یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

سخنان نتانیاهو در کنگره1/بخش اول سخنان نتانیاهو در خصوص ایران اتمی است که در این مقاله در خصوص آن صحبت خواهیم نمود

سخنان نتانیاهو در کنگره1/بخش اول سخنان نتانیاهو در خصوص ایران اتمی است که در این مقاله در خصوص آن صحبت خواهیم نمود

 

امروز نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به دعوت مجلس امریکا به کنگره آمده است تا از تریبون کنگره امریکا با مردم جهان سخن بگوید.آنچه نتانیاهو بر زبان راند گویای این حقیقت است که او تصور میکند روزی ایران و داعش با هم پبوند خواهند خورد و سلاح اتمی در دسترس داعش قرار خواهد گرفت و این واقعه برای جهان خطرناک است.او سعی دارد در سخنان خود ایران را در کنار داعش یک خطر جهانی بداند که نیمه گم شده اش را یافته و آن نیمه گم شده داعش است.

نتانیاهو در سخنان خود میگوید ایران بر چهار پایتخت بغداد،دمشق،بیروت و صنعا مسلط گشته است و روز به روز در حال توسعه امپراطوری خود تلاش میکند.به نظر میرسد اختلاف شدیدی بین اوباما و نتانیاهو بر سر برنامه هسته ای ایران وجود دارد اما اگر هم واقعا چنین باشد،اختلاف اسراییل با امریکا تنها با دولت این کشور است و گویا کنگره تمام قد پشت سر نتانیاهو قرار گرفته و به قطع میتوان گفت دعوت از نتانیاهو برای حضور در کنگره نیز اقدامی از طرف کنگره امریکا برای فشار بر اوباما برای تحریم ایران و ترک میز مذاکره است.

نتانیاهو در بخشی دیگر از سخنان خود میگوید ایران و داعش هرکدام در حال رقابت برای رسیدن به تاج حلافت اسلامی هستند.گویا او میخواهد اینطور القا کند که ایران دوست امریکا نیست و نباید به آن امتیازی داد بلکه ایران همان داعش است که اگر خلافت اسلامی را بدست گیرد دنیا را به هم خواهد ریخت همانطور که داعش دنیا را به هم ریخته است.

اما از همه اینها اینطور به نظر میرسد که نتانیاهو فکر میکند مردم منطقه فراموش کرده اند که داعش تاکنون موضعی در قبال اسراییل نگرفته است و حتی یک یهودی را هم نکشته و غالب قربانیان داعش مسیحیان و مسلمانان بوده اند نظیر بسیاری دیگر از جنگ های تاریخ و حتی واقعه یازده سپتامبر که از ناحیه آنها به یهودیان آسیبی نرسید.

نکته دیگری که از سخنان نتانیاهو برداشت میشود گویای این است که او در جریان جزئیات مذاکرات بوده است چرا که او در کنگره میگوید که توافق پیشنهاد شده به ایران امتیازاتی به تهران میدهد در حالی که رژیم ایران یک رژیم افراطی و دشمن امریکا است.به نظر میرسد اعلام نگرانی نخست وزیر اسراییل از دشمنی ایران و امریکا بیشتر برای تحریک احساسات امریکایی ها باشد تا دلسوزی برای آنها و هدف اصلی او حفظ منافع اسراییل در منطقه است.باید دانست آنچه ایران را در منطقه قدرتمند میسازد استراتژی فکری و سیاسی ایران است نه صرفا امتیازاتی که ممکن است در جریان یک مذاکره نمادین به ایران داده شود.

نتانیاهو دوباره از تاسیسات مخفی نطنز نطنز و قم سخن میگوید و بر این عقیده خود پافشاری میکند که گویا ایران برای بار دیگر بازرسان آژانس را فریفته است.نتانیاهو در کنگره سعی میکند با قیاس ایران و کره شمالی،ایران را غیر مطمئن نشان دهد که با تفحصی که در سایت های خبری داخلی و خارجی به عمل آوردم میتوانیم بگوییم تا حدود زیادی توانسته است احساسات امریکایی ها را تحریک کند.

او میگوید زمان گریز هسته ای برای ایران کوتاه و کوتاه تر خواهد شد تا درنهایت ایران اعلام رسمی کند که به سلاح هسته ای دست یافته است.وی میگوید هر توافقی با ایران باعث میشود زیرساخت های هسته ای آن باقی بماند و هزاران سانتریفیوژ غیر فعال باشند اما نابود نشوند و تا ده سال بعد سالم باقی بمانند تا ایران بتواند بدون محدودیت ها بر اعمال خود ادامه دهد.گویا او همه امکانات خود را برای نابود سازی زیرساخت های اتمی ایران بکار گرفته است.اما شاید او به درستی نمیداند که یک حمله نظامی به ایران،میتواند بهانه مناسبی برای دولت ایران باشد تا بتواند به راحتی اتمی شود و دیگر قدرتی توان بازدارندگی آن را نداشته باشد.

