یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران
یادداشت های سیاسی

یادداشت های سیاسی

وبلاگ شخصی علی مستاجران

طرح سوال/موانع الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا پیست؟

طرح سوال/موانع الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا پیست؟
1-از ابتدای تاسیس ترکیه بنا به قرارداد لوزان توسط اتاتورک و پس از آن تاسیس جمهوری ترکیه،درگیری های حزبی ترک ها و عدم تثبیت فرهنگ جمهوریت در میان جامعه ترکیه،بیم از رواج تروریسم و ناامنی در شهر های این کشور موجب شد ارتش این کشور که مستقیما از طرف امریکا تغذیه میشد و همچون ارتش مصر از قدرت اجتماعی و سیاسی بسزایی بهرمند بود،نظام سیاسی این کشور را تحت کنترل خود در آورد.ترک ها که حکومتی لاییک را بر ترکیه حاکم ساخته بودند و نقش بسیاری بر معادلات فرهنگی درون این کشور ایفا نموده بودند خود به خوبی بر این موضوع واقف بودند که پیوستن به اتحادیه اروپا قطعا موجب افزایش موقعیت ترکیه در جهان امروز خواهد شد.در آن روزها ترک ها که هیچ شانسی برای پیوستن به اتحادیه عرب که در مقابل اتحادیه اروپا شکل گرفته بود نداشتند،به جهت تلاش برای ورود به اروپا تصمیم به انجام مذاکرات گسترده گرفتند و تلاش کردند با حفظ امنیت ترکیه و توسل به چندین کودتا که آخرین آن منجر به برکناری اربکان شد خود را به اروپائیان ثابت کنند.اما اتحادیه اروپا دلایل منطقی خود برای مخالفت با ترکیه را به وضوح بیان مینمود و ترک ها در تلاش بودند تا خود را به موازات خواست اروپایی ها دچار تحولات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کنند. نابود سازی هویت اسلامی ترکیه اقدامی بود که نظامیان ترک برای آن تلاش گسترده ای کردند.حکومت نظامیان در ترکیه اولین دلیل مخالفت اروپا با طرح الحاق ایم کشور به اروپا بود.اروپا بر این باور بود که ترکیه باید نقش ارتش در سیاست را بکاهد تا شبیه اروپاییان شود.از این رو در انتخابات 2010ترکیه،در یک اقدام غیر منتظره،ملت ترکیه که سالها تحت لوای لاییک ها زندگی میکردند و انتظار میرفت که به کل هویت اسلامی خود را فراموش کرده باشند به حزبی اسلام گرا با شعار اعتدال رای دادند. به قول یکی از سران ارتش ترکیه،حجاب شعاری بود که رهبران ایران وارد ترکیه نمودند و امروز در ترکیه رای آورده است.
2-اولین دلیل عدم الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه باطل گردید.اما دومین دلیل عدم پذیرش ترکیه تزلزل تمامیت عرضی ترکیه به دنبال سرکوب های گاه و بیگاه کردها توسط دولت این کشور بوده است که مختص به دوره نظامیان نبوده و به تازگی سرکوب شدید پ.ک.ک توسط داود اغلو و رییس جمهور ترکیه اردوغان به شدت دنبال میشود تا این بار،حزب عدالت و توسعه بتواند کردها را سر جای خودشان بنشاند.البته گرچه امریکایی ها چندان بی میل به جدایی کردها از ترکیه نیستند اما اتحادیه اروپا با این امر مخالف است و عقیده دارد ترکیه در شرایطی میتواند به اتحادیه اروپا بپیوندد که ترکیه را یکپارچه سازد.از این رو من فکر میکنم دیگر مسئولان ترک قید الحاق به اتحادیه اروپا را زده باشند.چرا که آنها تا حدودی توانسته اند جای پای خود را در خاورمیانه محکم سازند و پروژه فرهنگی اسلام سنی را در این منطقه دنبال نمایند.
3-سومین عامل،عدم ثبات اقتصادی در ترکیه است.همانگونه که همه ما به خوبی میدانیم صنایع نساجی ترکیه و کشاورزی این کشور حرف اول را در منطقه و حتی بعضا در اروپا میزند و بسیاری از کالاهای نساجی این کشور بازارهای کشورهای خاورمیانه و اروپا را پر کرده است.اما سایر صنایع این کشور در حد ورود به بازارهای بین المللی نیست.از طرفی نرخ جمعیتی ترکیه به گونه ای است که ممکت است این کشور در آینده با پیری جمعیت مواجه شود و این امر خود موجب کاهش نیروی انسانی در این کشور گردد.البته علت مهاجرت را نیز باید به آن افزود.ترکیه ساختار اجتماعی خاصی دارد که بنا به آن جمعیت بسیاری از نیروی کار این کشور مهاجران عرب هستند و از طرفی نیز مهاجرت خود ترک ها به اروپا و امریکا گسترش یافته است.خروج مهاجران یا بازگشت ترک ها به کشورشان در یک دوره زمانی قطعا ثبات اقتصادی این کشور را از حالت متعادل خارج خواهد نمود.همین مسائل است که اقتصاد این کشور را متزلزل ساخته است.

