یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

ارزیابی سخنان اوباما و جان کری در خصوص توافق وین


سخنان باراک اوباما رییس جمهوری ایالات متحده را در چند بخش ارزیابی خواهیم نمود.

1-اعتراف به اقتدار جهانی ایران:رییس جمهور امریکا با یاد آور شدن نطق جان اف کندی در دانشگاه واشنگتن حوادث تلخ گذشته را یادآور شد و اظهار داشت :کندی کسی بود که وقتی همه در خصوص جنگ با شوروی به نتیجه قطعی رسیده بودند،راه حل دیپلماسی را پیشنهاد داد.درواقع اوباما سعی دارد بگوید که جنگ با ایران همانند جنگ احتمالی با شوروی نتایج گرانی برای امریکا به همراه خواهد داشت.اوباما خواه ناخواه با این کلمات ایران را جایگزین شوروی در دوران جنگ سرد نمود.که این خود به منزله اعتراف به اقتدار منطقه ای ایران است.

2-انقراض گزینه نظامی:سخنان اوباما مبنی بر مقایسه توافق وین و توافق سالت بدین معناست که امریکا گزینه نظامی خود را برداشته است.هرچند گزینه نظامی پیش از این از روی میز کاخ سفید برداشته بود اما این بار اوباما با سخنانش این مسئله را بطور علنی ابراز نمود.همچنین سخن گفتن اوباما از قرارداد سالت را میتوان اشاره اوباما به یکی از مراهل استراتژی اوباما برای فروپاشی شوروی دانست.

3-تیرگی روابط با اسراییل:سخنان اوباما در حمایت قاطع از توافق وین یک روز پس از نطق بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بدان معناست که کاخ سفید منافع خود را بر منافع تل اویو ترجیه داده است و هم اکنون روابط واشنگتن و تل اویو از هر زمان تیره تر شده چرا که موضوع اصلی ایران است و بحث در خصوص ایران تند روی امریکا و در نظر گرفتن نگرانی های اسراییل را نیازمند است.اما نکته قابل توجه،تیرگی روابط جمعی در دولت امریکا با نتانیاهو به سبب چیزی است که دموکرات ها از آن به سخت گیری نتانیاهو یاد میکنند.

4-تحلیل یک جمله:اوباما در دانشگاه واشنگتن میگوید:به توافقی رسیده‌ایم که برای همیشه راه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را مسدود می‌کند. این، مانند هر قرارداد دیگری، همه مشکلات ما با ایران را حل نمی‌کند،‌ اما اهداف مهم امنیتی ما را محقق می‌سازد.

چنانچه حکومت ایران را حکومتی بدانیم که به دنبال سلاح هسته ای نبوده است،اساسا امریکا هدفی را نشانه رفته است که سراب بوده است.درواقع امریکا در این مذاکرات امتیازی را از ایران گرفته است که در دکترین دفاعی ایران جایی نداشته است.هرچند هر محققی میداند ساختن بمب اتم برای یک کشور دارای آب سنگین و صاحب غنی سازی چندان طولانی نخواهد بود.

5-یادآور خصارات جنگ عراق:اوباما میگوید:پس از یک دهه ما هنوز داریم با تبعات جنگ عراق دست و پنجه نرم می‌کنیم. هزاران نفر از جوانان ما کشته و ده‌ها هزار نفر زخمی شدند.

این سخن اوباما بدان معناست که کاخ سفید که اکنون در دست دموکرات هاست قصد دارد جمهوری خواهان را مورد سرزنش قرار دهد و نتیجه تند روی آنها در موضوع عراق را به آنها یاد آور شود.این اقدام اوباما بیشتر مورد پذیرش مردم امریکا واقع میشود.چرا که تنها مردم امریکا خصارات جانی جنگ و کشته شدن شوهران و فرزندان خود را درک کرده اند.

6-اوباما پیروز جنگ با عراق را ایران میداند:اوباما می افزاید:خنده‌دار است که تنها یک نفر از آن جنگ سود برد و آن هم جمهوری اسلامی ایران بود که شاهد سرنگونی مهم‌ترین دشمن راهبردی خود بود.

کاخ سفید دریافته است که موقعیت ژئوپولتیک عراق و ویژگی های اجتماعی این کشور به گونه ای بوده است که موجب تقاطع منافع امریکا و منافع ایران در این کشور اسلامی شده است و کشته شدن هزاران سرباز امریکایی در حفظ منافع امریکا در عراق تنها به نفع ایران تمام شده است.این سخنان باراک اوباما را باید غالبا خطاب به مردم امریکا تلقی نمود چرا که این ها عین شعار های فعالان ضد جنگ در امریکاست که نمونه بارز آن را میتوان در حزب حامی دموکرات ها یعنی کهنه سربازان مشاهده نمود.

7-معرفی گذشته انرژی اتمی ایران:اوباما میگوید که امریکا در دهه 60 و 70 انرژی اتمی ایران را تقویت نمود.او به جنگ ایران و عراق اشاره نمود و گفت که صدام از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرد.

به نظر من منظور اصلی اوباما از این دو جمله این است که ایران توان هسته ای لازم برای دفاع از خود را نداشت و برناه هسته ای ایران نگرانی خاصی برای بعثی ها ایجاد نمیکرد.هدف اوباما از این جمله آن است که چیشرفت ایران در زمینه هسته ای را یاداور شود و در نهایت نتایج عدم توافق با ایران را بیان نماید.

8-میگوید:زمانی که دولت جورج بوش روی کار آمد، ایران سانتریفیوژی نداشت، «اما زمانی که من روی کار آمدم، آن‌ها چند هزار سانتریفیوژ نصب کرده بودند.