بخش دوم سخنان نتانیاهو زمانی آغاز میشود که او با پرده برداشتن از پیشنهاد ارائه شده به ایران مبنی بر یک قرار داد 10 ساله،بر این عقیده است که یک قرار داد ده ساله زمان کمی است و ایران میتواند در این ده سال زیرساخت های اقتصادی خود را توسعه دهد و به سامان دادن امپراطوری جدیدی که درحال برپایی است بپردازد و پس از ده سال همه محدودیت ها برداشته خواهد شد و ایران میتواند به راحتی به ساخت بمب اتم اقدام نماید.

او به سخنان رهبر ایران اشاره میکند و میگوید ایران در برنامه هسته ای خود مصمم است و قصد دارد 190 هزار سانتریفیوژ بکار گیرد که سوخت مورد نیاز یک ذرات خانه اتمی را فراهم میکند.نتانیاهو به جانکری هشدار میدهد و میگوید که ایران از زمانی که تصمیم بگیرد 190 هزار سانتریفیوژ را بکار گیرد تنها چند هفته زمان نیاز دارد تا بتواند به تسلیحات اتمی انبوه دست یابد.

او میگوید یک توافق هسته ای به ایران فرصت ساخت سلاح اتمی ظرف چند هفته را میدهد و ایران میتواند به راحتی بدون اطلاع آژانس این ذرات خانه را بسازد.او بر این عقیده است که توافق با ایران راه این کشور را برای دست یابی به سلاح هسته ای هموارتر خواهد کرد.

او همچنین میگوید ایران 36 سال است که دشمن اسراییل است و یک توافق هسته ای فقط اشتهای ایران را بیشتر از قبل میکند و تغییری در سیاست این کشور بوجود نمی آورد.

او میگوید: آیا ایران پس از برداشته شدن تحریم‌ها و قدرتمند شدن اقتصادش کمتر تهاجم خواهد کرد؟ اگر ایران هم اکنون و تحت تحریم‌ها چهار کشور را به کنترل خود در آورده پس از برداشته شدن تحریم‌ها چند کشور تحت سلطه آن خواهند رفت؟

نتانیاهو بر این عقیده است که ایران پس از ده سال یک امپراطوری خواهد بود که کنترل آن غیر ممکن است.به عقیده او این ده سال فرصتی برای ایران است تا بتواند اقتصاد خود را تقویت کند و در این ده سال میتواند کشورهای زیادی را تحت سیطره خود در آورد و پس از این ده سال ظرف مدت چند هفته میتواند یک ذرات خانه اتمی ساخته و اقدام به تولید تسلیحات اتمی نماید.

به عقیده نخست وزیر رژیم صهیونیستی قدرتمند شدن اقتصاد ایران زمینه را برای حمایت بیشتر رژیم ایران از تروریسم فراهم میسازد و ایران این امر را با ساخت سلاح اتم پاسخ خواهد داد.او میگوید این توافق به خداحافظی با تسلیحات منتهی نخواهد شد بلکه آغازی بر خداحافظی با کنترل تسلیحات خواهد بود.

او در پایان سخنانش به امریکایی ها هشدار میدهد که نباید آینده را قربانی حال کنیم و همچنین میگوید امریکا باید فشار ها را بر ایران افزایش دهد تا رفتار ایران تغییر کند و خوی افراطی گری را کنار بگذارد.او ادامه میدهد ایستادن در برابر رژیم سیاه ایران ساده نیست و اگر لازم باشد اسراییل به تنهایی در مقابل ایران خواهد ایستاد

علی مستاجران

پاسخ به سوال/آیا احتمال مداخله نظامی در برنامه هسته ای ایران از ناحیه 6 کشور وجود دارد؟

 

آیا احتمال مداخله نظامی در برنامه هسته ای ایران از ناحیه 6 کشور وجود دارد؟

با توجه به سابقه طولانی مذاکرات اتمی و شناختی که از این 6کشور بدست آورده ایم میتوان گواه داد که غرب همچنان میداند که باید تلاش خود را در جهت بازداشتن ایران از رسیدن به ظرفیت ساخت تسلیحات اتمی بکار گیرد.من فکر میکنم غرب به این باور رسیده باشد که هیچگاه نمیتواند برنامه هسته ایران را متوقف کند مگر در یک صورت که در مورد آن توضیح خواهیم داد.

