یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

بنیامین نتانیاهو:امپراطوری ایران در حال احیا است

بنیامین نتانیاهو:امپراطوری ایران در حال احیا است


بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم جعلی صهیونیستی طی روزهای پیش یعنی 27 بهمن ماه بار دیگر خطر ایران را در منطقه جدی برشمرد.او در وزارت دفاع رژیم اسراییل میگوید که امپراطوری ایران در حال احیاست.
آنچه از این سخنرانی نتانیاهو و سخنرانی هایی که پیش از این در رابطه با ایران داشته است بر می آید گویا این طرز تفکر است که گویا ایران در پی گسترش یک امپراطوری در منطقه است تا از این رابطه بتواند با اسراییل همسایه شود.او بارها متفکران و دانشمندان و فرماندهان نظامی ایرانی را بدون مرز معرفی کرده است و سعی داشته اینگونه القا کند که تفکرات جمهوری اسلامی برای خاور میانه بزرگترین خطر محسوب میشود.این در حالی است که مسوولین مجمهوری اسلامی بارها مثلث تروریسم،افراط و صهیونیسم را بعنوان خطری معرفی کرده اند که قادر است خاور میانه را یکجا به آتش بکشد.
در بخشی دیگر از سخنان نتانیاهو در وزارت دفاع اسراییل اینطور گفته میشود که:ایران هم اکنون به چندین کشور با توان استراتزیکی بالا در منطقه مسلط شده است.او کشورهایی چون لبنان،سوریه و غزه را بعنوان منطقه تحت تسلط ایران معرفی میکند.نخست وزیر اسراییل یمن را مقصد بعدی ایران برای توسعه امپراطوری میداند تا از این راه بتواند بر صعودی نیز تسلط یابد.
نتانیاهو بر این باور است که توسعه نفوذ ایران بر تنگه باب المندب نشان از قصد تسلط ایران بر کل خاور میانه را دارد.
او بارها برنامه هسته ایران را بزرگترین چالش اسراییل دانسته و بر این عقیده است که سالهای سخت برای اسراییل همچنان ادامه دارد و به گفته او باید صبر کرد تا بر مشکلات فائق آییم.
به گفته نتانیاهو:خاور میانه جایی است که ضعیف را لگدمال میکنند و از این رو باید قوی بود.
بنا به آنچه گفته شد میتوان به این رسید که آنچه اسراییل امپراطوری مینامد درواقع اندیشه های ناب انقلاب اسلامی است که حد و مرزی نمیشناسد.درواقع آنچه امپراطوری تشکیل میدهد پدیده ای به نام جمهوری اسلامی ایران نیست بلکه پدیده ای است به نام انقلاب اسلامی که قادر است درنهایت به ساخت زیربنای یک تمدن نوین اسلامی کمک های ارزنده ای نماید.اسراییل باید به این درک برسد که آنچه این کشور را تحدید میکند برنامه هسته ای ایران نیست بلکه حماقت ها جنایت هایی است که این رژیم منحوس سالها بر مردمان مسلمان فلسطین،سوریه و لبنان روا داشته است و اکنون زمان بازخواست فرا رسیده است.اسراییل باید بداند با ملت هایی روبروست که به این باور رسیده اند که اسراییل زبان مذاکره نمیفهمد.گرچه اغلب اعراب هنوز همچون خرس قطبی در خواب زمستانی به سر میبرند اما اندیشه انقلاب اسلامی بهاری خواهد بود که به مسلمانان خواهد فهماند که دشمنانشان زبانی جز زبان سرنیزه نخواهند فهمید.

