یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

پاسخ به دو سوال/سیاست خارج ایران پساتحریم چگونه است؟

1-مقاله دکتر ظریف در خصوص افزایش تعاملات منطقه ای،چه تاثیری بر روابط ایران و کشورهای عربی دارد؟

پیش از مذاکرات کشورهای عربی که به دنبال پروژه ایران فوبیا،به بازار فروش اسلحه های امریکایی تبدیل شده بودند به شدت تحت تاثیر ایران هراسی به پرکردن جیب تجار اسلحه مشغول بودند.

اما مسئله قابل توجه در خصوص این سوال آن است که باید ایران را از بیرون نگریست.من میخواهم ایران را از از زاویه دید ملل و دول عربی بنگرم.هر روز سران دولت های عربی حاشیه خلیج فارس و در راس آنها عربستان در تلاش اند تا ایران را دشمنی خطرناک در منطقه معرفی کنند علیرغم این که ایران،اسراییل را بعنوان دشمن منطقه معرفی میکند.سیاست خارجی اعراب به گونه ای شکل گرفته است که از بدو آغاز بحران سوریه تا امروز طیغ تیز خود را به طرف ایران نشانه رفته اند و این مسئله طبیعی است که این نگرش ملتهای عرب را هم تحت تاثیر قرار میدهد.این پروژه نه تنها ملل عربی را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه متحدان ایران،حزب الله و دولت اسد و انصارالله یمن را نیز تحت فشار قرار داده و همین میشود که سعودی ها بدون هیچ اعتراض مردمی به یمن حمله ور میشوند.همین میشود که خون رزمندگان حزب الله در جنگ با تروریس کمرنگ میگردد.همه این مسایل برخاسته از پروژه ایران هراسی است که ذهن ملتها را از دروغ ها و مسائل بی پایه پر میکند که اساسا این مغایر اهداف انقلاب اسلامی است و جمهوری اسلامی موظف است برای معرفی چهره واقعی خود به جهان وارد عمل شود.یک کارشناس مسائل بین الملل نباید ایران را از داخل ایران بنگرد.بلکه باید ایران را از دیدگاه بین الملل بنگرد.از این رو پروژه ایران فوبیا امری مهم در تعاملات بین منطقه ای محسوب میگردد.باید این نکته را در نظر داشت که آنچه موجب شد ملت عراق و شیعیان لبنان و یمن حقیقت انقلاب اسلامی را درک نمایند بی توجهی به پروژه ایران هراسی است.حال چگونه باید انتظار داشته باشیم در این هیاهوی ضد ایرانی ملتهای مسلمان ندای انقلاب را بشنوند.

باتوجه به مسایل گفته شده لازم است بگویم،قرارگرفتن 6 وزیر امور خارجه دولتهای به ظاهر قدرتمند در مقابل وزیر امور خارجه ایران اسلامی خود نشان از افزایش قدرت منطقه ای ایران دارد که به طور خودکار مبادلات و ارتباطات را افزایش خواهد داد.اما درک جایگاه ایران از ناحیه کشورهای عرب منطقه نیز میتواند از هیاهوی ایران هراسی در منطقه بکاهد.اکنون ایران به دنبال این است که از این موج ضد ایرانی بکاهد و بتواند تعاملات سازنده ای را با خاورمیانه عربی داشته باشد.اما باتوجه به طرح جدید فروش تسلیحات امریکا به اعراب خلیج فارس که برای دلگرمی اسراییل از توافق هسته ای آغاز شده است باید بگویم امریکا نمیخواهد از پروژه ایران هراسی کاسته شود چرا که این امر  توسعه و نفوذ منطقه ای قلمرو انقلاب اسلامی را شتاب افزون تری خواهد بخشید.

