یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

ارزیابی سخنان اوباما و جان کری در خصوص توافق وین


سخنان باراک اوباما رییس جمهوری ایالات متحده را در چند بخش ارزیابی خواهیم نمود.

1-اعتراف به اقتدار جهانی ایران:رییس جمهور امریکا با یاد آور شدن نطق جان اف کندی در دانشگاه واشنگتن حوادث تلخ گذشته را یادآور شد و اظهار داشت :کندی کسی بود که وقتی همه در خصوص جنگ با شوروی به نتیجه قطعی رسیده بودند،راه حل دیپلماسی را پیشنهاد داد.درواقع اوباما سعی دارد بگوید که جنگ با ایران همانند جنگ احتمالی با شوروی نتایج گرانی برای امریکا به همراه خواهد داشت.اوباما خواه ناخواه با این کلمات ایران را جایگزین شوروی در دوران جنگ سرد نمود.که این خود به منزله اعتراف به اقتدار منطقه ای ایران است.

2-انقراض گزینه نظامی:سخنان اوباما مبنی بر مقایسه توافق وین و توافق سالت بدین معناست که امریکا گزینه نظامی خود را برداشته است.هرچند گزینه نظامی پیش از این از روی میز کاخ سفید برداشته بود اما این بار اوباما با سخنانش این مسئله را بطور علنی ابراز نمود.همچنین سخن گفتن اوباما از قرارداد سالت را میتوان اشاره اوباما به یکی از مراهل استراتژی اوباما برای فروپاشی شوروی دانست.

3-تیرگی روابط با اسراییل:سخنان اوباما در حمایت قاطع از توافق وین یک روز پس از نطق بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بدان معناست که کاخ سفید منافع خود را بر منافع تل اویو ترجیه داده است و هم اکنون روابط واشنگتن و تل اویو از هر زمان تیره تر شده چرا که موضوع اصلی ایران است و بحث در خصوص ایران تند روی امریکا و در نظر گرفتن نگرانی های اسراییل را نیازمند است.اما نکته قابل توجه،تیرگی روابط جمعی در دولت امریکا با نتانیاهو به سبب چیزی است که دموکرات ها از آن به سخت گیری نتانیاهو یاد میکنند.

4-تحلیل یک جمله:اوباما در دانشگاه واشنگتن میگوید:به توافقی رسیده‌ایم که برای همیشه راه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را مسدود می‌کند. این، مانند هر قرارداد دیگری، همه مشکلات ما با ایران را حل نمی‌کند،‌ اما اهداف مهم امنیتی ما را محقق می‌سازد.

چنانچه حکومت ایران را حکومتی بدانیم که به دنبال سلاح هسته ای نبوده است،اساسا امریکا هدفی را نشانه رفته است که سراب بوده است.درواقع امریکا در این مذاکرات امتیازی را از ایران گرفته است که در دکترین دفاعی ایران جایی نداشته است.هرچند هر محققی میداند ساختن بمب اتم برای یک کشور دارای آب سنگین و صاحب غنی سازی چندان طولانی نخواهد بود.

5-یادآور خصارات جنگ عراق:اوباما میگوید:پس از یک دهه ما هنوز داریم با تبعات جنگ عراق دست و پنجه نرم می‌کنیم. هزاران نفر از جوانان ما کشته و ده‌ها هزار نفر زخمی شدند.

این سخن اوباما بدان معناست که کاخ سفید که اکنون در دست دموکرات هاست قصد دارد جمهوری خواهان را مورد سرزنش قرار دهد و نتیجه تند روی آنها در موضوع عراق را به آنها یاد آور شود.این اقدام اوباما بیشتر مورد پذیرش مردم امریکا واقع میشود.چرا که تنها مردم امریکا خصارات جانی جنگ و کشته شدن شوهران و فرزندان خود را درک کرده اند.

6-اوباما پیروز جنگ با عراق را ایران میداند:اوباما می افزاید:خنده‌دار است که تنها یک نفر از آن جنگ سود برد و آن هم جمهوری اسلامی ایران بود که شاهد سرنگونی مهم‌ترین دشمن راهبردی خود بود.