مکتب مطهر/خلاصه کتاب انسان کامل

کتاب انسان کامل یازدهمین کتابی است که از آن خلاصه برداری کرده ام.علاقمندان به مطالعه کتب استاد مطهری و کسانی که به دنبال تنظیم اساس و پایه فکری خود در  علوم انسانی هستند میتوانند با مطالعه خلاصه این کتب و پیدا کردن ذهنیت کلی نسبت به محتوای آن اقدام به مطالعه این آثار ارزشمند نمایند.کتاب انسان کامل مجموعه ای است از سخنان استاد شهید مرتضی مطهری که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نقل شده است و پس از آن به همت شاگردان ایشان جمع آوری گردیده است.نکات مهم و کلیات آن بدین شرح است:

1-انسان بر دو قسم است.انسان سالم و انسان معیوب.انسان سالم خود به دو دسته انسان سالم کامل و انسان سالم غیر کامل تقسیم میشود.

2-درقرآن سخن از انسان کامل نشده است.اما سخن از مسلمان کامل به میان آورده شده است.

3-مسلمان کامل یعنی انسانی که در اسلام به کمال رسیده است و مومن کامل یعنی انسانی که در نور الهی به کمال رسیده باشد.

4-دو راه برای شناخت انسان کامل وجود دارد.یکی تفحص در بیان قرآن و سنت و احادیث و دیگری تفحص در عینیت است مثل شناخت بندگاه صالح خدا و پیامبر و ائمه اطهار ومعصومین

5-انسانی که میخواهد انسان کامل شود،وقتی یک نمونه عینی از انسان کامل را یافت باید آن را با قرآن و سنت و احادیث و اخلاق تطبیق بدهد و سپس شیعه و پیرو او گردد.

6-فرق تمام و کمال:تمام به معنی به نهایت رسیدن شیع در سطح افقی است و کمال به معنی به نهایت رسیدن شیع در سطح عمودی است.کمال یک درجه از تمال بالاتر است.تمام شدن یک چیز جنبه بالقوه دارد و کامل شدن یک چیز جنبه بالفعل شدن.برای مثل میگویند فلان کس عقلش کامل شد.یعنی قبلا عقل داشته است و عقلش تمام بوده است و امروز کامل شده و جنبه ی بالفعل پیدا کرده است.

7-اولین کسی که در جهان اسلام تعبیر انسان کامل را بیان کرد محی الدین عربی بود.امروز فلاسفه غرب بر این تعبیر کتابهای بسیاری نوشته اند و اکنون هم تحقیقات وسیعی صورت میگیرد.

8-انسان از تن و روح تشکیل شده است و این دو هیچ کدام بر دیگری مسلط نیستند از این رو بر هم تاثیرات متقابل دارند.خدا میگوید فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا.یعنی بیماری و آلودگی روح منجر به بیماری روانی و جسمی میشود.خداوند در قرآن میفرماید که کتاب برای شفای بیماران نازل شده است.بیماری روح،انسان را از کمال دور میکند.

9-قرآن میخواهد انسان کامل بسازد.پس در درجه اول باید انسان سالم را بسازد و انسان سالم کسی است که از بیماری ها و آلودگی ها در امان باشد.

10-غرور،کینه،عقده،حسد،ریا از بدترین بیماری های روحی هستند که انسان را تام بودن دور میکنند.لذا بر انسان لازم است از این مسائل دوری کند.

