یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

ترسم

مولاجان...

ای روح دعا!

ترسم از آن که شما بیایید و من در میان لشکرتان نباشم

مادر

مادر! این شب ها، برای چشمانم نماز باران بخوان


که این کویر تفدیده از گناه را درمانی نیست جز باران در هوای کوچه های بنی هاشم


باران بر مصیبتی که هزار و اندی سال پیش در کوچه ای تاریک بر سر شیعه آمد...


 

مولای من!

آقا جان... بیایید که جاده قلبم را پاییز گرفته است.

چشمان تو بهار اند.

به قلبم بنگرید تا قلبم بهاری شود

حاکمیت مدرن و انقراض حاکمیت عصر اتوکرات

حاکمیت مدرن و انقراض حاکمیت عصر اتوکرات

اگر به تاریخ سیاسی جوامع در گذشته های دور بازگردیم حقیقتی گویای این تفاوت میان دو نوع حاکمیت عصر مدرن و عصر حجر است.اگرچه اولین سوال در مسئله حاکمیت این بود که عامل حاکمیت چه کسی باشد.مسئله ای که شاید داوطلبان زیادی داشت و گاه در خلال رسیدن فرد یا حذب خاصی به حکومت بسیاری از منابع مادی و معنوی جامعه از دست خارج میشد.خصاراتی نظیر جنگ و خونریزی و ترور اشخاص و رهبرانی که خواهان رسیدن به حکومت بودند از جمله موردی بود که جوامع عصر باستان را تهدید میکرد. اما در حاکمیت در عصر مدرن اولین سوال در اداره ی جوامع بزرگ این است که حاکمیت چگونه صورت گیرد.درواقع قبل از مشخص شدن فرد عامل حاکمیت ابتدا باید با توجه به استراتژی زمانی و جغرافیایی راه و مسلک اعمال سیاست مشخص شود. البته برای ایجاد سیاست صحیح در حوزه ی حاکمیت مدرن، هم چگونگی حکومت و اعمال آن مهم است و هم این که چه کسی حکومت کند.

 اگر جامعه ای را در نظر بگیریم که دارای دستگاه حکومتی یا نظام سیاسی مقتدر و کاردان است اما فاقد حاکم مقتدری است که قادر به اداره جامعه نباسد دستگاه سیاسی آن جامعه اقتدار خود را از دست خواهد داد.

مثلی دیگر بیان میکنیم:

 آیا حاکمی کاردان قادر به اداره ی جامعه در یک نظام سیاسی محدود خواهد بود؟

مسلم است حاکمان کاردان پس از آغاز حاکمیت خود درصوت ناتوانی سیستم سیاسی خود سعی در اصلاح قوانین را دارند.

به هر حال رشد آزادی خواهی و دموکراتیزاسیون جوامع در سده ی بیستم بسیار افزایش یافت و این آغازی بر پایان اتوکرات و خودکامگی بود.یکی از علل گرایش ملت ها به سوی آزادی خواهی و تفکر دموکراسی افزایش اطلاعات سیاسی جوامع نسبت به سلطه گران آنان بود.که مطالبی در این خصوص را در ادامه به چالش خواهیم کشید

صاحب؟

گاهی دلت می خواهد سر بالا کنی و با همه ی وجود فقط بگویی


"الهی و ربی! من لی غیرک..."


بگویی


"انت المالک و انا المملـــــــوک،


و هل یرحم المملوک الا الماااالک...؟"