کاخ سفید دریافته است که موقعیت ژئوپولتیک عراق و ویژگی های اجتماعی این کشور به گونه ای بوده است که موجب تقاطع منافع امریکا و منافع ایران در این کشور اسلامی شده است و کشته شدن هزاران سرباز امریکایی در حفظ منافع امریکا در عراق تنها به نفع ایران تمام شده است.این سخنان باراک اوباما را باید غالبا خطاب به مردم امریکا تلقی نمود چرا که این ها عین شعار های فعالان ضد جنگ در امریکاست که نمونه بارز آن را میتوان در حزب حامی دموکرات ها یعنی کهنه سربازان مشاهده نمود.

7-معرفی گذشته انرژی اتمی ایران:اوباما میگوید که امریکا در دهه 60 و 70 انرژی اتمی ایران را تقویت نمود.او به جنگ ایران و عراق اشاره نمود و گفت که صدام از سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده کرد.

به نظر من منظور اصلی اوباما از این دو جمله این است که ایران توان هسته ای لازم برای دفاع از خود را نداشت و برناه هسته ای ایران نگرانی خاصی برای بعثی ها ایجاد نمیکرد.هدف اوباما از این جمله آن است که چیشرفت ایران در زمینه هسته ای را یاداور شود و در نهایت نتایج عدم توافق با ایران را بیان نماید.

8-میگوید:زمانی که دولت جورج بوش روی کار آمد، ایران سانتریفیوژی نداشت، «اما زمانی که من روی کار آمدم، آن‌ها چند هزار سانتریفیوژ نصب کرده بودند.

برنامه هسته ای ایران را باید اساسا از زمانی عنوان نمود که مسئله سانتریفیوژ های آلوده در مجامع بین المللی حل و فصل شده بود.پیشرفت اساسی برنامه را نیز باید حدود سالهای84 تا88 دانست که ایران موفق شد سانتریفیوژ های خود را به تعداد زیادی افزایش دهد و حتی در سالهای بعد میله سوخت مورد نیاز راکتور را نیز با دست توانمند متخصصان ایرانی تولید نماید.از این رو من فکر میکنم اوباما میخواهد عنوان کند که عامل پیشرفت هسته ایران بی تدبیری جرج بوش و دوستان جمهوری خواه او بوده است که راه مذاکره را بسته نگاه داشتند و به تهدید روی آوردند.کما این که این سخن را بارها تکرار کرده است.اما من فکر میکنم که اگر دموکرات ها هم در آن زمان حاکم دولت امریکا بودند راهی را در پیش میگرفتند که جمهوری خواهان دنبال کردند.چرا که نتایجی که اوباما امروز بدان رسیده است در نتیجه تجربه چندین و چند سال حاصل آمده همان طور که تجربه این چند سال روحانی را نیز آگاه تر از قبل نموده است.او میگوید:مواضع سرسختانه و ادبیات تند واشنگتن در این مدت حتی نتوانست روند برنامه هسته‌ای ایران را کند کند، چه برسد به اینکه این کشور را متقاعد به متوقف کردن برنامه‌اش کند.

اما جان کری در بخشی از سخنانش میگوید اگر کنگره به برجام رای ندهد بدان معناست به بر سخن رهبر ایران مهر تایید زده است  که امریکا غیر اعتماد است.او میگوید اگر کنگره برجام را تایید نکند به خانه اول بازخواهیم گشت و رهبر ایران اعلام خواهد کرد که دیگر به میز مذاکره باز نخواهد گشت و آغاز به ساخت بمب اتم میکند.

جان کری عقیده دارد در شرایطی برنامه هسته ای ایران را متوقف ساخته است که ایران در آستانه ساخت 10 تا 11بمب اتم قرار داشته است.او عنوان میدارد رای منفی کنگره به برجام ایران را به مواضع قبلی بازخواهد گرداند و همان چیزی که جمهوری خواهان از بعد از 15 سال از آن وحشت دارند همین الان در فاصله چند هفته اتفاق خواهد افتاد و ایران به جای این که 15 سال بعد بمب اتم بسازد همین الان این کار را خواهد کرد.