نتیجه:باتوجه به مسایل گفته شده و ارزیابی پیام دکتر ظریف به کشورهای منطقه پیش بینی نهایی را در خصوص جغرافیای سیاسی آینده ارائه میدهیم. میتوانم بگویم پیشبینی من در خصوص روابط ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و عربستان به گونه ای است که به نظر نمیرسد عربستان تمایلی به کاهش تنش با ایران داشته باشد.مرگ پادشاه محافظه کار عربستان و احتمال آغاز حاکمیت سلسله وار آل سلمان بر مناصب حکومتی عربستان طیفی از مدیران رادیکال را بر سر کار آورده است که در آینده به همکاری های اطلاعاتی بیشتری با امریکا و رژیم صهیونیستی خواهند داشت.اما کشورهای بلوک خلیج فارس به مرور جذب تعامل با ایران خواهند شد و بر سر منافع مشترک نفتی با ایران به مذاکره با تهران خواهند پرداخت.البته نمبتوانم بگویم که همه حکام عربی حاشیه خلیج فارس جذب ایران شوند اما این احتمال به میزان بسیاری وجود دارد که با تکه تکه شدن کشورهای بلوک عربی،قدرت ضد ایرانی در منطقه در مراکز خاصی نظیر عربستان و اسراییل و قطر متمرکز گردد.باید بگویم سایر احتمالات در زمره تحرکات داعش در عراق و سوریه قرار میگیرد.اما در کل دو قطب از کشورهای اسلامی در منطقه شکل خواهد گرفت که پس از پایان جنگ ها،به رقابت های تسلیحاتی و نوعی جنگ سرد مشغول خواهند شد تا یکی از این دو قدرت دچار فروپاشی گردند.اما نگرانی اصلی در خصوص دو قطبی شدن منطقه خطر به فراموشی سپرده شدن اسراییل است.چرا که اسراییل سعی داشته است از منازعات منطقه ای دور باشد تا بتواند ضعف ساختاری کشورهای عربی و اسلامی در نتیجه یک جنگ داخلی به تمام عیار را به نظاره بنشیند و بر قدرت خود بیفزاید که در نظر گرفتن این احتمال شرایط آینده خاورمیانه را پیچیده تر خواهد نمود.

سوال:از دیدگاه برخی رسانه ها امضای برجام موجب تضعیف روابط منطقه ای ایران و دوری تهران از متحدان منطقه ای خود میگردد.برخی نیز بر این باورند که برداشته شدن تحریم ها موجب تقویت متحدان ایران(حزب الله،بشاراسد،انصارالله و شیعیان عراق)میگردد.کدام معادله به واقعیت نزدیک تر است؟

من نمیخواهم چنین وانمود کنم که توافق حاصله موجب اقتدار ایران خواهد شد.یا این که این توافق نوعی توافق خفت بار است.مثبت بودن یا منفی بودن برجام بستگی به ظرفیت و اعمال ما در برابر اما و اگر های وابسته شده به آژانس دارد.عملکرد و میزان هوشیاری جمهوری اسلامی ثابت میکند که این توافق سودمند است یا آسیب زا.

این تفکر که برجام موجبات ضعف متحدان ایران را فراهم خواهد کرد سیاستی در راستای جنگ روانی غرب در منطقه است که کاربردی دوگانه دارد.اولین کاربرد آن،جلب اعتماد اسراییل است.اسراییل که از آغاز مذاکرات تا امروز با اساس گفت و گو با ایران مخالف بوده است همواره تلاش نموده است این روند را متوقف سازد از این رو هم اکنون روابط تل آویو واشتنگتن بسیار تیره شده است.با این حال امریکایی ها تلاش دارند تا با یک جنگ روانی گسترده همه چیز را مطابق میل اسراییل جلوه دهند تا بلکه حامیان اسراییل در کنگره اندکی کوتاه بیایند.دو روز پیش در این راستا اوباما در سخنرانی در جمع یهودیان گفته است که اگر کنگره برجام را تصویب نکند و ما به ایران حمله کنیم،حزب الله اسراییل را موشک باران خواهد کرد.

