یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

یک یادداشت ویژه/عربستان، استقلال لبنان را به رسمیت نمیشناسد

ریاض تصمیم به مجازات لبنان به جرم عدم محکومیت ایران به دلیل امری که سعودی آنها دخالت ایران در کشورهای عربی میخواند گرفت.سپس از سنی های حامی خود در لبنان خواست تا به رهبری حریری علیه حزب الله وارد جنگ خونین شوند.به دنبال آن، عربستان و سه کشور عربی همسو با او و ساکن شبه جزیره، از صدور روادید برای اتباع خود برای سفر به لبنان جلوگیری کردند و در بیانیه ای رسمی اعلام کردند که باید اعراب تبعه این کشورها ،خاک لبنان را ترک کنند.

اما باید این حقیقت را پذیرفت که اعراب حاشیه خلیج فارس، به دنبال قدرت طلبی های روز افزون خود در منطقه ،از لبنان میخواهند استقلال سیاسی خود را نقض کرده و به قطب سیاسی عربستان و حامیانش بپیوندد.من فکر مکنم سعودی ها از بیرون به لبنان مینگرند و به واقع از قدرت سیاسی و نظامی حزب الله چیزی جز ایستادگی در جنگ یک ماهه در برابر اسراییل در 2006 را به خاطر ندارند.اکنون حزب الله قدرتی است که در معادلات طائفه ای لبنان بیشترین تمرکز قوا را داراست.من متعجب هستم چگونه عرب هایی که میدانند حزب الله 100هزار موشک و صدها پایگاه نظامی در لبنان به انضمام تعدادی نامعلوم از نیروی نظامی چریکی در اختیار دارد ،از دولت لبنان خواسته اند علیه حزب الله اعلان جنگ کند؟حزب الله فرماندهانی دارد که سالها اصول فرماندهی و ستاد را مطابق آخرین سطح علوم و تکنیک های فرماندهی در ایران آموخته اند و عربستان باید این نکته را بداند که اگر همه طرفداران سعد حریری هم در مقابل حزب الله مسلح شوند، نتیجه این نزاع ،تنها بی ثباتی لبنان و انحلال و نابودی قطعی المستقبل و فتنه گر شناخته شدن بسیاری از رهبران سنی در لبنان خواهد شد که کورکورانه فرمان شاهان سعودی و اربابان نفت را روی تخم چشمشان قرار داده اند.

من فکر میکنم این مسئله برای المستقبل و بسیاری از سنی های حامی عربستان خفت بار است که برای یک عذر خواهی که آن هم مورد قبول سعودی ها واقع نشد به سفارت عربستان راهی شدند تا ملتمسانه مراتب عذر خواهی خود را به شاهان شبه جزیره اعلام کنند.به نظر میرسد عربستان به راستی خود را ام القری میداند که این چنین استقلال و تمامیت ارضی لبنان را نقض کرده است.قطعا اقدامات سعودی ها در این سطح نخواهد ماند و این را باید نوعی کارت زرد ریاض به قاهره توصیف کرد.رفتار خشن سعودی نسبت به لبنانی ها و لغو ارسال کمک هایی که قرار بود از طرف عربستان آن هم بطور داوطلبانه به بیروت ارسال شود را نیز باید کارت زردی دیگر به قاهره دانست.قاهره ای که تنها نامش در ائتلاف عربی ضد یمن آمد و به واقع از هرگونه کمک نظامی،لجستیکی و حتی رسانه ای از عربستان امتناع ورزید و روابطی نسبتا عادی را با حزب الله برقرار کرد و حاضر نشد حزب الله را بعنوان یک گروه تروریستی در منطقه معرفی کند.نه تنها قاهره بلکه بسیاری دیگر از کشورهای عربی نظیر تونس و الجزایر و عمان که حاضر به همراهی با شبه جزیره در قضیه محکومیت ایران و حزب الله نیستند، مشمول اخطار غیر مستقیم ریاض خواهند بود.


از بی اعتمادی اعراب به امریکا تا احتمال ساخت تسلیحات اتمی توسط صعودی ها/پاسخ به دو سوال