نظام سیاسی عربستان3/شیوه کاری شورای بیعت چگونه است؟


نظام سیاسی عربستان3/شیوه کاری شورای بیعت چگونه است؟
طبق آنچه گفته شد از 2005 تا کنون اصلاحات سیاسی در عربستان با موفقیت اجرایی شده است که به نظر می رسد که این روند موجب استحکام بیشتر پایه های حکومت و استقرار ال صعود در راس سلطنت شده باشد.یکی از اقدامات ملک عبد الله منصوب کردن 35 امیر از شاهزادگان صعودی در مناصب پدرانشان بود که مورد استقبال سایر شاهزادگان حتی امیرزادگان غیر صعودی قرار گرفت.این اصلاحات با منحصر کردن سلطنت میان فرزندان عبد العزیز که تا آن موقع قرار چنین قانونی نبود،احتمال نزاع میان نوادگان عبد العزیز کاهش یافت.این در حالی است که رقابت های پنهانی همچنان ادامه دارد اما غالب این رقابت ها متوجه مسائل اقتصادی است و رقابت سیاسی چندانی برای رسیدن به مقام و موقعیت مد نظر نیست چرا که مناصب حکومتی بصورت یکسان بین همه شاهزادگان تقسیم شده است و این تقسیم قدرت مدام در حال گردش است.
این شورا که بنا به درخواست ملک عبد الله به جهت رسیدگی به طرح ها اصلاحاتی شکل گرفت،زمینه تغییر در ماده پنجم این نظام نامه را فراهم نمود.خالد بن عبد العزیز بعنوان دبیر این شورا منصوب شد.خالد پس ارائه اساسنامه رسمی ،جامع اصلاحات ایجاد شده را اعلام کرد.از آن پس امیر مشعل بن عبد العزیز ریاست شورا را بر عهده گرفت.خالد و مشعل هر دو برادران نا تنی ملک عبد الله هستند.
یکی دیگر از اصلاحاتی که در این قانون پدید آمد تغییر در معیار های انتخاب ولیعهد است.تا پیش از این ولیعهد بر اساس معیار کهولت سن انتخب میشد که نمونه آن را میتوان در ولی عهدی خالد،فهد و خود ملک عبد الله مشاهده نمود.
بنا به اصلاحات جدید،شورای بیعت ملزم شد فردی را ولیعهد مشخص کند که توانایی و شایستگی رسیدگی به امور کشور را داشته باشد.امیرسلمان ولیعهد ملک عبد الله بنا به این قانون ولیعهد اعلام شد.او تاکنون معاونت نخست وزیر و ریاست وزارت دفاع را بر عهده داشته است.
بنا به اصلاحات قانونی،در صورتی که یکی از اعضای شورا به هر دلیلی نتواند در جلسات حضور پیدا کند یا به دلیل بیماری یا کهولت سن فوت کند یکی از پسرانش جانشین او میشود و بنا به قانون در چنین شرایطی یک نفر از فرزندان ولیعهد و یک نفر از فرزندان پادشاه به حاظران جلسه افزوده میشوند.که البته این ها جنبه تشریفاتی دارد و منظور آشنایی فرزندان اعضای شورا با روند کارکرد شورای بیعت است

نظام سیاسی عربستان2/مخالفان "اصلاحات در شورای بیعت"

نظام سیاسی عربستان2/مخالفان "اصلاحات در شورای بیعت"