او در پاسخ به سوال خبر نگاری که دذ خصوص اسراییل از او سوال کرد میگوید بعید میداند که ایران در شرایط فعلی قصد محو کردن اسراییل را داشته باشد چرا که 80 هزار موشک ایرانی در دست حزب الله قرار دارد که بر وجب به وجب خاک اسراییل نشانه رفته اند اما ایران تاکنون اقدام عملی در مقابل اسراییل انجام نداده است و گویا قصد برافروختن آتش جنگ با اسراییل را ندارد و نتانیاهو بی دلیل نگران است.

او در پاسخ از خبرنگاری که از او پرسید چه تضمینی است که ایران پول های بلوکه شده را در اختیار اسد و حزب الله قرار ندهد به سرعت گذر کرد و با اعلام پاسخی که به گفته بسیاری قانع کننده نبود گفت که ما اگر موشکی به اسراییل برود خواهیم فهمید و اسراییل جلوی آن را خواهد گرفت.

نتیجه:نمیتوانم برداشت خودم از سخنان اوباما و جان کری را به قطع بیان کنم و بگویم که این درست است اما به میزان 70 درصد با اطمینان سخن میگویم.

احتمال قوی آن است که امریکایی ها در تلاش اند تا با یک حیله گری خاموش جریانی را در ایران به پیروزی برسانند که رویکردی ملایم ر درقبال ایران اتخاذ کرده باشد.این مسئله واضح است که چنانچه تحریم ها برداشته شود و روابطی میان ایران و غرب بوجود آید جریان پیروز در ایران حسن روحانی و همراهان او خواهند بود که تا اینجای مسئله یک اقدام حزبی است و اشکالی ندارد.اما مسئله از جایی آغاز میشود که ایجاد صمیمیت و روابط دیپلماتیک شکل بگیرد.آنجاست که ظهور عناصر غرب زده در ساختار دولتی و دیپلماتیک روز افزون میشود و قشری از مدیران دولتی شکل میگیرند که رویکرد تند نسبت به امریکا را کنار گذاشته اند.اینجاست که میگوییم دشمن را باید شناخت و سپس به استقبال توافق رفت.شاید کسی بگوید این رویکرد بد بینانه است.اما من میگویم توافق حاصل شده توافقی است که برد یا باخت در آن بسته به عملکرد ما دارد.پذیرش یا رد توافق الزاماتی دارد که باید به آن عمل گردد.نکته دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که همواره باید امریکا را بد بینانه نگریست چرا که تجربه ثابت کرده است که امریکایی ها همیشه از بدبینانه ترین حالت ممکن هم بدتر عمل کرده اند.

سخنان باراک اوباما و جان کری برای ما اخطاری است تا بیندیشیم که چگونه باید رفتار کنیم که احتمالاتی که ایران ممکن است ما با آنها روبرو باشیم و نفعی برای امریکا به دنبال داشته باشد بسته شود.از این رو توافق فرصت خوبی است که بتوانیم با تدبیر در دیپلماسی،دشمن را از دوست تفکیک نماییم و زمینه ازمحلال پایگاه های استکبار در منطقه را فراهم نماییم.


"اگر مجلس به سند برجام رای ندهد..."