11-مسخ شدن یعنی تبدیل شدن یک جامعه به میمون،خرس و... که در اثر نفرین پیامبری صورت گرفته است.مثلا میگویند فلان امت مسخ شدند.

12-اساس برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است.یعنی انسان های معیوب خود را تبدیل به انسان های سالم و انسان های سالم خود را تبدیل به انسان های کامل نمایند.

13-استاد مطهری به سبب مجد و بزرگی نهج البلاغه میفرماید که من نمیتوانم بگویم این کتاب کتاب علی است.چون مطالعه هر بخشی از آن انسان را به یاد کلمات دانشمندان به خصوصی میاندازد و یک جای آن را که انسان میخواند فکر میکند که این را محی الدین عربی گفته و یک جای دیگر ابن سینا و یک جای دیگر فارابی و... انگار که علی علیه السلام جامع همه ی دانشمندان و عالمان است.

14-استاد مطهری با بیان روایات و داستان های فراوان به توصیف شخصیت امام علی علیه السلام میپردازد و به این نتیجه میرسد که امام علی علیه السلام یک انسان کامل است و انسان کامل میبایست چنین صفات انسانی را در خود نهادینه سازد تا کامل شود.

15-انسان بودن انسان به معنویات اوست که فغدان معنویت در غرب حرکت های اعتراضی فراوانی را در غرب ایجاد کرده است و این جریان ها برای پر کردن خلاهای معنوی خود به عرفان های کاذب پناهنده شده اند.

16-از نظر فلاسفه،عقل ذات انسان است و هر چیز غیر از عقل در حکم ابزار قرار میگیرد.اما عرفا من انسان را به دل تعبیر میکنند و دل را ظرف عشق مینامند و آن ظرف عشق را که پر از عشق شده است بعنوان اصل انسان معرفی میکنند و فکر و عقل را در حکم ابزار قرار میدهند.عارف عقیده دارد که این ظرف عشق یا همان دل مختص انسان نبوده و همه موجودات از آن بهره مند هستند که معشوقشان کمال هستی یعنی خداوند است.

17-فیلسوف میگوید فکر کن و درس بخوان و از محضر استاد استفاده کن اما عارف میگوید تو خود حجاب خودی و خودت باید خودت را تزکیه کنی و همه قابلیت ها در درون تو نهفته شده است.

18-امروز این مطلب ثابت شده است که گاهی در شعور باطن انسان ، شرارتهائی رسوب می‏کند که چون در بیرون نیست و رسوب کرده و در ته حوض‏ است ، انسان خودش از وجود آنها آگاه نیست و فقط در یک شرائط خاصی‏ است که محرکاتی پیدا می‏شود و انسان یکمرتبه می‏بیند که از آن عمق عمق‏روحش  این رسوبات  بالا می‏آید که آدم خودش تعجب می‏کند و باور نمی‏کند که در درونش چنین چیزهائی وجود داشته باشد . گاهی انسان ، خودش به‏ خودش ایمان پیدا می‏کند : وقتی به خودش نگاه می‏کند می‏بیند در قلبش‏ هیچگونه کدورتی نیست ، کینه و حسدی نسبت به کسی ندارد ، تکبر و عجبی‏ ندارد ، و واقعا هیچیک از اینها را در خودش نمی‏بیند ولی یک موقع به‏ تعبیر قرآن " امتحان " پیش می‏آید و در امتحان یکمرتبه انسان می‏بیند که‏ تکبرها و عجبهائی از درونش بیرون آمد ، حسدها و کینه‏ها و عقده هائی از درونش بیرون آمد که آن سرش ناپیداست 

19-مولوی می‏گوید: 

 نفست اژدرهاست او کی مرده است

                                               از غم بی‏آلتی افسرده است

نفس انسان ، حالت مار افعی را دارد . مار افعی در زمستان حالت‏ یخ‏زدگی و کرخی پیدا می‏کند و اگر انسان به آن دست هم بزند ، تکان نمی‏خورد و اگر بچه‏ای با آن بازی کند او را نیش نمی‏زند و انسان خیال می‏کند که این‏ مار به خوبی رام شده است . اما وقتی آفتاب گرمی به این مار بتابدگویی  یکمرتبه عوض می‏شود و چیز دیگری می‏شود خیال نکن که نفست مرده است ، او اژدهائی یخ زدهاست ، اگر حرارت به‏ آن بتابد ، آن وقت می‏فهمی چه خبر است!