دوران پادشاهی ملک عبد الله را میتون بنا به ابعاد گوناگون متمایز از سلاطین پیشین دانست.او فردی معتدل در نظام سیاسی عربستان است و از 2005 تا کنون در تلاش است تا سیستم سیاسی را به گونه ی تنظیم کند تا یک تمرکز قوا صورت گیرد.از آنجا که عربستان صعودی کشور سرمایه داران و ثروتمندان است و تقریبا همه منابع تجارت و ثروت در دست شاهزادگان است،درصورت تغییر حکومت و دموکراتیزه شدن،تغریبا چیزی برای دولت دموکرات باقی نمی ماند.از این رو در راس قرار داشتن شاهزادگان خود اصلی ترین عامل در استحکام نظام سیاسی عربستان است.به عقیده تحلیلگران سیاسی تنها راه سقوط حکومت ال صعود ازمحلال تدریجی و تجزیه و واگذاری برخی مناطق و در عین حال جنگ قدرت میان شاهزادگان است.چنانچه این دو عامل دست به دست هم دهند،به تدریج ال صعود رو به ضعف خواهد رفت.
ملک عبد الله یک سال پس از پادشاهی،شورای بیعت را پایه گذاری کرد و اساسنامه جدیدی برای نحوه انتخاب پادشاه و ولیعهد تنظیم نمود.این شورا که به ریاست مشعل بن عبد العزیز،برادر پادشاه این کشور تشکیل جلسه میدهد،اقدام به تنظیم اساس نامه ای نمود که بنا به آن پادشاهی در میان فرزندان عمر بن عزیز و نوادگان او ادامه پیدا میکند.از این رو این اقدام امیر مشعل واکنش های مختلفی را بر انگیخت که تا حدودی آینده عربستان را دچار ابهام نمود.شورای بیعت که از مدت ها از ناحیه برخی شاهزادگان دور از آل عبد العزیز که اکنون در مناصب سیاسی نبوده اند مورد حمله قرار گرفته و هشدارهایی به آن داده شده است،احساس قدرت پیشین را ندارد.به عده برخی اصلاحات در قانون انتخاب پادشاه و ولیعهد موجب ضعف این شورا شده است.اما آنچه غالبا بر آن توافق میشود این مسئله است که اصلاحات در عربستان توانست پایه های حکومت را بیش از پیش مستحکم سازد در عین حال یک سری خللی هم بوجود آمده است که یک اشتباه محاسباتی از ناحیه برخی شاهزادگان دور از ال عبد العزیز میتواند این سر انجام را مبهم و تیره سازد.همواره شاهزادگان زیادی در این کشور هستند که به صاحب قدرت نبوده و نیستند و شرایط نشان میدهد که هیچگاه طایفه آنها هم صاحب قدرت نخواهند شد اما آنها همپای شاهزادگان صعودی از ثروتمند ترین افراد جهان شمرده میشوند که غالبا از سهام داران شرکت های بزرگ نفتی و پتروشیمی هستند و روز به روز در حال افزایش ثروت خود میباشند.گرچه این افراد از اعتبار مالی برخوردار اند اما از صحنه سیاست به کنار هستند.از طرفی نیز در صورت عدم حمایت شاهزادگان صعودی از این افراد،دست آنها هیچگاه به گوشه ای از سیاست هم نخواهد رسید و ناچار به ترک عربستان هستند.به همه این تحدید هایی که علیه شاهزادگان غیرصعودی وجود دارد بسیار بعید است که آنها به دنبال سیاست باشند چرا که میدانند یک اشتباه محاسباتی از ناحیه ایشان کودتا تلقی میشود که احتمال پیروزی آن بسیار اندک است و ممکن است به قیمت اخراج همیشگی آنها از عربستان منجر شود.
همه اینها نشان از مزمحل نشدن قدرت سیاسی شورای بیعت دارد و نشان میدهد شورای بیعت به واسطه اصلاحات جدید این قدرت را دارد که پیرو وصیت عبدالعزیز باشد.البته این به معنای نبودن احتمال نزاع بر سر قدرت در عربستان نیست.اما ممکن است منجر به یک نزاع داخلی میان شاهزادگان ال صعود شود.که احتمال این قضیه را بیشتر برسی خواهیم کرد.