بنا به تجربه این سالها میتوانیم بگوییم غرب حاظر است به هر شیوه ای متوسل شود تا برنامه اتمی شدن ایران را به عقب براند.از آنجایی که امریکایی ها غالبا تا 50 سال بعد را پیش بینی کرده و برای آن طرح ها ارائه میدهند میتوان گفت آنها فعلا برنامه ای برای اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران در دستور کار خود قرار نداده اند و تا آنجا که فشار چندانی بر تصمیم گیری های کلان آنها نباشد این شیوه را در پیش خواهند گرفت.

آنها بر این عقیده اند که تداوم تحریم باید تا زمانی ادامه پیدا کند که غرب را به دو هدف مهم برساند.هدف اولی که آنها در پی رسیدن به آن هستند ضعیف ساختن زیرساخت های اقتصادی ایران است تا به این شیوه این اقتصاد وابسته را شکننده تر سازند.هدف دومی که از ناحیه غرب دنبال میشود فرسوده سازی توان مردمی و حمایت مردم از مسئولان ایرانی است تا به این شیوه،زمینه قبضه کردن و به تعبیر رییس جمهور امریکا بازکردن پیچ و مهره تاسیسات اتمی ایران را فراهم آورند.

اما آنچه امریکایی ها و در مجموع غربی ها در پایان به آن متوسل خواهند شد ،اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران خواهد بود که به این واسطه بتوانند اتمی شدن را به تعویق بیندازند و مانع پیشرفت ایران در این عرصه شوند.اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران مسئله ای است که میتواند ذهن غرب را سخت به آن مشغول نماید.آنها هیچ گاه نمیوانند در معادلات پیچیده سیاسی خود و حتی در مخیله خود ایران را با سوریه و عربستان و.. مقایسه کنند که سالها در مقابل تجاوزات اسراییل سکوت روند سکوت محض را اختیار نموده اند.

من فکر میکنم غربی ها به این مسئله واقف هستند که اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران یک اقدام غافلگیرانه نخواهد بود چرا که آنها سالهای سال است مشغول تحدید نظامی علیه تاسیسات اتمی ما بوده اند و چنانچه در آینده دور یا نزدیک تهاجمی صورت گیرد،قطعا موجب سردرگمی ایران و دستپاچگی فرماندهان و رهبران نظامی ما نخواهد شد و به قطع میتوان گفت در صورت چنین اقدامی پاسخ زود هنگام ایران در انتظار غرب و اسراییل و منافع امریکا در منطقه خواهدبود.

من فکر میکنم اگر در آینده جنگی بر سر موضوع هسته ای ایران آغاز شود،آن را نمیتوان یک جنگ جهانی دانست.بلکه جنگی کوتاه و منطقه ای شمرده خواهد شد که نتایج گسترده ای را در بر خواهد داشت.باید در نظر داشت یک حمله نظامی میتواند زمینه به خطر افتادن امنیت اسراییل را فراهم نماید و از همه مهم تر محکم ترین دلیل برای دست یابی ایران به تسلیحات اتمی باشد که این مسئله همان حقیقتی است که سالهاست غرب در کوشش است تا آن را نادیده گرفته و پشت گوش بیندازد.

مقاله پرسش و پاسخ " ارزیابی ابهامات توافق احتمالی در خصوص اهداف بلند مدت امریکا

مقاله پرسش و پاسخ " ارزیابی ابهامات توافق احتمالی در خصوص اهداف بلند مدت امریکا

1-از نظر شما هدف امریکایی ها از سایر کشورهای گروه6 جداست؟انتخاب ایران پیش از ضرب العجل تعیین شده چیست؟

برای پاسخ به این سوال اول باید یک نکته را در نظر داشت و آن نکته این مسئله است که ظاهرا راهی که امریکایی ها در مذاکرات پیموده اند خارج از راهی است که اروپا در آن قدم گذاشته است.

اکنون که به این اختلاف مسیر واقف شدیم میتوانیم بگوییم هدف امریکا سراسر ابهام است و گویی قصد امریکایی ها ایجاد سردرگمی میان مسوولان ایرانی تلقی میشود.پس باید اول هدف اروپا را از مذاکرات دانست چون اروپایی ها به شفافیت بیشتری نظرات خود را بیان میکنند.از آنجا که به اعتقاد غالب تحلیلگران مسائل سیاسی اروپا بیشتر از امریکا به سرمایه گذاری در ایران نیاز دارد و با اجماع و حصول توافق قادر است در ایران بازار سرمایه خود را رونق بخشد،به راحتی میتوان دریافت که راه ایالات متحده فارق از راه اروپا و سایر کشورهای عضو گروه6 است.

