یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

ویژه انتخابات/ارزیابی فضای انتخاباتی پیش روی احزاب

در نظام های سیاسی پیشرفته و با سابقه،جریان های سیاسی رقیب نه تنها به افق نابودی حزب مقابل نمینگرند بلکه تلاش میکنند تا از نقاط قوت حریف برای خود سنگر بسازند و نقاط ضعف آن را شناسایی و با نقاط ضعف خود تطبیق دهند.اخلاق در رقابت های حزبی نیز حرف اول را میزند.شاید کمتر این مسئله را مشاهده کنید که انتخابات در امریکا و اروپا با یک وضع امنیتی همراه باشد.دلیل اصلی هم،درک سیاسی متقابل احزاب درگیر در عرصه رقابت سیاسی درآن ممالک است.البته بیان این نکته ضروری است که بد اخلاقی های سیاسی بیشتر در نظام های جمهوری منجر به امنیتی شدن فضا میشوند و بد اخلاقی در ساختار پارلمانی یعنی اکثریت اروپا منجر به تشنج نخواهد شد.
اما کشورهای روبه توسعه و مخصوصا کشورهایی که علوم انسانی و فرهنگ و سیاست به طور گسترده در آنها نهادینه نشده است به گونه ای هستند که بعضا در آنها شاهد امنیتی شدن انتخابات ها و چه بسا امنیتی شدن فضای پس از انتخابات ها خواهیم بود.شما هیچگاه در اروپا شاهد آن نخواهید بود که کسی ادعای تقلب کند یا اعتراض گسترده ای در این زمینه به راه بیفتند و به قانون اعتراض و رسیدگی بی توجهی شود.چرا که احزاب سیاسی این کشورها به درجه قانون مداری رسیده اند.
متاسفانه در کشور ما نیز رفتار های خلاف عرف سیاسی متعددی مشاهده میگردد که نشان میدهد برخی از احزاب سعی در خوراندن سم مهلک به حزب قابل خود را دارند که این امنیتی شدن فضای انتخابات ها و تحت کنترل قرار دادن سخنرانان و نامزد های انتخاباتی را تشدید میکند که این روند به نفع هیچ کدام از طرف ها نبوده و نیست.
یکی دیگر از مضرات رقابت ناسالم و نبود فرهنگ رقابت سیاسی در ایران را باید در خطر قرار گرفتن موجودیت یک حزب برشمرد.برخی قانون شکنی ها در سالهای اخیر موجب شده است تعدادی از شخصیت های سیاسی اصلاح طلب یا اصولگرا در ایران دستگیر و زندانی شوند تا امنیت ملی به خطر نیفتد که این خود نشان از یک رقابت ناسالمی است که در جریان افتاده است و ممکن است حتی موجب از دست دادن موجودیت یک حزب سیاسی گردد.
البته نابودی موجودیت یک حزب سیاسی تنها به قانون شکنی ها نیست بلکه در ابتدایی ترین مرحله طالب غلبه اندیشه سیاسی یک حزب بر جامعه و از دست دادن پایگاه اجتماعی حزب ضعیف تر است.بنابر این احزاب سیاسی کشور باید دقت لازم را داشته باشند که رفتارهای آنها تحت ذره بین یک ملت است و رای یک ملت تنها در یک برهه تعیین کننده است  بلکه در مراحل بعدی ملتی که خود وظیفه نظارت بر انتخابات را داشته است ،خود قضاوت خواهد نمود که کدام اندیشه از اخلاق سیاسی کافی بهرمند بوده است.
در یک تحلیل باید بگویم حوادث سال88 و قانون شکنی اصلاح طلبان موجودیت این حزب را با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است اما قدرت گرفتن این حزب بسته به رفتار سیاسی طرف مقابل است.اصولگرایان که در سال 88پشت سر احمدی نژاد قرار گرفتند و پس از ریاست احمدی نژاد بر دولت اختلافات فراوانی میان آنها آشکار شد امروز باید بتوانند بر یکدیگر غلبه کنند تا اصلاح طلبان وارد میدان شوند.
هرچند اصولگرایان در شرایط فعلی با مشکلات عدیده ای روبرو هستند اما در مقایسه با اصلاح طلبان از اقتدار بیشتری برخوردارند.ورود اصلاح طلبان به صحنه نیز خطراتی را برای اصولگرایان به دنبال دارد و ممکن است پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات به معنای پایان کار اصولگرایان باشد.اصلاح طلبان به خوبی میدانند که چنانچه فرصتی برایشان ایجاد گردد و از آن فرصت به خوبی استفاده نکنند و اقدامات پیشین از جمله تحصن و اعتصاب و حرکت های بچگانه را دنبال کنند درواقع موجودیت خود را به خطر انداخته اند و این اقدام ممکن است به قیمت انحلال مجمع روحانیون تمام شود.اما کماکان باید اصلاح طلبان را در حاشیه رقابت سیاسی داخل کشور دانست.چنانچه اصولگرایان نتوانند مشکلات خود را حل و فصل کنند،نمیتوان انتظار حضور قدرتمند اصلاح طلبان را داشت.
انتخابات مجلس را باید یک انتخابات غیر قابل پیش بینی دانست.چرا که پیش بینی انتخابات گاهی ممکن است موجب انحراف ذهنی مخاطب گردد.اما این نکته را باید در پایان بحث بیان کنم که معمولا یک حزب دارای شکاف نظیر اصولگرایان برای دوبار اجماع نظر نخواهد کرد و به نظر میرسد که انتخابات آینده،انتخاباتی سه قطبی خواهد بود و قشری از اصولگرایان و اصلاح طلبان پشت سر حسن روحانی بایستند.چرا که بسیار بعید به نظر میرسد که اصلاح طلبان با وجود قانون شکنی های اخیر از ان جی او های قدرتمندی برخوردار باشند.لذا این رویکرد وجود دارد که به احتمال زیاد مجلس آینده مجلسی تلفیقی باشد که البته با توجه به سابقه رقابت سیاسی در ایران،تشنج و احتمالا بد اخلاقی های سیاسی را تشدید خواهد کرد.اکثریت کرسی های مجلس فعلی را عموما اصولگرایان معتدل تشکیل میدهند.چنانچه مجلس آینده در دست اصلاح طلبان باشد به احتمال زیاد تسلیم روحانی در برابر این طیف سیاسی کشور را شاهد خواهیم بود چرا که احتمال درگیر شد روحانی با اصلاح طلبان بسیار کم است.اما اگر مجلس آینده در دست اصولگرایان معتدل یعنی طیف فعلی حاکم بر اکثریت کرسی های مجلس باشد،احتمال تعامل حزبی بیشتر است.
احتمال بسیار ضعیف نیز آن است که اکثریت کرسی های مجلس آینده زیر پای اصولگرایان یا اصلاح طلبان رادیکال باشد که به قطع درگیری شدید دولت و مجلس را شاهد خواهیم بود.البته با توجه به شرایط پیش آمده برای طیف اصولگرای تند رو مجلس که قالبا از جبهه پایداری هستند،باید بگویم احتمالا این طیف از سیاسیون با کاهش قابل توجه استقبال مردمی از خود مواجه خواهند شد یا این که تعداد آنها تغییر قابل توجهی تخواهد کرد.