حزب الله چگونه القصیر را آزاد کرد؟/دو بازوی جنگی حزب الله در نبرد شهری چیست؟

حزب الله چگونه القصیر را آزاد کرد؟/دو بازوی جنگی حزب الله در نبرد شهری چیست؟

آزادی القصیر را میتوان برگ زرینی در تاریخ جنگ های نوین حزب الله به شمار آورد.حزب الله لبنان که از ابتدای بروز خشونت و رواج تروریسم در سوریه دوشادوش سربازان رژیم بشار اسد با تروریست ها مبارزه میکند،دارای دو اهرم نظامی قدرتمند است که این دو بازوی قدرتمند این ارتش را با ارتش دولتی بشار اسد متمایز ساخته است.
اولین اهرم نظامی حزب الله نیروی تک تیر انداز آن است که مهم ترین قدرت حراست و نگهبانی از مناطق استراتژیک نظامی در سوریه به حساب می آید.استقرار تک تیر انداز های حزب الله در مناطق جاده ای مانع از عبور و مرور گروه های تروریستی شده است و از طرفی رعب و وحشت را در میان این گروه ها بوجود آورده است.هرچند تعداد و وسعت کار اسنایپرها نا مشخص است اما به گفته عبد الرحمان همه جای سوریه رد پای اسنایپرهای حزب الله دیده میشود.
یکی دیگر از اهرم های قدرت نظامی حزب الله توان سربازان این ارتش درحملات غافلگیرانه و اقدامات پیچیده اطلاعاتی و امنیتی است که اوضا آشفته سوریه این کار را برای نیروهای ارتش دولتی سوریه بسیار دشوار ساخته است.
مجموع این دو اهرم به علاوه قدرت توپخانه ارتش سوریه عامل کارامدی است که موجب سقوط القصیر از دست ترریست های تکفیری شد.
اما شرح عملیات:

 ابتدا اقدامات پیچیده اطلاعاتی حزب الله برای یافتن زمان مناسب برای حملات غافلگیرانه و ایجاد ناامنی در القصیر صورت پذیرفت.به دنبال آن در یک اقدام عاجل و سریع تک تیراندازان حزب الله در اطراف شهر مستقر شدند که این استقرار کاملا نامحسوس صورت پذیرفت و هیچ لشکر کشی در حومه القصیر انجام نگرفت.

سپس با ورود نیروهای چریکی حزب الله حلقه محاصره شهر کامل شد و جاده ها و راه های ارتباطی بسته شد.قدرت توپخانه ای ارتش سوریه به یاری حزب الله آمد و بمباران مناطق استراتژیک شهر برای کاهش توان دفاعی تروریست ها آغاز شد.در این بمباران ها سیستم ارتباطی مخابرات شهر قطع شده و برق شهر دچار قطعی و اختلال و نوسانات شدید گردید.ورود نیروهای حزب الله به شهر بلا فاصله پس از پایان بمباران آغاز شد و استقرار تک تیر انداز ها در شهر موجب تنگ تر شدن حلقه محاصره گردید.البته این محاصره چندان دوامی نیافت.نبودن سیستم ارتباطی موجب از هم پاشیدگی و عدم هماهنگی میان شبه نظامیان تروریست شد و سپس با فرار عده زیادی از تروریست ها،القصیر سقوط کرد.

شیوه نظامی حزب الله در پیاده سازی این نبرد شیوه ای موسوم به جنگ های ترکیبی بود.شیوه ای که نه کاملا جنگ نا منظم است و نه جنگ منظم.بلکه جنگی که حزب الله در سوریه دنبال میکند شیوه ای ابداعی است که گویا بهترین راه نبرد در برابر جنگ های شهری و حتی جنگ ارتش ها خواهد بود.

