یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

دو جنگ سرنوشت ساز(ارزیابی میزان خصارات حمله اعراب و حمله مغولان به ایران)


حمله اعراب به ایران از منظر تاریخ را باید در سیر کتب و پاپیروس ها و نامه هایی شناسایی نمود که در این دوره میان سپاهیان عرب در جریان بوده است.موزه پاپیروس اتریش را میتوان مرجع تاریخی حمله اعراب به ایران و بیزانس دانست.250پاپیروس با عنوان حمله اعراب به ایران و روم وجود دارد که همگی نشان دهنده تهاجم گسترده اعراب با پیچیده ترین شیوه های جنگی آن زمان به شهرها بوده است.بنابر پاپیروس های موجود،اعراب مسلمان بر خلاف بسیاری از جنگجویان آن زمان از وحشی گری پرهیز نموده و سعی در پیشبرد جنگ با اصول نظامی را داشته اند.چیزی که قرن ها بعد صلیبیان آن را زیر پا گذاشتند و با روانه شدن به سمت مرزهای عربی بدون هیچ سازماندهی خاصی،جنایات فراوانی را مرتکب شدند و در این راه غارت های فراوانی را نمودند و در پایان نیز به هیچ پیروزی قابل توجهی دست نیافتند.اما شیوه های جنگی اعراب در مقایسه با چینی ها و حتی رومی ها بسیار متفاوت است و به نظر میرسد نحوه جنگیدن آنها بسیار شبیه به جنگیدن ایرانی ها باشد.از این رو اعراب مسلمان تلاش مینمودند در فتح شهرها کمترین خصارت به غیر نظامیان برسد و شهرها ویران نشوند که نمونه آن را در تحریم فتح سمرقند شاهد هستیم که موجب شد بنا به فتوای اسلامی،شهر از سربازان عرب تخلیه شود و یک بار دیگر این فتح به گونه ای که شایسته است صورت گیرد.

اما در خصوص حمله سپاهیان مغول به ایران باید بگویم بهتر است از موزه پاپیروس اتریش فاصله نگیریم و باز هم به منابع همان جا رجوع کنیم.در بسیاری از منابع و نامه های موجود در نامه نگاری فرماندهان مغول این مسئله به چشم میخورد که تاکید اصلی مغولان بر تهاجم یک جانبه نبوده است.شیوه جنگی مغولان در قبال ایرانی ها شکل گرفته و چندان هم بی انضباط عمل نکرده اند.برخی معتقدند بزرگترین اشتباه جنگی محمد خارزمشاه تقسیم سپاه در شهرها و ایالات ایران بود که موجب شد نبرد به داخل شهر ها کشیده شود بسیاری بر این باورند که چنانچه سپاهیان خارزمشاه از همان ابتدای جنگ،روانه ی مرزها میشدند مغولان نمیتوانستند شیوه جنگی خود را پیاده کنند و شهرها یکی پس از دیگری سقوط نمیکرد.خسارات حمله مغولان به ایران به حدی بود که تا صد سال حاکمان ایلخان وقت و سرمایه خود را صرف بازسازی جنگی کرده بودند که کلیه منابع مادی و معنوی یک ملت را به آتش افکنده بود.تاخت و تاز گسترده مغولان به شهرها سیاستی بود که آنها در قبال سیاست خارزمشاهیان برگزیدند و توانستند به سرعت شهرها و ایالات را به تصرف خود در آورند که این شواهد به وضوح در بزرگترین منبع تاریخ این جنگ ها یعنی موزه اتریش موجود است.

نتیجه:خصارات حمله اعراب به ایران را باید به حدی تصور کرد که آسیب چندانی به منابع مادی و معنوی ملت ایران وارد نساخت و به سرعت فرصت همگرایی میان نسلی را فراهم آورد و ایرانیان توانستند حتی بیشتر از اعراب به عرصه ادبیات عرب و علوم تجربی و بعدها فقه و حقوق وارد شوند که گویا جنگی رخ نداده بود.دلایل این همگرایی را باید در دو مورد خلاصه کرد:

1-مشی اسلامی در فتح شهرها که توسط اعراب پیاده سازی میشد

2-شرایط اجتماعی جامعه ایران و رنجش ساختار های اجتماعی از اختلاف طبقاتی موجود.

این در حالی است که حمله مغولان به ایران موجب رکود شدید علمی و انواع فسادهای اجتماعی و رواج ناباوری و نا امنی و جبرگرایی طی صد سال اخیر آن شد که نمونه بارز آن را در آثار ادبی آن دوره میتوان مشاهده و ارزیابی نمود.