1-آیا عربستان به بمب اتم دست خواهد یافت؟
از سالها پیش این پیش بینی شده بود که جنگ سرد میان ایران و عربستان در منطقه منجر به آغاز جنگ هایی نیابتی شود که اساسا ایالات متحده و یا قدرت های شرق در آن دخالتی نخواهند داشت و هر چه اتفاق خواهد افتاد تنها میان این دو قدرت خواهد بود.چندی پیش نیز ویکی پدیا ایران و عربستان را تنها کشورهایی معرفی نمود که ممکن است در آینده به بمب اتم دست یابند.
اگر خاطرمان باشد،چند روز پیش از قراعت توافق وین،عربستان صعودی اعلام داشت با فرانسه قرار داد اتمی بسته است.این کشور که پیش از این با روسیه و کرده جنوبی قرار داد هایی را داشته است امروز به طور رسمی این مسئله را ابراز داشته که قرار داد ساخت چندین نیروگاه اتمی و یک راکتور آب سبک را با فرانسوی ها به امضا رسانیده است که این را باید یک مانور رسانه ای و در آینده یک قدم صعودی ها برای قدرت نمایی در آسیا دانست.صعودی ها که خوب میدانند اگر ایران توسط جامعه بین الملل بعنوان یک قدرت هسته ای به رسمیت شناخته شود و بتواند به خوبی از فرصت های موجود استفاده کند،قدرتمند تر از سابق در صحنه ظاهر خواهد شد.که ظاهرا این اتفاق بنا به توافق وین افتاده است.
به تازگی چند روزنامه نگار عرب و چند مقام غیر رسمی نیز گفته اند که عربستان به بمب اتم دست خواهد یافت اما مسئولان عربستان همچنان این مسئله را کتمان کرده اند و تاکید داشته اند که عربستان برای دست یابی به سلاح اتمی هیچ تلاشی نخواهد کرد.
از طرفی نیز اقدامات عربستان در مقابل ایران گویای این است که عرب ها سخنان  امریکا در خصوص توافق وین را یک فریب برای خود میدانند و به این سخنان بی اعتنا هستند.از این رو در تلاش اند تا معاهدات خود را به کشورهایی غیر از امریکا و اروپا تامیم دهند.از این رو شاهد آن هستیم که عربستان تلاش دارد برای دست یابی به حق غنی سازی به روسیه و کره جنوبی و فرانسه متوسل شود.
چنانچه این مولفه ها را کنار یکدیگر قرار دهیم باید بگویم این احتمال وجود دارد که در آینده کسانی در عربستان زمام امور را بدست بگیرند که در جهت ساخت تسلیحات اتمی قدم بردارند.اما با توجه به فاصله بسیار زیاد عربستان از غنی سازی در حال حاضر به میان آوردن سخن از بمب اتم برای صعودی ها بسیار دور از نظر است.چرا که کسی نمیداند حاکمیت عربستان تا ده سال دیگر دستخوش چه تغییراتی خواهد شد.البته این در خوش بینانه ترین حالت است.با توجه به ثروت باد آورده موجود در خزانه عربستان احتمال تکمیل چرخه سوخت تا پنج سال دیگر نیز دور از احتمال نیست.
2-آیا تلاش اعراب برای قدرت نمایی در منطقه به معنای کسستن رابطه دوستی با امریکاست؟
قطعا اعراب در شرایط فعلی رابطه خود را با امریکا قطع نخواهند کرد.اما باید یک نکته را در نظر داشت و آن این است که عربستان امروز به جایی رسیده است نمیتوان او را آلت دست امریکا دانست و تا حدود بسیاری برای اقدامات سرکشانه خود توجیهاتی را تراشیده است.پس از توافق میان ایران و شش کشور عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اردن که به طرز بی سابقه ای نسبت به امریکایی ها بی اعتماد شده اند و بر این تصور اند که امریکا با نفوذ در ایران،این کشور را به آلت دست خود تبدیل خواهد کرد،از این رو تصمیم گرفته اند حلقه اتصاد خود را با جهان متنوع سازند.از طرفی روسیه که به خوبی از این شکاف ایجاد شده میان امریکا و اعراب واقف است در تلاش است تا این خلاء حساس را پر کند.طی روز اخیر امیر کویت راهی مسکو شد.همین طور قرار است پادشاه اردن،رییس جمهور مصر،هیات عربستانی و قطر به مسکو سفر کنند که این خود گویای یک پیام جدید برای منطقه است.ظاهرا توافق هسته ای میان ایران و شش کشور به حدی جدی بوده است که علاوه بر اهمیت اقتصادی و ژئوپلتیکی منطقه،مسئله امنیت و مسائل هسته ای نیز بر مولفه های قدرت آن افزوده شده است.
البته توافق وین یک بستر است.زمینی مشترک میان ایران،امریکا،اروپا،روسیه،اسراییل و عربها و آنچه در این بستر کشت خواهد شد کشت مشترک ایران و دشمنانش خواهد بود و باید گفت هم اکنون بازی آغاز شده است و آینده نشان خواهد داد که توافق وین به نفع چه کسی است.ایران؟امریکا؟یا عرب ها؟
این کشاکش قدرت میان ایران و دشمنانش و همسایگانش خود بدان معناست که عربستان صعودی نیز به رقابت با امریکا وارد شده است و این امکان وجود دارد که به دنبال بحران امنیتی در خاورمیانه منافع عربستان از منافع امریکا پیشی بگیرد و تنها چیزی که میتواند این روند را متوقف سازد یک لشکر کشی گسترده از طرف امریکا به خاورمیانه است و در این راستا یک نفر قربانی خواهد شد تا اقتدار امریکا دوباره به خاورمیانه بازگردد.اما در این که کنترل خاورمیانه از دست ایالات متحده خارج شده است هیچ شکی وجود ندارد.امریکا دیگر نه میتواند عربستان را کنترل کند و نه ایران،نه ترکیه و نه حتی اسراییل.پس در تلاش است تا با گسترده سازی جنگ های نیابتی که پروژه جایگزین لشکر کشی مستقیم در مواقع ضروری است،زمان را طولانی تر سازد تا موعد یک لشکر کشی به خاورمیانه فراهم گردد.اما روند کنونی نشان میدهد هژمونی قدرت در خاورمیانه بسیار سریع تر از چیزی شکل خواهد گرفت که امریکا انتظار آن را دارد.