برسی موانع موجود در روابط ایران و روسیه
پیش از این در مقاله ای به برسی محرکه های روابط ایران و روسیه پرداختیم.در این مقاله قصد داریم موانع موجود در روابط دو کشور را مطرح نماییم.
روسیه و ایران هر دو در مقطعی خاص از روابط خود با غرب قرار دارند. تهران در مسیر بهبود و روسیه در مسیر تنش بیشتر واقع شده است که البته دورنمای هر دو مبهم به نظر می آید. در این شرایط، دو کشور از اقداماتی که به تشدید روابط با غرب بینجامد، پرهیز کرده اند. من فکر میکنم مسکو از اختلافات نهادینه ایران با غرب آگاه است و تهران نیز بر عمق تنش ایجاد شده فعلی میان مسکو و غرب وقوف کامل دارد. هر دو می دانند که هر گونه توسعه عملی روابط می تواند بهانه ای برای تشدید فشارهای غرب باشد.
احتیاط در دو کشور در موضوع توسعه روابط، خصوصاً در ابعاد نظامی ناشی از همین ملاحضه است. البته، هرچند تهران و مسکو تاکنون خواستار تشدید روابط خود با غرب نبوده اند و از دادن بهانه دوری کرده اند، اما این مسئله به این معنی نیست که تمام اقدامات خود را با غرب هماهنگ کنند..
بعلاوه مسکو می داند که ایران برحسب نیاز و برای تقویت خود در مقابل غرب به روسیه مایل شده و در صورت، حل اختلافات و امضاء احتمالی قرارداد جامع هسته ای، تعاملات با روسیه را با اهمیت اندکی دنبال خواهد کرد.به نظر میرسد ایران نیز می داند که مسکو بنا به اجبار و به دنبال چالش در روابط خود با غرب به همکاری با ایران مایل شده، و لذا، این فرض را غیرممکن نمی داند که به محض برقراری رابطه روسیه با غرب، دلیل وجودی روابط آن با ایران خصوصاً در حوزه حساس نظامی نیز از بین برود. در این زمینه، ایران تجربه قابل اتکایی دارد. روسیه همواره روابط با ایران را به عنوان بند قابل اتکایی از روابط خود با غرب دنبال کرده و همچنانی که لغو قرارداد سامانه های اس ۳۰۰ نشان می دهد، غرب عاملی موثر در مقام اجرای تعهدات مسکو در قبال تهران خواهد بود.
ایران به منافع مشترک روسیه و غرب در زمینه امنیت بین الملل و ترجیح مسکو به همکاری با غرب در این حوزه نیز وقوف دارد از این رو برای تهران روشن است که روسیه همکاری بلندمدت امنیتی و نظامی با غرب را به همکاری با تهران ترجیح خواهد داد.این در حالی است که تهران به وابستگی نسبی نظامی به روسیه که افزایش نفوذ سیاسی آن را به دنبال خواهد داشت، واقف است.از این رو به نظر می رسد تهران به روابط نظامی با روسیه دید گسترده ای ندارد و تنها به دنبال رفع نیازهای دفاعی و استفاده از توان تسلیحاتی و اطلاعاتی روسیه برای مقابله با تهدیدات منطقه ای است و البته مانور دیپلماتیک برای ارزیابی واکنش 5+1 بر سر پرونده هسته ای ایران است.چرا که این احتمال تقویت شده است که غرب برای جلوگیری از خصومت ایران ودوستی دوباره با روسیه امتیازهای بیشتری به ایران بدهد و احتمالا لغو کامل تحریم ها در دستور کاری آنها قرار خواهد گرفت..
در موضع دیگر باید به مسئله اسراییل اشاره کنیم.گرچه اسرائیل مهم ترین شریک مسکو در خاورمیانه نیست، اما مقامات روس بارها اهمیت این روابط را گوشزد کرده اند. بی تردید، اصرارهای تل آویوو یکی از عوامل اصلی لغو قرارداد سامانه های اس ۳۰۰ و انصراف مسکو از تحویل تسلیحات پیشرفته به ایران بوده است. روسیه می داند که ممکن است ایران برخی تکنولوژی ها و تسلیحات دریافتی را به سوریه، حزب الله و حتی حماس انتقال دهد که این مسئله می تواند در روابط آن با تل آویوو اخلال ایجاد نماید. همین مسئله و استفاده حزب الله از موشک ها هدایت شونده ضدتانک روسی علیه اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه بهانه ای برای بدبینی اسراییل به روسیه بود. لذا، مخالفت های تل آویوو با توسعه روابط نظامی مسکو و تهران را باید به عنوان یک عامل تاثیر گزار نسبی مدنظر قرار داد..
همچنان که تاریخ نشان می دهند، قراردادهایی که بین ایران و روسیه امضاء شده، اما اجرای آنها به واسطه عوامل منطقه ای یا بین المللی با مشکل مواجه شده است بسیار زیاد بوده اند. قرارداد نیروگاه اتمی بوشهر، سامانه های اس ۳۰۰ و یادداشت تفاهم اخیر نفتی مشهور به نفت در برابر کالا نمونه هایی از این دست هستند. قرارداد همکاری های نظامی ایران و روسیه نیز مسیری دشواری برای اجرا دارد اما من فکر میکنم در شرایط حاضر، محرکه ها بر موانع موجود پیشی گرفته است.چرا که از طرفی روسیه حاضر به کوتاه آمدن در اوکراین نیست و به نظر میرسد این اروپا است که تاکنون در مقابل روسیه عقب نشسته است البته مذاکرات همچنان ادامه دارد و دولت به خصوصی فاتح این قضیه نخواهد بود و منافع اوکراین به میزانی به هر دو قطب تخاصم خواهد رسید.با این حال به نظر میرسد سیاست جدید روسیه بر یک همکاری منطقه ای جدی شکل گرفته است و لاوروف نیز اعلام کرده است که جنگ سردی را آغاز نخواهد کرد.اما من فکر میکنم دیر یا زود این جنگ سرد به محض کاهش افول سیاست های ایالات متحده در خاور میانه آغاز خواهد شد و روسیه به تقویت روابط نظامی با کشورهایی چون عراق و سوریه و ایران خواهد پرداخت و بر شرکای منطقه ای خود خواهد افزود و به زودی جنگ سردی را علیه ایالات متحده شکل خواهد داد و این در حالی شکل خواهد گرفت که اتحادیه اروپا دیواری از شکاف های فراوان شده است.