بنابر آنچه در وین مورد تایید وزرای امور خارجه هفت کشور واقع گردید و آن را به نام سند برجام میشناسیم،قرار است این مفاد مورد توافق طی روزهای آینده در صحن سازمان ملل متحد برسی گردد که باید گفت به احتمال بسیار زیاد این سند توسط سازمان به تصویب خواهد رسید و مورد تایید این نهاد بین المملی قرار خواهد گرفت.در صورت تایید سند برجام،شورای امنیت موظف خواهد شد کلیه قطعنامه های صادره علیه ایران که شامل تحریم های بین المللی است لغو نماید.هرچند بندی از سند برجام بازگشت آن را امکان پذیر میسازد.با این حال این روند نیز در صورتی طی خواهد شد و به لغو تحریم های بین المللی خواهد انجامید که مفاد برجام در قوه مقننه ایران و کنگره امریکا به تصویب حداکثری برسد.برخی بر این باور اند که کنگره امریکا این سند را تصویب نخواهد کرد.این نیز طبیعی است که عدم تایید مفاد بیانیه وین در کنگره با وتو رییس جمهور این کشور مواجه خواهد شد.اکنون یک سوال در این مقطع مطرح میگردد.آیا رای منفی کنگره در مناسبات جهانی و در این مقطع حساس بیهوده است؟در جواب آن باید این مسئله را یادآور شویم که همچنان احتمال عدم تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی وجود دارد و با توجه به مفاد ضعیف این سند از جمله امکان بازگشت آسان تحریم ها این احتمال میرود که مجلس رای به عدم موافقت با برجام صادر نماید.
در این صورت رای منفی مجلس شورای اسلامی به این سند در مقابل رای منفی کنگره امریکا خواهد بود که میتواند مذاکرات را به شکست بکشاند یا در خوشبینانه ترین حالت باید گفت این مذاکرات علیرغم اختلافات شدید ادامه خواهد یافت.
عدم موافقت مجلس با اجرایی شدن برجام در کلی ترین صورت دو احتمال کلی را به همراه خواهد داشت:
1-باتوجه به تاکید کاخ سفید بر فلج موشکی ایران که به گفته سخنگوی کاخ سفید به مدد رژیم بازرسی ها صورت خواهد پذیرفت و افزایش کارشکنی امریکایی ها در صحنه رسانه و جنگ روانی باز هم به نظر میرسد تاکنون کنگره تحت تاثیر این عملیات روانی واقع نگردیده است.فروپاشی سیاسی امریکا امری است که از این رفتارهای غیر معقول دولتمردان امریکا استنباط میشود.این مسئله روشن است که امریکایی ها توافق هسته ای و مذاکرات هسته ای را به بازی گرفته اند و آن را دست مایه وصول به اغراض جزبی و شخصی خود قرار داده اند.اگر جمهوری خواهان با مذاکره امریکا و ایران مخالفت میکنند به آن جهت است که وصول به توافق میان ایران و دموکرات ها را یک آسیب سیاسی برای خود و حزب خود تلقی میکنند. امروز هر کسی که دوهفته رفتار امریکایی ها را مورد ارزیابی قرار دهد ایمان خواهد آورد که هدف جمهوری خواهان از تقابل به دولت ،تلاش برای محروم ساختن دموکرات ها از مذاکره با ایران است.باید به این مسئله توجه داشت که دموکرات ها راهی را آغاز کرده اند که تنها با یک توافق پایان خواهد پذیرفت.اما راه ایران به توافق ختم نخواهد شد و توافق نخواهد توانست نظام جمهوری اسلامی را از هدف خویش دور سازد.لذا به نظر می آید عدم حصول توافق میان ایرن و امریکا به منزله نابودی دموکرات ها خواهد بود چرا که آنها راهی را آغاز کردند که از ابتدا سرزنش های فراوانی را از ناحیه جمهوری خواهان و صهیونیست ها ها برایشان موجود بوده است.پیروزی جمهوری خواهان در این نزاع قطعا به معنی شکست قطعی مذاکرات و شکست دموکرات ها در انتخابات آینده خواهد بود.امریکایی ها تاکنون ثابت کرده اند که مبنای سیاست خارجی شان امنیت ملی امریکا نیست و مبنای این حرکت،اغراض گروهی و رقابت های حزبی آنهاست.
