یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

پاسخ کوتاه به دو سوال/چرا کاهش نرخ تورم در زندگی مردم احساس نمیشود؟/چرا رسانه ملی با دولت یازدهم کنار نمی آید؟

1-چرا کاهش تورم در زندگی مردم احساس نمیشود؟

ماه هاست که آمارهای رسمی دولت گویای کاهش نقطه به نقطه تورم اقتصادی است.حال آنکه مردم تاکنون کاهش تورم را در زندگی خود احساس نکرده اند.مسئولان دولت بارها و بارها سخن از کاهش تورم موجود در کشور بر زبان رانده اند.از طرفی باید دانست که کاهش تورم شعاری است که در جریان انتخابات یازدهم مطرح گشت و انصافا هم شعار به جایی بود.اقتصاددانان به خوبی میدانند که هر کاهش تورمی به معنای بهبود وضع زندگی مردم نیست و از طرفی نیز بر این مسئله واقف اند که هر افزایش تورمی را نیز نمیتوان معادل بدتر شدن وضع زندگی دانست.چرا که تورم دلایل مختلفی میتواند داشته باشد.از این نظر میتوان نظر دولت و اقتصاددانان را کمی در تقابل با یکدیگر دانست.ارزنده ترین اقدام اقتصادی دولت یازدهم تاکنون ایجاد ثبات نسبی در بازار توفانی ایران بوده است.بسیاری از اقتصاددانان بر این باور اند که عدم ثبات اقتصادی بیشترین میزان تورم را در آمارها ثبت کرده است.درواقع عدم ثبات در بازار موجب ایجاد تورم بسیار بالا گردیده است که بنا به برخی سیاست های اقتصادی دولت و پیگیری بسیاری از عوامل خرابکار و اخلالگران بازار،نرخ تورم کاهش یافته است.این دقیقا به این معناست که دولت در ماه های گذشته توانسته است مانع افزایش قیمت کالاها و کاهش تلاتم در بازار ارز و فلزات گرانبها شود.اکنون سوال این است که امروز که نرخ تورم به زیر 20 درصد آمده است،اما اثری از کاهش تورم در زندگی مردم مشاهده نمیشود،چرا دولت مدام بر این مسئله تاکید میکند؟یکی از راهبردی ترین اشتباهات دولت،تاکید بیش از حد بر کاهش نرخ تورم بود.به گونه ای که برخی متصور شدند رسالت دولت به پایان رسیده است و دولت به وعده های خود جامه ی عمل پوشانده است.حال آنکه تاثیری در زندگی مردم حس نشده است.باید دریافت که مردم صرفا کاهش نرخ تورم را نمیخواهند بلکه کاهش تورم را بریا بهبود زندگی میخواهند.البته اگر بخواهم منصفانه تر قضاوت کنم باید بگویم دولت در مقطعی متوجه این اشتباه خود شد و این توقع را در میان جامعه کاهش داد.البته این موضوع باید مطرح شود که ملاک قضاوت موفقیت یا عدم موفقیت برای مردم، اعداد و ارقام تورم نیستند.با این حال من بر این باورم که ایجاد ثبات در بازار ارز،مرحله اول حرکت به سوی بهبود زندگی عمومی است و نباید به طور گسترده بر روی آن شعار داده شود.چنانچه مسئولین اقتصادی دولت به همین سرعت و تدبیر،مسئله بهبود زندگی عمومی را دنبال کنند،میتوان حتی تا یک سال دیگر شاهد کاهش محسوس نرخ تورم در زندگی مردم بود.


2-چرا رسانه ملی با دولت یازدهم کنار نمی آید؟

از آغاز کار دولت یازدهم تاکنون شاهد نوعی دوگانگی سیستم رسانه در کشور بوده ایم.به گونه ای که برخی گفته اند رسانه دولت تنها خود حسن روحانی است و صدا و سیما نقش رسانه را برای دولت بازی نمیکند.پیش از توضیح در آن خصوص باید مطالبی عنوان شود:سیستم سیاسی جمهوری اسلامی ایران به گونه ای است که صدا و سیما در خدمت اغراض حزبی و جناحی قرار نمیگیرد و صرفا رسانه ملی است که این امر را میتوان یک نقطه مثبت در یک کشور رو به توسعه دانست.به هر حال باید پذیرفت پذیرش الگوی دموکراسی و رفتار سالم انتخاباتی امری است که شاید تنها برخی کشورهای پیشرفته اروپایی و امریکایی شاهد آن هستیم.متاسفانه کشور ما نیز که کشوری در حال توسعه است،در حال حاضر فاقد اخلاق انتخاباتی صحیح بوده و همه روزه شاهد برخورد جناحی و تخریب ها علیه احزاب و گروه ها و جریانات سیاسی هستیم.صدا و سیما نیز بعنوان بزرگترین ابزار رسانه در کشور نقش اطلاع رسانی و جهت دهی فکری جامعه به سمت مطلوب را بر عهده دارد که اگر در اختیار یک حزب قرار بگیرد مطمئنا تخلفات اخلاقی فراوانی در آن شکل خواهد گرفت و جناح حاکم با ابزار قدرتمندی که در دست دارد قادر است فضا را علیه سایر احزاب تنگ تر نماید.از این رو از بدو تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تصمیم بر آن شد که رسانه ملی باشد و در دست حزب حاکم بر دولت قرار و هیچ حزب دیگری به طور مستقیم قرار نگیرد تا جهت گیری حزبی برای کوبیدن مخالفان و نوعی دیکتاتوری مجازی رخ ندهد.چرا که وقوع چنین حادثه ای میتواند حوادث خطرنا تر بعدی را برای یک کشور و برای یک ملت به دنبال داشته باشد و گاهی موجبات فروپاشی یک دولت یا یک حزب را فراهم آورد که نمونه های فراوان آن را در کشورهای آسیای میانه و قفقاز و برخی کشورهای اروپایی شاهد بوده ایم.از این روست که در کشور ما رسانه به طور کامل در دست دولت و حزب حاکم نیست.اگر در طول تاریخ انقلاب اسلامی از پس از جنگ و آغاز فعالیت های حزبی و رقابت های سیاسی نظری افکنیم هیچگاه و در زمان هیچ دولتی،رسانه دربست در خدمت هیچ دولتی نبوده است که این خود یکی از نمود های دموکراسی در یک کشور در حال توسعه و البته زمینه ای برای ایجاد توازن قوا در کشور است که باید تا حدود بسیار زیادی کنترل شود تا نه نزاعی در کشور رخ دهد و نه حزبی سرکوب رسانه ای شود.بنا به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رسالت صدا و سیما حرکت به سمت مصالح کشور است به گونه ای که از وابستگی و پیروی از هر جریان سیاسی مبرا باشد.این بدان معنا نیست که رسانه ملی در همه عرصه ها مثبت عمل کرده است بلکه باید این مسئله عنوان شود که هرگونه جهت گیری رسانه ملی و صدا و سیما و رادیو تلوزیون که متمایل به حزب حاکم یا حزب غیر حاکم باشد یک تخلف سیاسی است که در صورت مشاهده باید به آن رسیدگی شود.