یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

تعریف انقلاب مخملین(اندکی تامل)

تعریف انقلاب مخملین(اندکی تامل)

براندازی نرم ،راهکاری است برای براندازی حکومت ها و دولت ها که معمولا به شیوه نرم و مقاومت منفی و به طریق نافرمانی مدنی صورت میپذیرد.از این رو به آن کودتای مخملین نیز میگویند.اما نکته قابل توجه این جاست که اصل این واژه به انقلاب های عینی پساکومنیستی پس از جنگ سرد گفته میشد که درواقع پس از فروپاشی شوروی کمونیستی در کشورهای جنوب و جنوب غربی و غربی روسیه بوقوع پیوست و شوروی توانست بار سنگینی که بر دوش خود بود را سبک نموده و به یکباره از صحنه سیاسی روسیه محو شود و تنها در بخش هایی از چین و کرده شمالی به بقای خویش ادامه دهد.مجموعه انقلاب های آسیایی در این فاصله زمانی در جهت جدایی از بلوک شرق و پیوستن به بلوک غرب صورت گرفت و موجب تک قطبی شدن جهان و به نفع ایالات متحده شد انقلاب مخملین گفته میشود که غالبا به شیوه نرم و مسالمت آمیزی صورت پذیرفت.

بنابراین معنای رایج این واژه،انقلابی برای پیوستن به بلوک غرب نیز تعریف شده است.گرچه این تعریف رایجی نیست اما در عمل چیزی جز پیوستن کشوری که در آن انقلاب شده به امریکا و اطاعت از امپریالیسم چیز دیگری مشاهده نکرده ایم.

برای مثال چک اسلواکی بعنوان اولین کشوری که انقلاب مخملی در آن صورت پذیرفت گرچه از شوروی جدا گردید اما در کوتاه مدت خواسته یا ناخواسته در قالب بلوک غرب در آمد و از نظر اقتصادی کاملا تسلیم دولار امریکا شد و ایالات متحده توانست نفوذ گسترده ای را در این کشور داشته باشد.

جالب است بدانیم پس از چک اسلواکی صربستان،قرقیزستان و اوکراین نیز شاهد انقلاب مخملی شدند و تا به امروز تلاش های فراوانی برای شکل گیری انقلاب های مخملی در اوکراین،لبنان،ایران و پاکستان صورت گرفته است اما تنها بخشی از آنها به موفقیت مقطعی دست یافته است که نمونه بارز آن را باید 14 مارس لبنان عنوان کرد.

اما در خصوص اوکراین باید این مسئله را یاد آور شویم که تنها چند سال پس از انقلاب مخملی اوکراین این کشور رو به سمتی رفت که بار دیگر انقلابی را تجربه کند اما انقلابی که قرار بود بصورت نرم در اوکراین روی دهد این بار به صورت مصلحانه در آمد و به یک جنگ داخلی و زمینی برای بازی سیاسی ابرقدرتها تبدیل شد.

درواقع انقلاب مخملی را باید راهکار جدید امریکا برای پرکردن خلاء قدرت در آسیا دانست که امروز متوجه خاورمیانه و امریکای جنوبی شده است و امریکا سعی میکند با انقلابهای مخملی،کشورهای ایران،پاکستان،لبنان،ونزوئلا را به سمت خود جذب نماید.اما با شرایط جهانی بوجود آمده نمیتوانیم به قطع بگوییم امریکا برای همه کشورها و همه دولتها و ملتها شیوه انقلاب مخملی را برای براندازی انتخاب کرده است.با برسی عمیق از شرایط ایجاد شده در یمن و سوریه و لبنان به نظر میرسد امریکا هنوز به دنبال راهکار نظامی برای برخی دولتهاست تا با این شیوه و دامن زدن به اختلافات و جنگ های داخلی دولتهایی را بر سر کار آورد که از شدت آسیب های ناشی از جنگ به ناچار متمایل به امریکا شوند تا بتوانند خود را قادر به بازسازی تخریب های جنگ نمایند که نتیجه آن بدهی فراوان این دولتها به امریکا خواهد بود و طبعا ملتها نیز توانی برای واکنش به افزایش نفوذ روز افزون امریکا نخواهند داشت.

بااین حال با این که تلاشهای فراوانی برای وقوع انقلاب های مخملین در کشورهای حساس جهانی و مناطقی با استراتژی بالا صورت گرفت اما باید گفت ظهور جریان های ضد استعماری در ایران،لبنان،ونزوئلا و پاکستان و یمن و مصر از وقوع این انقلاب ها جلوگیری کرد.انقلابهایی که برخی به طور کامل با شکست مواجه شد و برخی نیز منجر به انقلاب مصلحانه و حرکت های خشونت آمیز گردید.