بنا به آنچه در فوق ذکر شد،امریکایی ها هیچگاه میز مذاکره را ترک نخواهند کرد و هچنان تلاش خود را برای حصول توافق بکار خواهند گرفت.به بیان دیگر امریکا عدم تصویب برجام در مجلس ایران را شکست مذاکرات تلقی نخواهد کرد و به مذاکره ادامه خواهد داد و به مقدار بسیاری حاضر خواهد بود عقب نشینی خود را تداوم بخشد و متن توافق نامه را بیش از پیش به خطوط قرمز ایران نزدیک سازد.حفظ خطوط قرمز به هیچ وجه ناممکن نخواهد بود و همواره باید وابستگی دموکرات ها به توافقنامه را مدنظر قرار داد و همچنین این جمله قدیمی را به یاد داشت که در مقابل امریکا یک قدم هم نباید عقب نشینی نمود و هر عقب نشینی از سوی امریکا نیز به معنای تسلیم نخواهد بود و همواره ممکن است نوعی عقب نشینی استراتژیک صورت گرفته باشد.
بنابر این احتمال قوی بر آن است که رای منفی کنگره در مقابل رای منفی مجلس قرار خواهد گرفت و باتوجه به اهمیت بسیار زیاد رای منفی مجلس ایران نسبت به اهمیت رای منفی کنگره امریکا،دموکرات ها مذاکره با ایران را از سر خواهند گرفت.
اما مطلب مورد توجه نکته ای است که در مقاله یک نویسنده ایرانی در دویلچه فارسی خواندم که او بر این عقیده بود که عدم تصویب سند برجام در ایران موجب بروز اختشاش خیابانی و فشارهای اجتماعی بر مجلس خواهد گشت که در این راستا لازم است این نکته را یادآور شویم که ملاک همان سیر قانونی است که باید در کشور طی شود و اگر مجلس رای خلاف منفعت ملی بدهد مقصر اصلی خواهد بود اما اگر رای مجلس مثبت یا نفی بر حسب منفعت ملی صادر شود باید با آگاهی رسانی عمومی نسبت به مفاد ضعیف سند برجام صورت گرفته باشد تا عذری برای کسی باقی نماند که به نظر میرسد صدا و سیما طی یکی دو روز اخیر این سیاست خود را تشدید کرده است و بیشتر به ابعاد ضعیف برجام میپردازد.به بیان دیگر چنانچه مجلس بخواهد رای منفی به برجام بدهد باید اذهان عمومی را آماده پذیرش حقیقت برجام نماید.
2-احتمال دوم آن است که در صورت عدم تصویب برجام در مجلس مذاکرات به شکست بکشد و کنگره در مقابل ایران دست به وضع تحریم دولتی بزند که همانطور که پیش از این وعده داده شده بود،طرح مجلس برای بازگشت غنی سازی به 20درصد و بیشتر در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت و دولت موظف به اجرای آن خواهد شد که این اقدام تقابلی با امریکا محسوب میگردد.همانگونه که از سخنان رییس جمهور پس از پایان مذاکرات در وین بر می آید،گزینه شکست همچنان در دستور کار دولت جمهوری اسلامی قرار دارد و دولت خود را آماده اعلام شکست در مذاکرات نموده است و هر لحظه ممکن است کارشکنی امریکا موجب شکست مذاکرات گردد.گرچه شکست مذاکرات به این سرعت بسیار بعید به نظر میرسد و پیش بینی میشود کارشکنی امریکا پس از توافق نهایی صورت پذیرد اما به هرحال توافق هسته ای که وقوع آن چندان به حال اقتصاد ایران تفاوتی نخواهد داشت در حال حاضر سرانجامی نامشخص را پیموده است.همانگونه که حصول توافق و حتی برداشته شد تحریم ها دردی از اقتصاد ایران دوا نخواهد کرد توافق هسته ای نیز سود چندانی برای ایران نخواهد داشت و آن را صرفا امری فرعی برای بازسازی اقتصاد ایران تلقی خواهیم کرد.