.اما پاسخ این سوال را باید اینگونه بیان کرد:

امریکا با خواسته های پی در پی خود در مذاکرات این مسئله را ثابت کرده است که به دنبال توافقی است که به موجب آن بتواند در قالب زمانی یک سال ذخایر اورانیوم غنی سازی شده را به اندازه ای کاهش دهد که به نوعی به برنامه هسته ای ایران مطمین شود و ایران را برای مدتی نه برای همیشه از استفاده نظامی انرژی هسته ای دور سازد.

اما از این تحلیل اینگونه به نظر میرسد که بازداشتن ایران در کوتاه مدت از رسیدن به ذخایر مورد نیاز تسلیحات اتمی قائدتا نباید برداشتن همه تحریم های غیر قانونی را در پی داشته باشد.چرا که این امر یک اشتباه محاسباتی از طرف امریکا است که این عمل از امریکایی ها بسیار بعید شمرده میشود و اعتماد به این روند میتواند یک ریسک بزرگ برای ایران در عرصه دیپلماسی باشد.

در جمع بندی بحث:به نوعی میتوان این مسئله را عامل سردرگمی ایران دانست.به عقیده من مسوولان ایرانی در مقابل امریکایی ها دچار سردرگمی در عین بی اعتمادی شده اند که رسیدن به حقیقت نیازمند انتخاب گزینه درست از میان این دو گزینه موجود است:

الف-توافق پیش از ضرب العجل تعیین شده به مدت یک سال در جهت کاهش تدریجی ذخایر اورانیوم غنی سازی شده با اعتماد به رفع تدریجی تحریم ها(توافق دومرحله ای)

ب-نگاه کماکان بی اعتمادی به امریکا و تکیه بر سایر اعضای گروه 6 برای تحت فشار قرار دادن امریکا و سازمان ملل برای کاهش یا رفع تحریم های غیر قانونی و تلاش برای اعتماد سازی در بلند مدت بنا به خواسته سایر اعضای گروه 6 و با حفظ منافع و عزت ملی که در نهایت به رفع تدریجی یا یکجا تحریم ها در بلند مدت باز منجر خواهد شد

معصومه ابتکار مهره رییس جمهور یا مهره فشار بر رییس جمهور



 معصومه ابتکار،مهره رییس جمهور یا مهره اصلاحات
با نگاهی کلی بر عملکرد مدیریتی معصومه ابتکار و استعلام کارکرد او از نمایندگان مجلس این مسئله واضح خواهد بود که معصومه ابتکار،از شیوه مدیریتی منسحمی برخوردار نبوده است.حاشیه سازی های ابتکار طی کاه های گذشته و دروغ پردازی هایش بارها موجب از میان رفتن وحدت برخی دستگاه های سیاسی شده است.اینگونه به نظر میرسد که رییس سازمان محیط زیست ،در اقدامی عجیب قصد دارد پا را از حد خود فراتر بگذارد و احتمالا اهداف گروهی خود را فارق از اهداف دولت تدبیر و امید به نتیجه برساند.
آنچه ابتکار به تازگی بیان کرده است نشان میدهد که او به شدت خاستار رفع حصر سران فتنه است و قصد دارد با سخنان خود و استفاده ابزاری از منصب خود با قرار دادن یک تریبون برای خود و حزبش فشار را بر دستگاه های مرتبط با پرونده فتنه نظی وزارت اطلاعات و شورای عالی امنیت ملی از درون دولت افزایش دهد.
وقتی در سایت های خبری بی بی سی و کلمه جست و جو کردم به این نکته واقف شدم که گویا سخنان ابتکار چنان بر دل بدخواهان نشسته که آنها را به تحلیل سیاسی این مسئله وا داشته است.
دخالت های بی مورد معصومه ابتکار در مسائل کلان کشور و اختیارات شورای امنیت ملی چنان است که احتمال ها را بر این مسئله تقویت میکند که گویا او فردی تحمیلی بوده و قصد دارد این منصب را تریبونی برای بیان سخنان یک حزب خاص قرار دهد تا به این طریق نوعی اهرم فشاری بر رییس جهور و دولت بوده باشد.از طرفی هر تحلیلگر سیاسی بر این مسئله واقف است که ابتکار تاکنون فعالیت در خوری انجام نداده است و حضورش دردولت نتیجه ای جز حاشیه سازی و ایجاد درگیری بین سازمان ها و دروغ پردازی در زمینه سوخت و بنزین و کاهش اعتبار و محبوبیت دولت تدبیر و امید نبوده است.در این میان احتمالا میتوان اینگونه بیان داشت که هرگونه ممانعت رییس جمهور از عزل ابتکار به معنا اعتراف رییس جمهور به تحمیلی بودن این شخص خواهد بود که لازم است دستگاه های امنیتی ضمن دنبال کردن آرا و نظرات ابتکار و شناسایی اطرافیانش و کسانی که بر او تاثیر میگذارند هرچه سریع تر این جریان خزنده که ممکن است در آینده رو به سوی خیانت نهد را از پای در آوردند و زمینه امنیت و ثبات کشور و دستگاه های دولتی را که ممکن است در آینده دچار خدشه شود را فراهم آوردند.

