعه نفوذ کند.این در حالی بود که شبیخون فرهنگی به سرعت برخی افراد را از پای در آورد.افرادی که شاید تا دیروز تاثیر گزاران بر جامعه بودند و امروز گرایش فکری متفاوتی دارند.
یکی دیگر از مسائلی که حرکت علمی کشور را با کندی مواجه کرد راهیابی سیاست بازی ها به دانشگاهها بود.تشکل های سیاسی که در دانشگاه بوجود آمد نه تنها موجب اصلاح شرایط نشد بلکه موجب حاکم شد فضای سیاسی بر دانشگاه ها و بالاگرفتن مناظرات و مباحثات سیاسی در دانشگاه ها شد.
همه این ها دنباله شعار پردازی هایی تحت عنوان فضای باز و یا گفتمانی برای اصلاح شرایط بود.البته اصلاحاتی باید در کشور صورت میگرفت اما به دنبال در نظر نگرفتن محدوده این فضای باز سیاسی و کشیده شدن فضای باز به دانشگاه حرکت علمی کشور را با کندی مواجه ساخت.