روسیه در ایران چه میخواهد؟/بازخوانی علل و اهداف تمایل روسیه به ایران

رویکرد ناگهانی روسیه به تجارت با ایران که از دوماه پیش بصورت جدی آغاز شده با عزم این کشور برای تحویل اس300 فوق مدرن و به روز شده به ایران به اوج خود رسیده است.نزاع موجود میان روسیه و متحدین امریکا بر سر مسئله اوکراین که موجب تحریم مسکو شده است،این کشور را بیش از پیش به تلاش برای ایجاد مبادلات منطقه ای و تشکیل اعتلاف های اقتصادی شبیه بریکس واداشته است.از این رو،مسکو تلاش دارد با کشورهای پرجمعیت و بازیگران منطقه ای پیمان های اقتصادی و نظامی ببندد که به اعتقاد برخی،چنانچه تحریم هم پابرجا باشد روسیه تحریم ایران را دور خواهد زد.اما درمجموع دلیل اصلی تمایل روسیه به ایران را باید احتمال برداشته شدن تحریم ها در آینده عنوان نمود.روس ها که میدانند برداشته شدن تحریم خواه ناخواه سرمایه گزاری های خارجی در ایران را رو به فزونی خواهد برد در تلاش اند تا با رقبای اروپایی رقابت کنند.

فارق از تحلیل های ضد و نقیض صورت گرفته از سیاست های روسیه در قبال ایران،من بر این عقیده ام که تداوم تحریم ها برای روسیه منافعی به دنبال دارد که مقامات این کشور تلاش میکنند تا این منافع را از راهی دیگر یعنی تعامل با ایران هسته ای بدست آورند نه با ایران مورد تحریم چرا که به زودی بنا به توافق وین یا تحریم ها برداشته میشود یا دیوار تحریم فارق از خواست غرب شکسته خواهد شد و در این میان روسیه می ماند و بسیاری اهدافی که بدان دست نیافته است.این را در رفتار مسکو پای میز مذاکره هم میتوان دید.روسها که منافع خود را در تداوم تحریم ها میبینند و از طرفی هم نمیخواهند با اروپا هم صدا شوند و در یک جبهه قرار گیرند،تصمیم گرفتند که منفعلانه پای میز مذاکره حاضر شوند تا به نوعی همه چیز را به امریکا و متحدانش واگزار کرده باشند.

در پروژه ای با مشاهده رفتار روسیه و اظارات مقامات این کشور توانستم سه هدف اصلی روسیه از ورود به ایران را ارزیابی نمایم.

1-سایه افکندن تیرگی بر روابط روسیه و غرب به دنبال بحران اوکراین موجب گشته است توجه روسیه به خاورمیانه مخصوصا ایران،عراق و سوریه و پاکستان جلب شود و هماری های اقتصادی خود را در این نقطه حساس استراتژیک آغاز نماید.ایران نیز کشوری است که به جهت سالها تحریم و تهدید نظامی،امروز نیازمند کمکهای نظامی و اقتصادی روسیه است.

2-تحریم بین المللی علیه ایران به گونه ای است که شرکت های روسی قادر به تجارت با ایران نیستند و ایرانی ها هم بیشتر به کالاهای ارزان قیمت چینی بها میدهند تا محصولات روسی.گرفتن فرصت سرمایه گذاری در ایران از دست روسیه و دادن امتیاز تجارت به چینی ها امری است اقتصاد روسیه را در مقابل اقتصاد چین آسیب پذیر میکند و مسکو امیدوار است که بازگشایی روابط بتواند فرصت تجارت و سرمایه گزاری در ایران را از دست چینی ها خارج کند.