بازشناسی انگیزه وزیر امور خارجه امریکا از تهدید به ترک میز مذاکره


جان کری وزیر امور خارجه امریکا به تازگی در اظهار نظری ازعان کرده است که در صورت زیاده خواهی ایران و تکیه ایران بر اهداف خود،میز مذاکره را ترک خواهد کرد.

این سخن وزیر امور خارجه امریکا خود گویای دو واقعیت در انگیزه این دولت خبیث است.اولا ازعان جان کری به این که ممکن است میز مذاکره را ترک کند نوعی دهن کجی به کشورهای اروپایی است.امریکا یکی از شش کشوری است که گفت و گوهایی را با ایران آغاز کرده اند و تحدید امریکا نوعی تهدید دوجانبه محسوب میشود چرا که امریکا میداند اگر سایر کشورها را وادار به زیاده خواهی از ایران نماید احتمال تسلیم ایران بیشتر خواهد بود.ثانیا این تهدید شامل ایران خواهد شد که به گفته کری زیاده خواهی ایران ترک مذاکرات توسط امریکا را به همراه خواهد داشت.

کری مدتی پیش در یک مصاحبه خبری اینگونه بیان میکند که گویا کشورهای اروپایی بیشتر از امریکا انگیزه رابطه با ایران را دارند.چرا که از طرفی این تحریم ها به این کشورها خساراتی را وارد آورده است و از طرف دیگر حل این بحران موحب افزایش اعتبار این کشورها میشود.جان کری میگوید کشورهای اروپایی به روشنی از فضای آماده ایران برای سرمایه گزاری آگاهی دارند.

همه این مسائل نشان میدهد که آنچه تاکنون مانع رسیدن هفت کشور به اجماع شده است ایالات متحده بوده که ادامه این روند اوضاع را بیش از پیش پیچیده خواهد ساخت.

اما من فکر میکنم آنچه جان کری گفته است نوعی گردن کشی باشد که با هدف ترساندن مستقیم ایران و تهدید غیر مستقیم کشورهای اروپایی صورت گرفته است.این مسئله روشن است که چنانچه پنج کشور دیگر توقعات خود را افزایش دهند و فشار بر ایران را بیشتر کنند و در زیاده خواهی با امریکا همراهی نمایند احتمال تسلیم ایران بیشتر خواهد شد.

اما در هر صورت این حقیقت واضح است که امریکا هیچ وقت میز مذاکره را ترک نخواهد کرد چرا که این مسئله موجب رسوایی ایالات متحده خواهد شد و به نوعی این دولت به همگان اعلام خواهد کرد که از منطق مذاکره برخوردار نیست.اما اگر قرار باشد امریکا به مذاکرات پایان دهد قطعا به گونه ای رفتار خواهد کرد که در سال1384 رفتار نمود.یعنی مذاکرات را به گونه ای غیر مستقیم بر هم بزند تا ایران با پای خود از اتاق مذاکره خارج شود.

اما من فکر میکنم بهترین راه برای ایرانی که بخواهد ترک میز مذاکره کند استفاده از شیوه ای است که احتمالا امریکایی ها به آن عمل خواهند کرد و با به راه اندازی یک تشنج لفظی خواهند پرداخت تا خشم دولت ایران را بر انگیزند.به گونه ای ممکن است مشاجره لفظی بین ایران و امریکا به بیشترین حد خود برسد اما هیچگاه ایران نباید میز مذاکره را ترک کند.البته این یک قاعده کلی نیست چرا که رفتار و تشنج آفرینی امریکایی ها مسئله ای است که مصلحت را بر مسوولان ایرانی نشان خواهد داد و شاید مصلحت بر ترک میز مذاکره باشد که اگر هم اینگونه باشد بسیار بعید است که گفت و گوها برای همیشه ملغی شود و احتمالا پس از مدتی دوباره از سرگرفته خواهد شد.همانند آنچه در سال 1384 رخ داد و ایران برای مدتی میز مذاکره را ترک نمود.