یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

عبور از اردوغان/بحران سیاسی در ترکیه

عبور از اردوغان
امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که جوامع نوگرای آن تکمیل چرخه دموکراسی را به انتظار نشسته است و اساسی ترین  الگوی آزادی چه از منظر دین و چه از منظر فلسفه غرب آن است که دلبستگی مردم به رهبرانشان بر مبنای عملکرد آنها باشد.اردوغان مرد بزرگی است اما ترکیه از او بزرگتر است.دیر یا زود اردوغان خواهد رفت و صحنه را به لاییک ها یا سایر اسلام خواهان واگذار خواهد کرد.
هرچند توسعه سیاسی در ترکیه بیش از سایر کشورهای خاورمیانه است اما این کشور نیز تا حد مقبول بسیار فاصله دارد. سیاسی بودن ملتهای خاورمیانه خود اساسی ترین دلیل بر اقتدار رهبران کاریزمای این منطقه همچون اردوغان است.چیزی که اروپا از آن بی بهره است را باید دقیقا همین مسئله عنوان نمود.وجود رهبران کاریزماتیک در خاورمیانه فرصتی است تا این ملتها به هوش باشند و بتوانند یک ائتلاف منطقه ای را رقم بزنند.ترکیه،عراق،لبنان،یمن،ایران،عربستان،سوریه،الجزایر،پاکستان،افغانستان و مصر از جمله کشورهایی هستند که قابلیت آنها برای راهبر پذیری بسیار بالاست.هرچند این ویژگی از دیدگاه دموکراسی غرب یک نقطه ضعف اجتماعی و یک سد در راه رسیدن به دموکراسی تعبیر میشود من فکر میکنم این خصلت میتواند یکی از نقاط قوت و یک برگ برنده این ملتها به جهت مقابله با تهدیدات خارجی باشد.هرچند بسیاری از این ملتها اکنون فاقد رهبری هستند اما وجود رهبران متعدد و ان جی او های قدرتمند اجتماعی در این مملکت ها را باید ضامن حفظ منطقه از خطرات سیاسی و فرهنگی امروز و فردا دانست.
با این حال باید در نظر داشت این شرایط تا ابد باقی نخواهد ماند و تاریخ نشان داده است که در برخی مواقع روحیه کاریزما گرایی ملتها رو به ضعف نهاده است و در برخی مواقع قوت گرفته که نمونه بارز آن در ایران را باید عصر حاکمیت ایلخانان مغول دانست.
ترکیه نیز کشوری است که تجربه 10 ساله تاریخ این کشور نشان داده گرایش ترکها به رهبران کاریزمای خود بیشتر شده است و اوج آن را باید زمانی دانست که سرخ پوش های اسلام گرا در خیابان های آنکارا جولان میدهند.
به راستی اردوغان را باید چهره ای محبوب و مردی قدرتمند و رهبری قاطع در ترکیه دانست که علیرغم این مسائل نقاط ضعفش هرچند کمتر از نقاط قوتش باشد،اما در سرنوشت ترکیه تاثیر گذارتر خواهد بود.به هر حال این مرد سرخ پوش و حزبش دیر یا زود رفتنی هستند و این ترکیه است و ملتش که برای حاکمان بعدی باقی خواهد ماند.اما باید بگویم اکنون نیز قدرت اردوغان اسلام گرا به حدی است که میتواند کلیه شاکله های دموکراسی در ترکیه را بر هم بریزد و حکومتی با الگوی متفاوت بنیان نهد.اما باید بگویم ترکیه بیش از آن که اردوغان تصورش را بکند به دموکراسی تزدیک شده و وقت آن رسیده که یا رفتارش را مطابق شرایط موجود اصلاح کند و یا سیستم دموکراسی در ترکیه را دستخوش تغییر نماید و نظام سیاسی جدیدی را بنیان نهد که قطعا او به دنبال چنین طرحی است که در این دوره دل شیر میخواهد.طرحی که اردوغان به دنیال آن است،طرح اسلام سنی در مقابل طرح اسلام وهابی و اسلام شیعی است اما به نظر میرسد که همگرایی طرح اسلام سنی اردوغان با اسلام شیعی ایران بیشتر از همگرایی او با وهابی ها باشد.با این حال او و همراهانش به خوبی میدانند اکنون موعد اجرایی سازی این طرح فرا نرسیده است و ترکیه هنوز ناپخته از آن است که چنین تحولی را تجربه کند.او به خوبی بر ظرفیت کاریزمای ترکیه واقف است و به خوبی میداند به ظرفیت های اجتماعی برای تحولی بزرگ نیازمند است.پس باید دست به تغییراتی بزند که حزبش را در انتخابات آینده پیروز کند.به هر حال او رفتنی است اما آنچه از اردوغان برای ترکیه به یادگار میماند تنها و تنها یک ایدئولوژی است.ملت ترکیه باید تصمیم بگیرد که ضعف اردوغان در ضعف ایدئولوژی اوست یا خیر...
