یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

جهانی شدن-جلسه اول

جهانی شدن-جلسه اول
جهانی شدن اقتصاد به بیان ساده یعنی برداشتن و از میان بردن کلیه مرزهای جغرافیایی و رواج و گسترش شرکت های فراملی و اففزایش تعداد شرکت های جهانی و رقابتی شدن آنها که دولت ها قادر به اعمال نفوذ و قانون گذاری بر نحوه عملکرد آنها و حتی وضع قوانین گمرکی نخواهند بود.به نوعی میتوان گفت دولتها نمیتوانند در اقتصاد دخالت کنند.
به عقیده برخی از اقتصاد دانان کشور ایران باید هرچه زودتر به این نوع اقتصاد بپیوندد .
   اقتصاد خود را در اختیار بازار جهانی قرار دهد.این در حالی است که بنگاه ها و سازمان ها و تولید کنندگان داخلی تخصصی برای رقابت با بازار خارجی را ندارند و به عقیده بسیاری از سیاسیون در بازار آزاد مجالی برای آزمون و خطا وجود ندارد.از این رو دولت ها در ایران تلاش کرده اند تولیدات داخلی را روتق ببخشند تا از وابستگی کشور به سایر کشور ها کاسته شود.گرچه از ابتدای انقلاب اسلامی که آغاز مبارزه با "ما نمیتوانیم ها"محسوب میشود،تلاش های بسیاری در جهت بومی سازی اقتصاد صورت گرفته است اما تغییرات محسوس تنها در عرصه هایی صورت گرفته است که نقاط ضعف اساسی کشور محسوب میشده مانند پیشرفت های شگرفی که در عرصه صنایع نظامی و هوا و فضا صورت گرفته است.در سایر عرصه ها نیز فعالیت های بسیاری صورت گرفته به گونه ای که تعداد مراکز تولیدی امروز به هیچ وجه با پیش از انقلاب قابل مقایسه نیست.اما همه این فعالیت ها نتوانسته است آنگونه که باید کشور را بی نیاز سازد و هر ساله اقلام بسیار زیادی از کالاهای ضروری نظیر داروها و لوازم پزشکی که برخی از آنها کالاهای واسطه ای هستند که با قیمت بسیار بالا خریداری میشوند وارد کشور میشوند.از طرفی گشترش رانت خواری و انحصاری شدن برخی بازارهای کشور که شریان های حیاتی اقتصاد به شمار میروند خود مانع یک تغییر بزرگ است.یکی دیگر از موانع جهانی شدن اقتصاد وابستگی خانواده ها به سرمایه دولت است و این مسئله دولت را نیازمند منابع مالی بیشتر میکند.این در حالی است که در بسیاری از کشور های دارای اقتصاد آزاد خانواده ها به جای وابستگی به سرمایه دولت،به سرمایه شرکت های خصوصی وابسته اند.
در ایران نیز دولت قادر به پذیرش ریسک واگزاری بسیاری از سازمان ها را به بخش خصوصی نمیپذیرد.یک لازمه ی ایجاد انگیزه دولت برای خصوصی سازی سازمان ها را میتوان عدم وابستگی اقتصاد کشور به نفت دانست که امروز بلای اقتصاد تک قطبی به شمار میرود.چرا که قادر است انگیزه دولتمردان را برای یک تغییر بزرگ در جهت خارج کردن اقتصاد از تک قطبی بودن از بین ببرد. 
شاید اقتصاد آزاد بتواند تا حدود بسیار زیادی منجی اقتصاد کشور باشد اما این طرح نوعی تسکین دهنده درد اقتصاد ماست و در شرایط کنونی جز کنار کشیدن تولید کنندگان داخلی و نا امیدی آنان از رقابت با شرکت های خارجی و البته تسکین اقتصاد وابسته ایران نتیجه ای در بر نخواهد داشت.
لازمه پیوستن ایران به کشور های دارای اقتصاد آزاد،بستر سازی برای بنگاه های اقتصادی داخلی و گسترش کشاورزی و همچنین صنعت خودرو است.اقتصاد ما باید به گونه ای سازمان دهی شود که هرگاه اراده کنیم بتوانیم درهای کشور را به روی خود ببندیم.پس از انقلاب اسلامی ایران و آغاز مبارزه با امپریالیسم و اسرار رهبران ایران بر حفظ حاکمیت عرضی و از همه مهمتر کاهش نفوذ سلطه گران در منطقه خاور میانه و به خطر افتادن منابع استعمار گران،نظام سلطه را بر آن داشت تا جریان فکری جدیدی که در برابر امپریالیسم قد علم کرده است را از معادلات جهانی خارج سازد و به نوعی سد راه تحقق گفتمان انقلاب اسلامی شود و نهایت فشار خود را نیز از اهرم اقتصاد اعمال نموده است که تنها راه برون رفت از آن اتکا به توان داخلی است.  


--