یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

از بی اعتمادی اعراب به امریکا تا احتمال ساخت تسلیحات اتمی توسط صعودی ها/پاسخ به دو سوال

1-آیا عربستان به بمب اتم دست خواهد یافت؟
از سالها پیش این پیش بینی شده بود که جنگ سرد میان ایران و عربستان در منطقه منجر به آغاز جنگ هایی نیابتی شود که اساسا ایالات متحده و یا قدرت های شرق در آن دخالتی نخواهند داشت و هر چه اتفاق خواهد افتاد تنها میان این دو قدرت خواهد بود.چندی پیش نیز ویکی پدیا ایران و عربستان را تنها کشورهایی معرفی نمود که ممکن است در آینده به بمب اتم دست یابند.
اگر خاطرمان باشد،چند روز پیش از قراعت توافق وین،عربستان صعودی اعلام داشت با فرانسه قرار داد اتمی بسته است.این کشور که پیش از این با روسیه و کرده جنوبی قرار داد هایی را داشته است امروز به طور رسمی این مسئله را ابراز داشته که قرار داد ساخت چندین نیروگاه اتمی و یک راکتور آب سبک را با فرانسوی ها به امضا رسانیده است که این را باید یک مانور رسانه ای و در آینده یک قدم صعودی ها برای قدرت نمایی در آسیا دانست.صعودی ها که خوب میدانند اگر ایران توسط جامعه بین الملل بعنوان یک قدرت هسته ای به رسمیت شناخته شود و بتواند به خوبی از فرصت های موجود استفاده کند،قدرتمند تر از سابق در صحنه ظاهر خواهد شد.که ظاهرا این اتفاق بنا به توافق وین افتاده است.
به تازگی چند روزنامه نگار عرب و چند مقام غیر رسمی نیز گفته اند که عربستان به بمب اتم دست خواهد یافت اما مسئولان عربستان همچنان این مسئله را کتمان کرده اند و تاکید داشته اند که عربستان برای دست یابی به سلاح اتمی هیچ تلاشی نخواهد کرد.
از طرفی نیز اقدامات عربستان در مقابل ایران گویای این است که عرب ها سخنان  امریکا در خصوص توافق وین را یک فریب برای خود میدانند و به این سخنان بی اعتنا هستند.از این رو در تلاش اند تا معاهدات خود را به کشورهایی غیر از امریکا و اروپا تامیم دهند.از این رو شاهد آن هستیم که عربستان تلاش دارد برای دست یابی به حق غنی سازی به روسیه و کره جنوبی و فرانسه متوسل شود.
چنانچه این مولفه ها را کنار یکدیگر قرار دهیم باید بگویم این احتمال وجود دارد که در آینده کسانی در عربستان زمام امور را بدست بگیرند که در جهت ساخت تسلیحات اتمی قدم بردارند.اما با توجه به فاصله بسیار زیاد عربستان از غنی سازی در حال حاضر به میان آوردن سخن از بمب اتم برای صعودی ها بسیار دور از نظر است.چرا که کسی نمیداند حاکمیت عربستان تا ده سال دیگر دستخوش چه تغییراتی خواهد شد.البته این در خوش بینانه ترین حالت است.با توجه به ثروت باد آورده موجود در خزانه عربستان احتمال تکمیل چرخه سوخت تا پنج سال دیگر نیز دور از احتمال نیست.
2-آیا تلاش اعراب برای قدرت نمایی در منطقه به معنای کسستن رابطه دوستی با امریکاست؟
قطعا اعراب در شرایط فعلی رابطه خود را با امریکا قطع نخواهند کرد.اما باید یک نکته را در نظر داشت و آن این است که عربستان امروز به جایی رسیده است نمیتوان او را آلت دست امریکا دانست و تا حدود بسیاری برای اقدامات سرکشانه خود توجیهاتی را تراشیده است.پس از توافق میان ایران و شش کشور عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اردن که به طرز بی سابقه ای نسبت به امریکایی ها بی اعتماد شده اند و بر این تصور اند که امریکا با نفوذ در ایران،این کشور را به آلت دست خود تبدیل خواهد کرد،از این رو تصمیم گرفته اند حلقه اتصاد خود را با جهان متنوع سازند.از طرفی روسیه که به خوبی از این شکاف ایجاد شده میان امریکا و اعراب واقف است در تلاش است تا این خلاء حساس را پر کند.طی روز اخیر امیر کویت راهی مسکو شد.همین طور قرار است پادشاه اردن،رییس جمهور مصر،هیات عربستانی و قطر به مسکو سفر کنند که این خود گویای یک پیام جدید برای منطقه است.ظاهرا توافق هسته ای میان ایران و شش کشور به حدی جدی بوده است که علاوه بر اهمیت اقتصادی و ژئوپلتیکی منطقه،مسئله امنیت و مسائل هسته ای نیز بر مولفه های قدرت آن افزوده شده است.
البته توافق وین یک بستر است.زمینی مشترک میان ایران،امریکا،اروپا،روسیه،اسراییل و عربها و آنچه در این بستر کشت خواهد شد کشت مشترک ایران و دشمنانش خواهد بود و باید گفت هم اکنون بازی آغاز شده است و آینده نشان خواهد داد که توافق وین به نفع چه کسی است.ایران؟امریکا؟یا عرب ها؟
این کشاکش قدرت میان ایران و دشمنانش و همسایگانش خود بدان معناست که عربستان صعودی نیز به رقابت با امریکا وارد شده است و این امکان وجود دارد که به دنبال بحران امنیتی در خاورمیانه منافع عربستان از منافع امریکا پیشی بگیرد و تنها چیزی که میتواند این روند را متوقف سازد یک لشکر کشی گسترده از طرف امریکا به خاورمیانه است و در این راستا یک نفر قربانی خواهد شد تا اقتدار امریکا دوباره به خاورمیانه بازگردد.اما در این که کنترل خاورمیانه از دست ایالات متحده خارج شده است هیچ شکی وجود ندارد.امریکا دیگر نه میتواند عربستان را کنترل کند و نه ایران،نه ترکیه و نه حتی اسراییل.پس در تلاش است تا با گسترده سازی جنگ های نیابتی که پروژه جایگزین لشکر کشی مستقیم در مواقع ضروری است،زمان را طولانی تر سازد تا موعد یک لشکر کشی به خاورمیانه فراهم گردد.اما روند کنونی نشان میدهد هژمونی قدرت در خاورمیانه بسیار سریع تر از چیزی شکل خواهد گرفت که امریکا انتظار آن را دارد.