"اگر مجلس به سند برجام رای ندهد..."

بنابر آنچه در وین مورد تایید وزرای امور خارجه هفت کشور واقع گردید و آن را به نام سند برجام میشناسیم،قرار است این مفاد مورد توافق طی روزهای آینده در صحن سازمان ملل متحد برسی گردد که باید گفت به احتمال بسیار زیاد این سند توسط سازمان به تصویب خواهد رسید و مورد تایید این نهاد بین المملی قرار خواهد گرفت.در صورت تایید سند برجام،شورای امنیت موظف خواهد شد کلیه قطعنامه های صادره علیه ایران که شامل تحریم های بین المللی است لغو نماید.هرچند بندی از سند برجام بازگشت آن را امکان پذیر میسازد.با این حال این روند نیز در صورتی طی خواهد شد و به لغو تحریم های بین المللی خواهد انجامید که مفاد برجام در قوه مقننه ایران و کنگره امریکا به تصویب حداکثری برسد.برخی بر این باور اند که کنگره امریکا این سند را تصویب نخواهد کرد.این نیز طبیعی است که عدم تایید مفاد بیانیه وین در کنگره با وتو رییس جمهور این کشور مواجه خواهد شد.اکنون یک سوال در این مقطع مطرح میگردد.آیا رای منفی کنگره در مناسبات جهانی و در این مقطع حساس بیهوده است؟در جواب آن باید این مسئله را یادآور شویم که همچنان احتمال عدم تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی وجود دارد و با توجه به مفاد ضعیف این سند از جمله امکان بازگشت آسان تحریم ها این احتمال میرود که مجلس رای به عدم موافقت با برجام صادر نماید.
در این صورت رای منفی مجلس شورای اسلامی به این سند در مقابل رای منفی کنگره امریکا خواهد بود که میتواند مذاکرات را به شکست بکشاند یا در خوشبینانه ترین حالت باید گفت این مذاکرات علیرغم اختلافات شدید ادامه خواهد یافت.
عدم موافقت مجلس با اجرایی شدن برجام در کلی ترین صورت دو احتمال کلی را به همراه خواهد داشت:
1-باتوجه به تاکید کاخ سفید بر فلج موشکی ایران که به گفته سخنگوی کاخ سفید به مدد رژیم بازرسی ها صورت خواهد پذیرفت و افزایش کارشکنی امریکایی ها در صحنه رسانه و جنگ روانی باز هم به نظر میرسد تاکنون کنگره تحت تاثیر این عملیات روانی واقع نگردیده است.فروپاشی سیاسی امریکا امری است که از این رفتارهای غیر معقول دولتمردان امریکا استنباط میشود.این مسئله روشن است که امریکایی ها توافق هسته ای و مذاکرات هسته ای را به بازی گرفته اند و آن را دست مایه وصول به اغراض جزبی و شخصی خود قرار داده اند.اگر جمهوری خواهان با مذاکره امریکا و ایران مخالفت میکنند به آن جهت است که وصول به توافق میان ایران و دموکرات ها را یک آسیب سیاسی برای خود و حزب خود تلقی میکنند. امروز هر کسی که دوهفته رفتار امریکایی ها را مورد ارزیابی قرار دهد ایمان خواهد آورد که هدف جمهوری خواهان از تقابل به دولت ،تلاش برای محروم ساختن دموکرات ها از مذاکره با ایران است.باید به این مسئله توجه داشت که دموکرات ها راهی را آغاز کرده اند که تنها با یک توافق پایان خواهد پذیرفت.اما راه ایران به توافق ختم نخواهد شد و توافق نخواهد توانست نظام جمهوری اسلامی را از هدف خویش دور سازد.لذا به نظر می آید عدم حصول توافق میان ایرن و امریکا به منزله نابودی دموکرات ها خواهد بود چرا که آنها راهی را آغاز کردند که از ابتدا سرزنش های فراوانی را از ناحیه جمهوری خواهان و صهیونیست ها ها برایشان موجود بوده است.پیروزی جمهوری خواهان در این نزاع قطعا به معنی شکست قطعی مذاکرات و شکست دموکرات ها در انتخابات آینده خواهد بود.امریکایی ها تاکنون ثابت کرده اند که مبنای سیاست خارجی شان امنیت ملی امریکا نیست و مبنای این حرکت،اغراض گروهی و رقابت های حزبی آنهاست.