حزب الله لبنان از جنگ های نامنظم تا جنگ های هیبریدی


حزب الله از جنگ های نامنظم تا جنگ های هیبریدی
اولین دوره تاکتیک های نظامی حزب الله پس از شکل گیری قوه فکری و محرکه اصلی عقیدتی اعضای آن در قالب یک گروه شبه نظامی شکل گرفت.در سال1985 رسما حزب الله لبنان متولد شد.آن روزها تنها اثری که از این گروه به چشم میخورد عملیات های انتحاری و رعب انگیز در خاک لبنان بود که زمینه مطرح شدن این گروه از سربازان شبه نظامی را مطرح کرد.البته لازم به ذکر است حلقه اولیه این گروه توسط عده ای از سربازان ارتش لبنان شکل گرفت.اما عملیات های نظامی چندانی در دستور کار آنان قرار نداشت و موفقیت های چندانی بدست نیاورد.
دوره بعدی جنگ های حزب الله از حدود 5 سال بعد آغاز شد که حزب الله تصمیم گرفت تا شیوه ای نامنظم را برگزیند و  در عین حال سازمان یافته باشد.ریشه اصلی این عقیده از مشق نظامی شهید مصطفی چمران الهام گرفته شد.پس از آن تحلی شگرف در شیوه اری خود ایجاد کرد به نحوی که هنوز قابل پیش بینی نبود.یکی از بارز ترین ویژگی های حزب الله در این دوره ها غیر قابل پیش بینی بودن است.این گروه نظامی بارها ثابت کرده است که در عملیات ها غیر قابل پیش بینی است و گاهی چنان قدرتی از خود نشان میدهد که دشمن را قبضه میکند.که نمونه آن را در آزاد سازی لبنان شاهد آن هستیم.
آزاد سازی لبنان اشغالی از دست اسراییلی ها و امریکایی ها اولین گامی بود که حزب الله برای مطرح شدن در جهان برداشت و این پیروزی عظیم که به رغم شهید شدن بسیاری از رزمندگان حزب الله انجامید،موجب ریختن خونهایی شد که به واسطه آن نهال مجاهدت آبیاری شد و به سرعت به قدرت بی بدیل منطقه تبدیل شد.
قدرتی که نامش لرزه بر اندام صهیونیست ها می اندازد.حزب الله تواست طی سالهای متمادی ثابت کند خاور میانه جدید متولد شده است.خاورمیانه ای مه فرزند مبارک آن حزب الله و اندیشه های امام خمینی رحمت الله علیه بوده است.
اما تکنیک نظامی حزب الله در مقابل اسراییل همیشه به گونه ای بوده است که ابتدا با یورش به مواضع اسراییل و وارد کردن تلفات به ارتش اسراییل زمینه خشم آنها را  فراهم میکرد و سپس با عقب نشینی به روستاها و جنگل ها و موشک باران مواضع اسراییل به این قدرت پوشالین ثابت میکرد که جایی برای او در لبنان وجود ندارد و اسراییلی ها این مسئله را درک کردند که لبنان کشوری است که صاحب دارد و صاحبان آن روزی انتقام خون های ملتشان را خواهند گرفت.اما چه چیزی موجب تغییر رویکرد حزب الله از این شیوه نظامی شد؟پاسخ به این سوال ریشه در خوی وحشی گری ارتش اسراییل دارد.
رهبران حزب الله اینگونه تصور میکردند که با عقب نشینی به روستا ها و مناطق مسکونی این رژیم زور را دست بسته خواهند دید اما اسراییل پا از حد خود فراتر گذاشت و مناطق ممنوعه مسکونی را زیر شدید ترین حملات موشکی و بمباران بوسیله جنگنده ها قرار داد.این جنایت عظیم رژیم صهیونیستی رهبران حزب الله را بر آن داشت تا با تغییر شیوه رویارویی با اسراییل از کشته شدن غیر نظامیان بکاهند.
 اینگونه بود که شیوه حزب الله از جنگ های نامنظم به شیوه ای ترکیبی یا به اصطلاح هیبریدی تبدیل شد تا دیگر دلیلی برای خالی کردن انبارهای تسلیحات اسراییلی بر سر مردمان بی گناه وجود نداشته باشد و آنچه جایگزین جنگ های نامنظم شد،جنگ های منظم غافلگیر کننده یا به اصطلاح ترکیبی بود که تاکنون در دستان با کفایت فرمندهان و مجاهدان حزب الله لبنان قرار دارد.