دومین استفاده ژئوپواتیک غرب از جنگ روانی را باید تضعیف متحدان ایران دانست.از این رو وزارت امور خارجه اعلام کرده است که در آینده نزدیک دکتر ظریف در سفر به سوریه و لبنان جزئیات برجام را با متحدان منطقه ای در میان خواهد گذاشت تا آنها تحت تاثیر این جو سازی ها قرار نگیرند.

سومین هدف ایالات متحده امریکا از این جو سازی های متعدد،تلاش برای همسویی بیشتر منطقه ای با ترکیه و عربستان است.واشنگتن در تلاش است تا ریاض و آنکارا را مجاب کند که منطقه نیازمند قطب بندی جدید است و ساختار کنونی باید تغییر کند و همه چیز باید در مقابل ایران شکل بگیرد تا دو قطب و دو جبهه در مقابل هم بوجود آیند.من فکر میکنم سیاست خارجی ترکیه در قبال ایران متعادل تر خواهد شد و مناسبات سیاسی تهران آنکارا تا سال 2017 به اوج خود خواهد رسید اما در خصوص عربستان و احتمال قوی در تسخیر منافذ حکومتی توسط ال سلمان،این پیش بینی به گونه ای دیگر است.این پیشبینی محتمل تر است که عربستان با همکاری منطقه ای بیشتر با ایالات متحده و قطب بندی جدید در خلیج فارس در مقابل کشورهای مقاومت صف آرایی خواهد نمود.با توجه به مسایل گفته شده امریکا در تلاش است تا این قطب بندی را با هدف تامین امنیت اسراییل و با راهکار دورماندن این کشور از صحنه تنازع منطقه ای از طریق ابزار رسانه عملی سازد.

بنا بر سه مورد گفته شده لازم است در جملاتی تکمیلی بگویم که امریکا چه بخواهد و چه نخواهد دیوار تحریم ها شکسته شده است و بسیار بعید است که شرکت های اروپایی که اکنون به ایران آمده اند دوباره بخواهند به کشورشان بازگردند.از این رو تلاش امریکا برای بازگرداندن تحریم ها کاملا بی فایده است و تحریم های احتمالی جدید فشار چندانی را بر اقتصاد کشور وارد نخواهد آورد.از این رو غرب تلاش میکند تا تنها با همین ابزار رسانه،به اهداف خود نائل آید که عبور از این برهه اگر سخت تر از عبور از تحریم نباشد،راحت تر نیست.

من فکر میکنم سیاست خارجی ایران پساتحریم نه تنها در قبال متحدان منطقه ای مزمحل نخواهد شد بلکه به مراتب قوت بیشتری خواهد گرفت حتی اگر منجر به بازگشت تحریم ها گردد.چرا که بسیاری از کارشناسان بر این عقیده اند که بازگشت تحریم ها تنها بر روی کاغذ امکان پذیر خواهد بود و در عمل اتفاق جدید نخواهد افتاد.بر وزارت خارجه نیز لازم است تا در جهت پاسخگویی به این چنگ روانی گسترده جزئیات برجام را با متحدان منطقه ای در میان بگذارد.

سخنان نتانیاهو در کنگره1/بخش اول سخنان نتانیاهو در خصوص ایران اتمی است که در این مقاله در خصوص آن صحبت خواهیم نمود

سخنان نتانیاهو در کنگره1/بخش اول سخنان نتانیاهو در خصوص ایران اتمی است که در این مقاله در خصوص آن صحبت خواهیم نمود

 

امروز نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به دعوت مجلس امریکا به کنگره آمده است تا از تریبون کنگره امریکا با مردم جهان سخن بگوید.آنچه نتانیاهو بر زبان راند گویای این حقیقت است که او تصور میکند روزی ایران و داعش با هم پبوند خواهند خورد و سلاح اتمی در دسترس داعش قرار خواهد گرفت و این واقعه برای جهان خطرناک است.او سعی دارد در سخنان خود ایران را در کنار داعش یک خطر جهانی بداند که نیمه گم شده اش را یافته و آن نیمه گم شده داعش است.