3-مسکو در یک دوره تاریخی طولانی از ابتدای انقلاب تا کنون حاضر نشده است همکاری جدی هسته ای با ایران داشته باشد به این دلیل که آنها بر این باورند که فزونی فعالیت های اتمی ایران قادر است در آینده دولتی را در این کشور بر سر کار بیاورد که از مشی پیشین تبعیت نکنند و اقدام به ساخت بمب اتم و تسلیحات آلوده به رادیواکتیو نمایند.همان تجربه ای که این کشور از برخورد غرب با کره شمالی در خاطه خود دارد.درواقع ترس روسیه از عملکرد احتمالی رهبران آینده ایران که در نتیجه فشار و تحریم و تهدید غرب شکل گرفته اند همین مسئله است که تهران به سمتی برود که تحریم استفاده نظامی از رادیواکتیو توسط رهبران این کشور برداشته شود.نگاه روسها به این مقوله نگاهی عمیق است و آنها سعی دارند آینده را به بدترین وضع ممکن برای خود ترسیم کنند و سیاست های احتمالی خود را در قبال آن به خوبی آرایش دهند.

نتیجه:مسکو از برداشته شدن تحریم ها علیه ایران منافعی بدست می آورد که اگر به درستی از آنها استفاده کند هم منطقه امن تری خواهد داشت و هم میتواند سیستم تجارتی خود را با ایران گشترده تر سازد.هدف از نگارش این متن بیان لزوم عدم انفعال ایران در مقابل این شریک اقتصادی بزرگ است.این مسئله روشن است که سرمایه گزاری روسیه در ایران قطعا به تولید داخلی ایران آسیب خواهد رساند مگر این که این سرمایه گزاری مدیریت شده باشد و به گونه ای نباشد که پس از ده سال چشم باز کنیم و ببینیم همانگونه که اقتصاد ما به اقتصاد پیش از تحریم باز گشته است،تولید ملی ما هم به همان سمت رفته و چیزی در دست نداریم.

استراتژی روحانی یا فشار اصلاح طلبان/هدف رییس جمهور از اتهام زنی به دولت چیست؟

سخنرانی اخیر رییس جمهور که واکنش فرمانده کل سپاه و نمایندگان مجلس را در پی داشت گویای یک فضای خاص سیاسی در جهت انفجار یک بمب دود در قائله برجام است.یکی از نظریات موجود در این رابطه که میتوانم آن را بیان کنم مسئله غیر ابتکاری بودن این شیوه رییس جمهور است.با نگاهی بر ادوار پیشین ریاست جمهوری،خواهیم دانست یکی از شیوه های دولتها در ایران و حتی در جهان انحراف اذهان در یک مقاطع زمانی خاص از مسئله ای به مسئله دیگر است که معمولا با همکاری و هماهنگی روزنامه های زنجیره ای حامی دولت یا هماهنگ با دولت و یا روزنامه هایی که میخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند صورت میگیرد.سخنان رییس جمهور که موجب حاشیه پردازی های گسترده پیرامون عملکرد شورای نگهبان بود با همراهی روزنامه های اصلاح طلب در این رابطه همراه گشت و موج رسانه ای عظیمی را در سایت ها و خبرگزاری ها و روزنامه ها به راه انداخت و موجب شد چنین القا شود که گویا فشار اصلاح طلبان بر رییس جمهوری که مدتها اقداماتی انجام داده است که موجبات ناخوشنودی آنها را فراهم آورده است،امروز نتیجه بخش بوده و روحانی حاضر شده است برای کاهش خشم اصلاح طلبان هم که شده اظهارات تندی را علیه این نهاد پاسبان قانون اساسی روا دارد.از این رو در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد:

اولین دیدگاه که با مشاهده روزنامه ها و سایت های خبری وابسته به اصلاح طلبان از طیف کرباسچی و کارگزاران مشاهده کردم به نوعی آنها حامل یک تند روی گسترده در این خصوص بوده اند.آنها بر این عقیده هستند که اظهارات رییس جمهور نمیتواند اصلاح طلبان را به او نزدیک سازد و انتقادات به دولت همچون گذشته پابرجاست.این طیف از اصلاح طلبان حامی کروبی و اصلاحات به سبک خاتمی بر این تصور اند که اظهارات رییس جمهور هیچ مناسبتی میان آنها و روحانی ایجاد نخواهد کرد و این اظهارات صرفا برای انحراف اذهان از برسی ها پیرامون برجام و در دست گرفتن شیپور رسانه در آستانه اعلام اسامی اعضای هیات برسی برجام بوده است و اهداف حزبی روحانی را شامل میشده است.یکی از روزنامه های این طیف پس از اتهام زنی به دولت و دور نشان دادن دولت از مردم و به اصطلاح افشاگری پیرامون هدف روحانی از بیان این مسئله در تیتری کاملا مضحک هدف اصلاحات از آمدن به صحنه را اتحاد با مردم معرفی میکند که این دقیقا در راستای اهداف ان جی او سازی این حزب در جامعه است.

