یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

نامه مشترک هاشمی و رهبری به امام خمینی(ره)

روز 11 خرداد 1366، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان دو تن از رهبران حزب جمهوری اسلامی، طی نامه‌ای به امام خمینی (ره)، دلایل عدم نیاز به وجود این حزب را برای امام برشمردند و خواستار موافقت با انحلال آن شدند.

به این‌ ترتیب رهبران حزب جمهوری اسلامی با کسب اجازه از امام، یک ماه بعد، در تاریخ 12 تیرماه 1366 انحلال حزب جمهوری اسلامی را اعلام کردند و به قول آیت‌الله هاشمی رفسنجانی «فتیله حزب را پایین کشیدند»

متن این نامه به شرح زیر است:

 بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه مطلب ...

چالش غرب طی بیان تئوری علوم جدید:

 چالش غرب طی بیان تئوری علوم جدید:

سوالی که در این جا مطرح میشود آن است که آیا بشر از قرن نخست میلادی تا قبل از قرن هفدهم در جهل و ناباوری قرار داشته است؟آیا این تئوری حساس درواقع نادیده گرفتن نقش دین مسیح در بیداری جوامع اروپایی و شکوفایی سکولارها طی انقلاب کبیر فرانسه نیست؟آیا این نظریه همان نقطه ی تولد و شکوفایی اندیشه ی آزادی خواهی بر مبنای امانیسم و فردگرایی نیست؟و هزار و یک سوال بدون پاسخ دیگر که در چنین تئوری مبهم مطرح شده و چهارصد و چند سال است که جامعه شناسی مدعی غرب از پاسخ به آن عاجز مانده است.

اما اندیشمندان و صاحب نظران مسلمان و حتی برخی تاریخ دانان غرب ایدئولوژی خاصی را در پاسخ به این سیل ابهامات به عمل آمده طی تئوری علوم جدید ارائه شده توسط جهان غرب به منظر ظهور رسانده اند.

 جهان غرب بخش مهمی از تاریخ علم را به اصطلاح قیچی کرده است و از دایره ی دانش جدا نموده است.زیرا این بخش از تاریخ در دوران شکوفایی تمدن اسلامی زنده شده است.ظهور اندیشه ی لیبرالیسم و ناسیونالیسم در قرون وسطا دوران سیاه تاریخ است و آن را میتوان دوران دگرگونی تاریخ علم و فرهنگ دانست و دورانی که فرهنگ روبنا و فرع گرای غرب فرهنگ غنی و پرمایه ی اسلام را مورد تحاجم قرار داد. و گفتنی است تقطه ی اختلاف فرهنگ غرب و فرهنگ دینی در تعریف موجودیت خلق یا همان تعریف انسانیت منعکس شده که طبق مبانی انسان گرایی و فرا انسانگرایی این تمدن ها ایفای نقش میکند. 

از آنجا که دوره ای از تاریخ علوم تجربی و فلسفه از مبدا اسلام به غرب در حرکت بوده است و اسلام مبدا صادرات علوم به شمار میرفت میتوان علم تولید شده توسط جهان اسلام را بذری مفقود و یا فاقد توان رشد و نمو دانست که در دل خاک پنهان شده است و علومی که از مبدا غرب منشعب شده است سایه گستر چنین تمدن بزرگ و با سابقه و پشتکار علمی به نام تمدن اسلامی گردیده است.بنابر این جامعه ی اسلامی استعداد آن را دارد تا برگ سیاه تاریخ معاصر خود را ورق بزند و دورانی با عنوان رنسانس اسلامی را با قلم خود در دفتر تاریخ علم به ثبت آورد . البته نه با همان شیوه های پیشین بلکه با شیوه ی حراستی که از کولبار تجربه ی خویش که طی چهار قرن طول عمر خودش بدست آورده است.


مولاجان! بر ما نظری کن که در این شهر غریبیم...


حرف دل: گاهی آنقدر حرف در دلت جمع می شود و آنقدر فکر در سرت چرخ می زند که نمی دانی از کجا باید شروع کنی و به کجا ختمش کنی و از هر کدام چه نتیجه ای بگیری؟!

و این است که فقط سکوت می کنی...

...

وجدان انسان و محرکه فکری

وجدان انسان و محرکه فکری

اراده بشر قوی ترین اراده هاست.گاهی اراده برای ماندن در دوره زمانی آنقدر زیاد است که گویا بشر اراده ای برای حرکت به سمت عقلانیت ندارد.اما اراده همیشه وجود دارد.گاه برای حرکت کردن و گاه برای حرکت نکردن.غایت نهایی انسان که وصال به معشوق حقیقی است یافتن حقانیت را میطلبد.اولین گام برای یافتن حقیقت ایجاد پیوند و هماهنگی میان روحانیت و جسمانیت وجود بشر است.حقیقت ماده و روح، زمانی برای بشر آشکار میشود که خود او اراده یافتن حقیقت را در خود ایجاد کند و خود را برای پذیرش آن آماده سازد.آنچه بشر را به اراده راسخ برای کسب آگاهی و سپس یافتن حقیقت وا میدارد نیرویی است که تقویت کننده این اراده باشد.این نیرو به پشتوانه وجدان بشر ایجاد میشود.وجدانی که به او میفهماند تروریسم موجب مرگ تدریجی جوامع است.یا او را قانع میکند که پیروی از اگوئیسم و مطلق گرایی موجب تفرقه میان افراد و اغشار جامعه میشود.

باید در نظر داشت هر یک از اعضای روحانیت انسان ممکن است در غفلت و خواب آلودگی فرو رود اما وجدان آدمی هیچگاه در غفلت نیست. گاهی وجدان میداند اما عقل کار آیی خود را ندارد و نمیتواند خوب و بد را تشخیص دهد.وقتی عقل آنقدر مست باشد که نتواند امور را تشخیص دهد نهایت غفلت بشر را روایت دارد.

آنچه جوامع بشری امروز را به تفکر و بحث واداشته است وجدان گرایی است.وجدان است که اراده او را برای حرکت تقویت کرده و او را آماده برای عبور از یک گذرگاه تاریخی میکند.جهان در آستانه پیچ بزرگ تاریخی است. و هر کس به دنبال این پیچ تاریخی حرکت نکند از پرتگاه تاریخ سقوط میکند.مکاتب و پیروانی که قصد باور این مسئله را نداشته باشند پرتگاه تاریخ مقصدی است که انتظار آنها را میکشد.موقعیت استراتژی زمانی جهان حاکم افراد را در این موقعیت حساس


تداوم نهضت علمی و افول تدریجی رنسانس اسلامی


موریس بوکایل می گوید : بررسی کامل عینی و بی طرفانه ی قرآن در پرتو دانش مدرن، ما را به درک توافق بین این دو یعنی علم و قرآن رهنمون می سازد و نیز این حقیقت را روشن می سازد که در زمان محمد، نه او و نه هیچ انسان دیگری نمی توانسته است چنین مطالب شگفت انگیزی را که با علم امروز مطابقت می کند، به رشته ی تحریر در آورد.
از ابتدای قرن سوم هجری شور و اشتیاق جوانان برای علم آموزی و تولید علم رو به ضعف می شتابد.بد اخلاقی ها در مناظرات علمی تداوم می یابد و سر انجام دار الحکمه بغداد که پیش از این کانون مباحثات علمی برجسته ترین علمای زمان بود شهرت خود را از دست میدهد و علمای بغداد ترجیه میدهند به جای آن که علم را از کانون بغداد به سایر نقاط منتشر کنند هرکدام برای خود یک کانون علمی تاسیس کنند.

 

ادامه مطلب ...