نتانیاهو در سخنان خود میگوید ایران بر چهار پایتخت بغداد،دمشق،بیروت و صنعا مسلط گشته است و روز به روز در حال توسعه امپراطوری خود تلاش میکند.به نظر میرسد اختلاف شدیدی بین اوباما و نتانیاهو بر سر برنامه هسته ای ایران وجود دارد اما اگر هم واقعا چنین باشد،اختلاف اسراییل با امریکا تنها با دولت این کشور است و گویا کنگره تمام قد پشت سر نتانیاهو قرار گرفته و به قطع میتوان گفت دعوت از نتانیاهو برای حضور در کنگره نیز اقدامی از طرف کنگره امریکا برای فشار بر اوباما برای تحریم ایران و ترک میز مذاکره است.

نتانیاهو در بخشی دیگر از سخنان خود میگوید ایران و داعش هرکدام در حال رقابت برای رسیدن به تاج حلافت اسلامی هستند.گویا او میخواهد اینطور القا کند که ایران دوست امریکا نیست و نباید به آن امتیازی داد بلکه ایران همان داعش است که اگر خلافت اسلامی را بدست گیرد دنیا را به هم خواهد ریخت همانطور که داعش دنیا را به هم ریخته است.

اما از همه اینها اینطور به نظر میرسد که نتانیاهو فکر میکند مردم منطقه فراموش کرده اند که داعش تاکنون موضعی در قبال اسراییل نگرفته است و حتی یک یهودی را هم نکشته و غالب قربانیان داعش مسیحیان و مسلمانان بوده اند نظیر بسیاری دیگر از جنگ های تاریخ و حتی واقعه یازده سپتامبر که از ناحیه آنها به یهودیان آسیبی نرسید.

نکته دیگری که از سخنان نتانیاهو برداشت میشود گویای این است که او در جریان جزئیات مذاکرات بوده است چرا که او در کنگره میگوید که توافق پیشنهاد شده به ایران امتیازاتی به تهران میدهد در حالی که رژیم ایران یک رژیم افراطی و دشمن امریکا است.به نظر میرسد اعلام نگرانی نخست وزیر اسراییل از دشمنی ایران و امریکا بیشتر برای تحریک احساسات امریکایی ها باشد تا دلسوزی برای آنها و هدف اصلی او حفظ منافع اسراییل در منطقه است.باید دانست آنچه ایران را در منطقه قدرتمند میسازد استراتژی فکری و سیاسی ایران است نه صرفا امتیازاتی که ممکن است در جریان یک مذاکره نمادین به ایران داده شود.

نتانیاهو دوباره از تاسیسات مخفی نطنز نطنز و قم سخن میگوید و بر این عقیده خود پافشاری میکند که گویا ایران برای بار دیگر بازرسان آژانس را فریفته است.نتانیاهو در کنگره سعی میکند با قیاس ایران و کره شمالی،ایران را غیر مطمئن نشان دهد که با تفحصی که در سایت های خبری داخلی و خارجی به عمل آوردم میتوانیم بگوییم تا حدود زیادی توانسته است احساسات امریکایی ها را تحریک کند.

او میگوید زمان گریز هسته ای برای ایران کوتاه و کوتاه تر خواهد شد تا درنهایت ایران اعلام رسمی کند که به سلاح هسته ای دست یافته است.وی میگوید هر توافقی با ایران باعث میشود زیرساخت های هسته ای آن باقی بماند و هزاران سانتریفیوژ غیر فعال باشند اما نابود نشوند و تا ده سال بعد سالم باقی بمانند تا ایران بتواند بدون محدودیت ها بر اعمال خود ادامه دهد.گویا او همه امکانات خود را برای نابود سازی زیرساخت های اتمی ایران بکار گرفته است.اما شاید او به درستی نمیداند که یک حمله نظامی به ایران،میتواند بهانه مناسبی برای دولت ایران باشد تا بتواند به راحتی اتمی شود و دیگر قدرتی توان بازدارندگی آن را نداشته باشد.