اردوغان کسی است که توانست انحصار ترکیه در چنگال ارتش را بشکند و باشعار حجاب منتخب جمع زیادی از ترک ها شود.اما اکنون در تحقق وعده هایش با مشکلات متعددی روبرو شده است.این که ترکیه نیمه پر را خواهد دید یا نیمه خالی لیوان خود عامل تعیین کننده سرنوشت ترکیه است.
اما اگر بخواهم یک نقطه قوت ترکیه در دوران اردوغان را بیان کنم بی شک باید از مجلسی سخن بگویم که به نوعی رقیب اردوغان محسوب میشود و به اعتقاد داوود اغلو این حزب شاخه ای از پ.ک.ک است.این امری است که امروز در کمتر کشورهایی از خاورمیانه میتوانیم آن را مشاهده کنیم که این خود نماد دموکراسی در یک کشور است گرچه در مواقعی هزینه های گرانی را در اثر اختلافات موجود، بر یک کشور تحمیل میکند.
اکنون اگر بخواهم بزرگترین ضعف اردوغان در مواجهه با احزاب دیگر مخصوصا مجلس این کشور را بیان کنیم بی شک باید آن را مسئله کردها بدانیم.روند هم زیستی با کردها و حمایت های مادی از از این حزب که موجب شد فقر و محرومیت در این منطقه به مقدار قابل توجهی کاهش یابد و متعادل شود امروز به دست خود اردوغان به چالش کشیده شده و به نوعی متوقف شده است.او که کردها را تقویت کرده بود امروز به جنگ با آنان برخواسته است.گرچه این امر در کوتاه مدت میتوانست کردها را بر سر جای خودشان بنشاند و محبوبیت رییس جمهور ترکیه و حزبش را افزایش دهد اما طولانی شدن این سرکوب موجب شد موجی از ناآرامی ترکیه را فرا گیرد و این کشور را علاوه بر چالش سیاسی با حزب کارگران دموکرات وارد یک چالش امنیتی ادامه دار با پ.ک.ک نیز بکند.با این حال به نظر میرسد عزم کردها برای توقف اردوغان حتمی است و این خود به منزله یک چالش سیاسی در مقابل حزب عدالت و توسعه است.
با این حال دولت سعی دارد کردها را متوقف سازد.پیروزی حزب عدالت و توسعه در این نزاع سیاسی نیازمند یک تغییر برای تقویت اتحاد ترکیه است و همین میشود که طرح پیشنهادی مشترک رییس جمهور و نخست وزیر ترکیه مبنی بر تغییر سیستم پارلمانی به سیستم ریاستی از دیدگاه بسیاری از کارشناسان امری تلقی میشود که میتواند اردوغان را به چهره محبوب ترکیه در طول تاریخ بدل سازد.چنانچه او نتواند تا روز انتخابات زودرس این طرح را عملی سازد شکستی دیگر به نام او ثبت خواهد شد.
با همه احترامی که برای این رهبر بلند پرواز ترک قائلم باید بگویم عطش قدرت تنها عاملی بود بود که توانست هژمونی مدیریتی او را از مرز اعتدال خارج کند و در برابر شکست انتخاباتی حزبش در پارلمان که منجر به عقب افتادن اجرای طرح تغییر سیستم پارلمانی شد خشم گین تر از سابق سازد.هر کسی در احوال ترکیه پس از اردوغان اندکی تامل کرده باشد میداند که این رهبر ترک،کسی نیست که به این راحتی تسلیم شود.پس عدم توفیق او در انتخابات زودرس آینده قادر است خشم او را از امروز بیشتر سازد و این اقدامات میتواند زمینه را برای یک شکست تاریخی فراهم آورد.
با این حال غیر قابل پیش بینی بودن ترکیه پس از اردوغان مسئله ای است که بسیاری از کارشناسان این حوزه را با بحران تردید مواجه ساخته است.کسی نمیتواند به قطع بگوید پس از شکست حزب عدالت و توسعه اوضاع داخلی ترکیه و اوضا منطقه ای،بدتر خواهد شد و یا بهتر اما چیزی که میتوانم به قطع و یقین از آن سخن بگویم این است که پس از اردوغان،بلند پروازی های ترکیه تا حدود بسیار زیادی کاهش خواهد یافت .اما مطمئن نیستم که حاکمان آینده این کشور به حد اردوغان معتدل باشند یا کمتر از او تشنه قدرت باشند.