برنامه هسته ای ایران را باید اساسا از زمانی عنوان نمود که مسئله سانتریفیوژ های آلوده در مجامع بین المللی حل و فصل شده بود.پیشرفت اساسی برنامه را نیز باید حدود سالهای84 تا88 دانست که ایران موفق شد سانتریفیوژ های خود را به تعداد زیادی افزایش دهد و حتی در سالهای بعد میله سوخت مورد نیاز راکتور را نیز با دست توانمند متخصصان ایرانی تولید نماید.از این رو من فکر میکنم اوباما میخواهد عنوان کند که عامل پیشرفت هسته ایران بی تدبیری جرج بوش و دوستان جمهوری خواه او بوده است که راه مذاکره را بسته نگاه داشتند و به تهدید روی آوردند.کما این که این سخن را بارها تکرار کرده است.اما من فکر میکنم که اگر دموکرات ها هم در آن زمان حاکم دولت امریکا بودند راهی را در پیش میگرفتند که جمهوری خواهان دنبال کردند.چرا که نتایجی که اوباما امروز بدان رسیده است در نتیجه تجربه چندین و چند سال حاصل آمده همان طور که تجربه این چند سال روحانی را نیز آگاه تر از قبل نموده است.او میگوید:مواضع سرسختانه و ادبیات تند واشنگتن در این مدت حتی نتوانست روند برنامه هسته‌ای ایران را کند کند، چه برسد به اینکه این کشور را متقاعد به متوقف کردن برنامه‌اش کند.

اما جان کری در بخشی از سخنانش میگوید اگر کنگره به برجام رای ندهد بدان معناست به بر سخن رهبر ایران مهر تایید زده است  که امریکا غیر اعتماد است.او میگوید اگر کنگره برجام را تایید نکند به خانه اول بازخواهیم گشت و رهبر ایران اعلام خواهد کرد که دیگر به میز مذاکره باز نخواهد گشت و آغاز به ساخت بمب اتم میکند.

جان کری عقیده دارد در شرایطی برنامه هسته ای ایران را متوقف ساخته است که ایران در آستانه ساخت 10 تا 11بمب اتم قرار داشته است.او عنوان میدارد رای منفی کنگره به برجام ایران را به مواضع قبلی بازخواهد گرداند و همان چیزی که جمهوری خواهان از بعد از 15 سال از آن وحشت دارند همین الان در فاصله چند هفته اتفاق خواهد افتاد و ایران به جای این که 15 سال بعد بمب اتم بسازد همین الان این کار را خواهد کرد.

او در پاسخ به سوال خبر نگاری که دذ خصوص اسراییل از او سوال کرد میگوید بعید میداند که ایران در شرایط فعلی قصد محو کردن اسراییل را داشته باشد چرا که 80 هزار موشک ایرانی در دست حزب الله قرار دارد که بر وجب به وجب خاک اسراییل نشانه رفته اند اما ایران تاکنون اقدام عملی در مقابل اسراییل انجام نداده است و گویا قصد برافروختن آتش جنگ با اسراییل را ندارد و نتانیاهو بی دلیل نگران است.

او در پاسخ از خبرنگاری که از او پرسید چه تضمینی است که ایران پول های بلوکه شده را در اختیار اسد و حزب الله قرار ندهد به سرعت گذر کرد و با اعلام پاسخی که به گفته بسیاری قانع کننده نبود گفت که ما اگر موشکی به اسراییل برود خواهیم فهمید و اسراییل جلوی آن را خواهد گرفت.

نتیجه:نمیتوانم برداشت خودم از سخنان اوباما و جان کری را به قطع بیان کنم و بگویم که این درست است اما به میزان 70 درصد با اطمینان سخن میگویم.

احتمال قوی آن است که امریکایی ها در تلاش اند تا با یک حیله گری خاموش جریانی را در ایران به پیروزی برسانند که رویکردی ملایم ر درقبال ایران اتخاذ کرده باشد.این مسئله واضح است که چنانچه تحریم ها برداشته شود و روابطی میان ایران و غرب بوجود آید جریان پیروز در ایران حسن روحانی و همراهان او خواهند بود که تا اینجای مسئله یک اقدام حزبی است و اشکالی ندارد.اما مسئله از جایی آغاز میشود که ایجاد صمیمیت و روابط دیپلماتیک شکل بگیرد.آنجاست که ظهور عناصر غرب زده در ساختار دولتی و دیپلماتیک روز افزون میشود و قشری از مدیران دولتی شکل میگیرند که رویکرد تند نسبت به امریکا را کنار گذاشته اند.اینجاست که میگوییم دشمن را باید شناخت و سپس به استقبال توافق رفت.شاید کسی بگوید این رویکرد بد بینانه است.اما من میگویم توافق حاصل شده توافقی است که برد یا باخت در آن بسته به عملکرد ما دارد.پذیرش یا رد توافق الزاماتی دارد که باید به آن عمل گردد.نکته دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که همواره باید امریکا را بد بینانه نگریست چرا که تجربه ثابت کرده است که امریکایی ها همیشه از بدبینانه ترین حالت ممکن هم بدتر عمل کرده اند.

سخنان باراک اوباما و جان کری برای ما اخطاری است تا بیندیشیم که چگونه باید رفتار کنیم که احتمالاتی که ایران ممکن است ما با آنها روبرو باشیم و نفعی برای امریکا به دنبال داشته باشد بسته شود.از این رو توافق فرصت خوبی است که بتوانیم با تدبیر در دیپلماسی،دشمن را از دوست تفکیک نماییم و زمینه ازمحلال پایگاه های استکبار در منطقه را فراهم نماییم.