یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

اصلاح طلبان از عارف میترسند

گنجاندن اصولگرایان در لیست اصلاح طلبان را باید راهکار قدیمی این جریان سیاسی خاص و فاقد" ان جی او " قدرتمند دانست.دقیقا سال 76 بود که ناطق نوری اساسی ترین مخالف و رقیب اصلاح طلبان در صحنه انتخابات مطرح شد.اما چندی بعد اصلاح طلبان به سراغ او رفتند و او  را بعنوان یک نیروی رای آور برای رقابت های آتی برگزیدند.علی مطهری و کاظم جلالی را باید دومین و سومین افرادی دانست که مورد بهره برداری سیاسی اصلاح طلبان قرار خواهند گرفت.درحالی که مطهری خود را سرلیست صدای ملت میداند،اصلاح طلبان بر حضور وی در لیست خود اصرار دارند.اکنون سوال اینجاست که چرا اصلاح طلبان به دنبال ورود افرادی با گرایش اصولگرایی به مجلس اند؟کسانی نظیر مطهری و جلالی که ممکن است در آینده به ریاست مجلس انتخاب شوند؟آیا ورود عارف به مجلس برای رای آوری و به دست گرفتن ریاست آن کافی نیست؟

درپاسخ باید گذری به حوادث پیش از آغاز تبلیغات انتخاباتی داشته باشم.عارف در شرایطی از طرف شورای هماهنگی اصلاحات به سر لیستی اصلاح طلبان انتخاب شد که بسیاری از اصلاح طلبان کهنه کار مخالف این انتخاب بودند و بر این باور بودند که عده ای جوان اصلاح طلب نما،اطراف عارف را گرفته اند.کار تا جایی پیش رفت که بارها این حرف از زبان مشارکتی ها نیز شنیده شد و این مسئله ثابت گشت که ورود محمدرضا عارف به انتخابات و از همه مهمتر سرلیستی او در ابتدا با مخالفت اصلاح طلبان روبرو شده است اما در نهایت که چاره ای در آن اندیشیده نشده است، اعضای شورای راهبردی اصلاحات تصمیم بر آن گرفته اند تا با واقعیت موجود کنار بیایند و تن به اعتبار عارف دهند.اما خوی قدرت طلبی برخی دانه درشت های اصلاحات به حدی است که آنها تصمیم گرفته اند تا شرط بازی را بر مطهری و جلالی ببندند.

 یکی دیگر از دلایل ترس اصلاح طلبان،برگزاری همایشی بود که بدون دعوت و حضور رییس دولت اصلاحات  و مشارکتی ها با حضور اصلاح طلبان جوان تر و اصلاح طلبان وابسته به ندای ایرانیان برگزار شد که این نیز نشان از اختلاف و درگیری بالای اصلاح طلبان دارد.البته یادآوری این نکته نیز ضروری است که احتمالا اصلاحات در آینده باید شاهد یک جنگ قدرت درون حزبی و حتی تجزیه حزب به لحاظ ساختاری باشد که قطعا تیم عارف،کوالبیان و حضرتی در مقابل دانه درشت ها در یک نزاع آرام درونی خواهند ایستاد.

بیان این نکته نیز ضروری است که آنچه انصراف عارف از صحنه انتخابات92 را رقم زد،فشار اصلاح طلبانی بود که عارف را یک نیروی فعال در قبال خواسته ها و علایق حزبی خود میدیدند و چنانچه عارف یک نیروی منفعل و ضعیفی متصور میشد از حمایت صریح و علنی از او اصرار می ورزیدند.حتی اعضای حزب منحله مشارکت نیز او را اصلاح طلب بدلی میدانستند.شاید آنچه دیروز توسط محمدرضا خاتمی و سعید حجاریان و سایر مشارکتی ها به صورت یک بمباران برای منزوی ساختن عارف از صحنه درجریان بود،امروز درجریان نباشد اما باید این نکته را توجه داشت که از دوسال پیش تاکنون چیزی تغییر نکرده است.نه عارف،شخص دیگری شده است و نه اصلاح طلبان.اما ورود عارف به مجلس میتواند تنها آغاز یک بازی سیاسی دامنه دار در میان اصلاح طلبانی باشد که یا ردصلاحیت شده اند و یا بنا به داوری شورای هماهنگی اصلاحات نتوانسته اند در لیست جای گیرند.

برخی رسانه ها از درگیری شدید عارف با لیدر اصلاحات به علت ذکر اسامی اصولگرایان در لیست اصلاح طلبان خبر داده اند که این خود نشان از اختلاف جمع کثیری از اصلاح طلبان با دیگر اصلاح طلبان کهنه کار دارد.با این حال به نظر میرسد عارف به خوبی میداند که نمیتوان به این راحتی سودای ریاست مجلس را در سر بپروراد.چرا که در این صورت فشار بسیاری را از طرف اصلاح طلبان متحمل خواهد شد.او میداند که نه آنان به او اعتماد دارند و نه اصولگرایان.از طرف دیگر خود اصلاح طلبان نیز دل خوشی از ریاست احتمالی عارف ندارند چون میدانند امثال جلالی و مطهری فضای بازتری را برای عرض اندام اصلاح طلبان فراهم خواهند آورد اما له هیچ وجه حاضر به سازش با لاریجانی نیستند.پس محمدرضا عارف را تنها بعنوان بتی برای جذب آرای مردمی در تهران قرار داده اند تا به پشتوانه آن،جمع کثیری از اصلاح طلبان را راهی مجلس سازند.به نوعی ریاست عارف بر مجلس یعنی ریاست جوانان اصلاح طلب بر اصلاح طلبان پیر که ممکن است در آینده موجب تغییر کلی رویکرد اصلاحات گردد و در ادبیات رادیکال ها،عبارت "تغییر" جایگزین "براندازی" شود.