بنا به آنچه در فوق ذکر شد،امریکایی ها هیچگاه میز مذاکره را ترک نخواهند کرد و هچنان تلاش خود را برای حصول توافق بکار خواهند گرفت.به بیان دیگر امریکا عدم تصویب برجام در مجلس ایران را شکست مذاکرات تلقی نخواهد کرد و به مذاکره ادامه خواهد داد و به مقدار بسیاری حاضر خواهد بود عقب نشینی خود را تداوم بخشد و متن توافق نامه را بیش از پیش به خطوط قرمز ایران نزدیک سازد.حفظ خطوط قرمز به هیچ وجه ناممکن نخواهد بود و همواره باید وابستگی دموکرات ها به توافقنامه را مدنظر قرار داد و همچنین این جمله قدیمی را به یاد داشت که در مقابل امریکا یک قدم هم نباید عقب نشینی نمود و هر عقب نشینی از سوی امریکا نیز به معنای تسلیم نخواهد بود و همواره ممکن است نوعی عقب نشینی استراتژیک صورت گرفته باشد.
بنابر این احتمال قوی بر آن است که رای منفی کنگره در مقابل رای منفی مجلس قرار خواهد گرفت و باتوجه به اهمیت بسیار زیاد رای منفی مجلس ایران نسبت به اهمیت رای منفی کنگره امریکا،دموکرات ها مذاکره با ایران را از سر خواهند گرفت.
اما مطلب مورد توجه نکته ای است که در مقاله یک نویسنده ایرانی در دویلچه فارسی خواندم که او بر این عقیده بود که عدم تصویب سند برجام در ایران موجب بروز اختشاش خیابانی و فشارهای اجتماعی بر مجلس خواهد گشت که در این راستا لازم است این نکته را یادآور شویم که ملاک همان سیر قانونی است که باید در کشور طی شود و اگر مجلس رای خلاف منفعت ملی بدهد مقصر اصلی خواهد بود اما اگر رای مجلس مثبت یا نفی بر حسب منفعت ملی صادر شود باید با آگاهی رسانی عمومی نسبت به مفاد ضعیف سند برجام صورت گرفته باشد تا عذری برای کسی باقی نماند که به نظر میرسد صدا و سیما طی یکی دو روز اخیر این سیاست خود را تشدید کرده است و بیشتر به ابعاد ضعیف برجام میپردازد.به بیان دیگر چنانچه مجلس بخواهد رای منفی به برجام بدهد باید اذهان عمومی را آماده پذیرش حقیقت برجام نماید.
2-احتمال دوم آن است که در صورت عدم تصویب برجام در مجلس مذاکرات به شکست بکشد و کنگره در مقابل ایران دست به وضع تحریم دولتی بزند که همانطور که پیش از این وعده داده شده بود،طرح مجلس برای بازگشت غنی سازی به 20درصد و بیشتر در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت و دولت موظف به اجرای آن خواهد شد که این اقدام تقابلی با امریکا محسوب میگردد.همانگونه که از سخنان رییس جمهور پس از پایان مذاکرات در وین بر می آید،گزینه شکست همچنان در دستور کار دولت جمهوری اسلامی قرار دارد و دولت خود را آماده اعلام شکست در مذاکرات نموده است و هر لحظه ممکن است کارشکنی امریکا موجب شکست مذاکرات گردد.گرچه شکست مذاکرات به این سرعت بسیار بعید به نظر میرسد و پیش بینی میشود کارشکنی امریکا پس از توافق نهایی صورت پذیرد اما به هرحال توافق هسته ای که وقوع آن چندان به حال اقتصاد ایران تفاوتی نخواهد داشت در حال حاضر سرانجامی نامشخص را پیموده است.همانگونه که حصول توافق و حتی برداشته شد تحریم ها دردی از اقتصاد ایران دوا نخواهد کرد توافق هسته ای نیز سود چندانی برای ایران نخواهد داشت و آن را صرفا امری فرعی برای بازسازی اقتصاد ایران تلقی خواهیم کرد.