یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

آموزش تحلیل سیاست جلسه12/پرهیز از شارلاتانیسم در تحلیل سیاست

آموزش تحلیل سیاست جلسه12/پرهیز از شارلاتانیسم در تحلیل سیاست

صبح که از خانه خارج میشوی و از دکه های روزنامه فروشی عبور میکنی و چشمت که به صفحه اول روزنامه ها می افتد و از روزنامه ای خوشت می آید و آن را میخری همه جادوی رسانه است.

آنچه طی سالهای اخیر در جامعه سیاسی ایران شاهد آن هستیم،نشان از ظهور افراط و گشاده نویسی در مطبوعات دارد.یکی از اصول تحلیل سیاست حفظ خط قرمز ها است.اما متاسفانه رسانه ها به سنگر گروه ها و احذابی بدل شده اند که هرکدام سعی در زدن برجک طرف های دیگر را دارد.البته شاید مواضع گروه های سیاسی چندان نسبت به یکدیگر خصمانه نباشد اما این مسئله نیز شفاف است که رسانه ها به طور کامل در دست اشخاص و مدیران اصلی و گروه ها نبوده و نیستند.البته وجود رقابت سیاسی امری طبیعی و مفید است اما این مسئله تا جایی مفید شمرده میشود که همه پشت یک سنگر باشند و رقابت آنها برای رسیدن به یک مقصد واحد باشد.در غیر این صورت رقابتی وجود ندارد و آنچه در جریان قرار میگیرد یک نبرد رسانه ای است که ممکن است دامنه آن به میان اقشار مردم کشیده شود.اما باید توجه کرد آنچه مورد نظر است اصل بیان مطبوعات نیست بلکه نحوه بیان آن است.

برای مثال:وقتی رییس جمهور روحانی با رییس جمهور اوباما تماس تلفنی برقرار میکند رسانه ها دست به کار میشوند تا  یک اتفاق تاریخی را ثبت کنند.تیتر روزنامه ها میتوان به صورتهای مختلفی گزارشگر این مسئله باشد.که نمونه هایی را بیان میکنیم:
تماس تلفنی روحانی با اوباما آغازی بر پایان کار اعتدال،تماس تلفنی روحانی و اوباما آغازی به معنی درگیری علنی دولت با مجلس
یکی از اصولی که در تحلیل سیاست مورد نظر است انتخاب سرفصل است که قرار است در منظر عموم قرار گیرد.حتما تاکنون شده است که در میان سرفصل های اخبار جست و جو کنید و سرفصلی که باب میلتان هست را انتخاب کنید و شروع به خواندن آن کنید.اما باید این مسئله را در نظر داشت جذب مخاطب به هر قیمتی،قادر است خسارات سنگینی به بار آورد که نمونه آن را در واقعه تلخ 18 تیر شاهد هستیم.
طی سالهای اخیر ادبیات تخریب به حوزه رسانه و مطبوعات راه یافته است و اشخاص با جرم های ثابت نشده محاکمه مطبوعاتی میشوند که تداوم این وضعیت بسیار مخاطره آمیز است.آنچه در واقعه 18 تیر موجب شعله ور شدن آتش نا امنی در تهران شد ناشی از یک نا هماهنگی میان مطبوعات بود که خود از تاثیرات آزادی مطبوعات شمرده میشود.البته آزادی مطبوعات اگر بنابه آیین نامه ای جدی اعمال شود نه تنها موجب بروز تنش نمیشود بلکه اعتلای و پیشرفت نشریات و روزنامه ها را در پی خواهد داشت.تغییر امری نیست که یک شبه محقق شود.چرا که تغییر در مطبوعات ممکن است به قیمت نابودی منابع مادی و معنوی یک جامعه تمام شود که خسارات آن متحمل همه گروه ها و احزاب است.وقتی قانون مطبوعات خط قرمزی نداشته باشد قطعا کار به توقیف یک روزنامه کشیده میشود.وقتی مطبوعات فارق از قانون اخلاق باشند قطعا موجب ایجاد هیجان خواهند شد.
مقام معظم رهبری در خصوص شارلاتانیسم رسانه اینچنین بیان میکنند:
من می‌دانم که در بسیاری از این مطبوعات، آدمهای خوب و مؤمنی مشغول کارند - چه کسانی که قلم می‌زنند، چه کسانی که اداره می‌کنند - اما در لابلای همینها اثرِ انگشت «عبداللَّه‌بن‌ابی‌ها» را می‌بینم: تفرقه‌افکنیها، اختلاف‌افکنیها، تشنج آفرینیها، تشویش افکار عمومی، نا امید کردنها، یأس پراکنیها، چهره‌سازی عناصر وابسته و مرید دشمن، از نظر انداختن عناصر مفید و مؤمن و مخلص و دلسوز! البته این کارها به جایی هم نخواهد رسید؛ خدای متعال رسوا می‌کند.من نمی‌دانم مدل اینها کجاست و کیست!؟ مطبوعات غربی هم این‌طور نیستند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتی است که امروز بعضی از مطبوعات در پیش گرفته‌اند! در دنیایی که برای بعضی از روزنامه‌های ما مدل روزنامه‌نگاری است، اگر مسؤولی، وزیری، حتی رئیس جمهوری دزدی کند، می‌نویسند و افشا می‌کنند؛ اگر جنایت کند، افشا می‌کنند؛ اگر رشوه‌خواری کند، تیتر می‌زنند و می‌گویند؛ اما به قانون اساسی کشور حمله نمی‌کنند؛ به مجلس قانونگذاری حمله نمی‌کنند. ممکن است از قوانین مصوّب انتقاد کنند، تحلیل کنند؛ اما در قبال یک قانون، هوچی بازی راه نمی‌اندازند. اینها از صاحبان اصلی این روشها هم قدم جلوتر گذاشته‌اند! قانون اساسی، مورد اهانت؛ سیاستهای اصلی کشور، مورد اهانت؛ قضایای کوچک، درشت‌نمایی شده! .(۱۳۷۹/۰۲/۰۱بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران)