یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

شیوه پاسخگویی روسها به تهدیدات منطقه ای چگونه است؟/ارزیابی پروژه نظامی موسکو تسلیح قطب شمال

هم پیمانی ژاپن با امریکا طی دهه اخیر و جهت گیری های ضد روسی ژاپن در شرق آسیا موجب گردیده است که روسیه بیش از پیش ژاپن را خطری برای امنیت ملی خود بداند.اما مسئله از جایی آغاز میشود که همکاری های نظامی ژاپن و امریکا و مانورهای نظامی این دو کشور در آب های جنوب چین و شرق آسیا در رسانه های امریکایی و عربی بعنوان حربه جدید غرب ضد روسیه تبلیغ میگردد.چندی پیش طی یک گزارش العربیه مشاهده کردم که بسیاری از نشریات سیاسی امریکا چنین رویکردی را به خود گرفته بودند که طبعا نباید انفعال مسئولان روس را از این بابت انتظار داشت.

به دنبال این تحرکات منطقه ای ژاپن،هفته گذشته در چند وبسایت خبری به نقل از چندین نشریه امریکایی خبری منتشر شد مبنی بر تجهیز مناطق حساس قطب شمال در مقابل ژاپن که من پیش از این پیش بینی چنین تحرکی را از ناحیه روس ها کرده بودم.اصولا سیاست روسیه به گونه ای است سعی دارد مانورهای نظامی خود را در قالب مسابقات جهانی میان ارتش های دنیا مطرح کند و بر خلاف ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه در مقابل تهدید،پروژه تجهیز را در دستور کار خود قرار دهد.این ر حالی است که ایران و بسیاری از کشورها مانور های نظامی را بعنوان پاسخگویی به تهدیدات دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای خود صورت میدهند.کما این که سیاست روس ها حتی در دوران جنگ امریکا و روسیه نیز به همین گونه بود.روس ها همیشه سعی در پاسخ دهی به تهدید های منطقه ای را داشته اند و در جنگ سرد هم در مقابل ناوهای جنگی امریکا،ناوشکن های خود را استقرار میدادند تا موضع تدافعی را به خود بگیرند که این نشان از فکر عمیق مسئولان روس در خصوص امنیت پایدار منطقه ای دارد.آنها به گونه ای رفتار میکنند که یک جنگ سرد تا 500سال هم دوام بیاورد اما به جنگ مسلحانه تبدیل نشود.این موضوعی است که امریکایی ها حتی حاضر به فکر کردن به آن هم نیستند و با توجه به خاطرات تلخ ایالات متحده از جنگ سرد،مسئولان امریکایی ترجیه میدهند پیش از آغاز جنگ سرد،جنگ مسلحانه را آغاز کنند.

از این رو استقرار سامانه موشکی تدافعی روسیه در منطقه قطب شمال را باید نوعی عملکرد طبیعی روسها در مقابل خطرات منطقه ای موجود دانست.سیاست های روسیه در قبال تهدید ها به گونه ای است که چندان جنبه رسانه ای پیدا نمیکند اما در جنبه عمل کارایی به مراتب بیشتر و بهتر از تجهیز دارد و آن صحنه دیپلماسی است که امروزه وارد فاز ژئوپولتیک فرامنطقه ای شده است.به این معنا که روسیه ترجیه میدهد با منافع امریکا در خاورمیانه جدال کند تا ژاپن و کره.حتی من فکر میکنم روس ها از تهدیدات منطقه ای اوکراین و مسائل مرتبت با شبه جزیره کریمه نیز به شدت رنج میبرند و در تلاش اند تا به گونه ای آبرومندانه پای خود را از اوکراین بیرون بکشند تا بیش از این به جنگ سرد با غرب نزدیک نگردند.

اغلب سامانه های دفاعی روسیه که در قطب شمال بکار گرفته شده اند جنبه تدافعی دارند و این تصور که روسیه بتواند علیه مواضع امریکا دست به اقدامی بزند اساسا محال و غیر قابل باور است اما این طبیعی است که امریکا همان عنصری است که همواره قابلیت های خود را بنا به سیاست های تهاجمی تدوین ساخته و قادر است پای خود را در جنگ های منطقه ای و فرامنطقه ای و حتی جنگ اتمی بازکند.این در حالی است که بارها در گزارشات کارشناسی به این جمله برخورده ام که اگر جنگی اتمی میان روسیه و امریکا رخ دهد،این روسیه است که کمترین خصارت را به خود میبیند هرچند این نظریه به طور دقیق قابل دفاع نیست اما دلایل آن را باید در دو عنوان خلاصه نمود.

1-تسلیحات تدافعی روسیه به گونه ای است که سعی کرده است سراسر مرز های این کشور را از خطر تهاجم موشکی در امان نگاه دارد.به اعتراف برخی کارشناسان تجهیزات دفاعی روسیه و سامانه های راداری این کشور حتی از سامانه های راداری امریکا هم بی عیب و نقص تر است.

2-روس ها تلاش کرده اند که همواره وسعت زیاد کشورشان را به فال نیک بگیرند و علیرغم سختی های فراوان در تامین امنیت مرزهای گسترده روسیه،زیرساخت های هسته ای،صنعتی و نظامی خود را در مناطق مختلفی پراکنده سازند.

نتیجه:بنا به گزارشات زمین شناسی یخ های منطقه قطب شمال روز به روز در حال ذوب شده هستند و قابلیت های ژئوپولتیک منطقه روز به روز افزایش خواهد یافت.از این رو روسیه را باید پیشگام کشورهای هم مرز در قطب،در نظامی کردن این منطقه دانست.چرا که هر کسی میداند رقابت های منطقه ای امریکا و روسیه در آینده،به سرمایه گزاری های گسترده در قطب شمال مشروط خواهد بود.بنابراین باید در نظر داشت که اکنون زمانی است امریکا باید قدرتنمایی خود را در ایالت آلاسکا ضد مواضع دفاعی روسیه آغاز کند و به دنبال وقایع پیش رو ارزش ژئوپولتیک آلاسکا نیز افزایش چشم گیری خواهد داشت.