بخش دوم سخنان نتانیاهو زمانی آغاز میشود که او با پرده برداشتن از پیشنهاد ارائه شده به ایران مبنی بر یک قرار داد 10 ساله،بر این عقیده است که یک قرار داد ده ساله زمان کمی است و ایران میتواند در این ده سال زیرساخت های اقتصادی خود را توسعه دهد و به سامان دادن امپراطوری جدیدی که درحال برپایی است بپردازد و پس از ده سال همه محدودیت ها برداشته خواهد شد و ایران میتواند به راحتی به ساخت بمب اتم اقدام نماید.

او به سخنان رهبر ایران اشاره میکند و میگوید ایران در برنامه هسته ای خود مصمم است و قصد دارد 190 هزار سانتریفیوژ بکار گیرد که سوخت مورد نیاز یک ذرات خانه اتمی را فراهم میکند.نتانیاهو به جانکری هشدار میدهد و میگوید که ایران از زمانی که تصمیم بگیرد 190 هزار سانتریفیوژ را بکار گیرد تنها چند هفته زمان نیاز دارد تا بتواند به تسلیحات اتمی انبوه دست یابد.

او میگوید یک توافق هسته ای به ایران فرصت ساخت سلاح اتمی ظرف چند هفته را میدهد و ایران میتواند به راحتی بدون اطلاع آژانس این ذرات خانه را بسازد.او بر این عقیده است که توافق با ایران راه این کشور را برای دست یابی به سلاح هسته ای هموارتر خواهد کرد.

او همچنین میگوید ایران 36 سال است که دشمن اسراییل است و یک توافق هسته ای فقط اشتهای ایران را بیشتر از قبل میکند و تغییری در سیاست این کشور بوجود نمی آورد.

او میگوید: آیا ایران پس از برداشته شدن تحریم‌ها و قدرتمند شدن اقتصادش کمتر تهاجم خواهد کرد؟ اگر ایران هم اکنون و تحت تحریم‌ها چهار کشور را به کنترل خود در آورده پس از برداشته شدن تحریم‌ها چند کشور تحت سلطه آن خواهند رفت؟

نتانیاهو بر این عقیده است که ایران پس از ده سال یک امپراطوری خواهد بود که کنترل آن غیر ممکن است.به عقیده او این ده سال فرصتی برای ایران است تا بتواند اقتصاد خود را تقویت کند و در این ده سال میتواند کشورهای زیادی را تحت سیطره خود در آورد و پس از این ده سال ظرف مدت چند هفته میتواند یک ذرات خانه اتمی ساخته و اقدام به تولید تسلیحات اتمی نماید.

به عقیده نخست وزیر رژیم صهیونیستی قدرتمند شدن اقتصاد ایران زمینه را برای حمایت بیشتر رژیم ایران از تروریسم فراهم میسازد و ایران این امر را با ساخت سلاح اتم پاسخ خواهد داد.او میگوید این توافق به خداحافظی با تسلیحات منتهی نخواهد شد بلکه آغازی بر خداحافظی با کنترل تسلیحات خواهد بود.

او در پایان سخنانش به امریکایی ها هشدار میدهد که نباید آینده را قربانی حال کنیم و همچنین میگوید امریکا باید فشار ها را بر ایران افزایش دهد تا رفتار ایران تغییر کند و خوی افراطی گری را کنار بگذارد.او ادامه میدهد ایستادن در برابر رژیم سیاه ایران ساده نیست و اگر لازم باشد اسراییل به تنهایی در مقابل ایران خواهد ایستاد

علی مستاجران