دیدگاه دیگری که از طیف اصلاح طلبان میانه رو و هم حزبی های صادق خرازی و کواکبیان بیان شده و غالبا در نشریات و سایت های وابسته به حزب اصلاح طلبی ندای ایرانیان منتشر شده است خبر از دیدگاهی متفاوت تر از کارگزاران دارد.آنها بر این عقیده اند که این نوع حاشیه سازی دولت با هدف جذب دولت به سمت طیفی از اصلاح طلبان که در واقع همان طیف ندای ایرانیان و میانه رو های جریان اصلاحات هستند صورت گرفته است و چنانچه این امر محقق نشود این اقدام رییس جمهور ممکن است در آینده تبعات گرانی را برای او و حزبش به همراه داشته باشد.

دیدگاه دیگری که در این خصوص وجود دارد و مورد استقبال طیف اصولگرایان منتقد دولت و حتی بسیاری از اصولگرایان حامی دولت نیز میشود این است که این اقدام رییس جمهور صرفا به جهت گرد و خاک کردن رسانه ای برای محو اخبار مرتبط با برجام بوده است و رسانه ها و روزنامه های اصلاح طلب صرفا به جهت بهره برداری حزبی و از آب گل آلود ماهی گرفتن،روزنامه های زنجیره ای خود را بسیج نموده اند تا با همه قدرت به استقبال از این صحبت رییس جمهور بروند و اینگونه به فضای فکری کشور بقبولانند که روحانی طالب همکاری بیشتر با اصلاح طلبان است تا به نوعی روحانی را در کار انجام شده قرار دهند.

اما کسی نمیداند هدف اساسی رییس جمهور روحانی از این سخنان چه بود.

شیوه پاسخگویی روسها به تهدیدات منطقه ای چگونه است؟/ارزیابی پروژه نظامی موسکو تسلیح قطب شمال

هم پیمانی ژاپن با امریکا طی دهه اخیر و جهت گیری های ضد روسی ژاپن در شرق آسیا موجب گردیده است که روسیه بیش از پیش ژاپن را خطری برای امنیت ملی خود بداند.اما مسئله از جایی آغاز میشود که همکاری های نظامی ژاپن و امریکا و مانورهای نظامی این دو کشور در آب های جنوب چین و شرق آسیا در رسانه های امریکایی و عربی بعنوان حربه جدید غرب ضد روسیه تبلیغ میگردد.چندی پیش طی یک گزارش العربیه مشاهده کردم که بسیاری از نشریات سیاسی امریکا چنین رویکردی را به خود گرفته بودند که طبعا نباید انفعال مسئولان روس را از این بابت انتظار داشت.

به دنبال این تحرکات منطقه ای ژاپن،هفته گذشته در چند وبسایت خبری به نقل از چندین نشریه امریکایی خبری منتشر شد مبنی بر تجهیز مناطق حساس قطب شمال در مقابل ژاپن که من پیش از این پیش بینی چنین تحرکی را از ناحیه روس ها کرده بودم.اصولا سیاست روسیه به گونه ای است سعی دارد مانورهای نظامی خود را در قالب مسابقات جهانی میان ارتش های دنیا مطرح کند و بر خلاف ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه در مقابل تهدید،پروژه تجهیز را در دستور کار خود قرار دهد.این ر حالی است که ایران و بسیاری از کشورها مانور های نظامی را بعنوان پاسخگویی به تهدیدات دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای خود صورت میدهند.کما این که سیاست روس ها حتی در دوران جنگ امریکا و روسیه نیز به همین گونه بود.روس ها همیشه سعی در پاسخ دهی به تهدید های منطقه ای را داشته اند و در جنگ سرد هم در مقابل ناوهای جنگی امریکا،ناوشکن های خود را استقرار میدادند تا موضع تدافعی را به خود بگیرند که این نشان از فکر عمیق مسئولان روس در خصوص امنیت پایدار منطقه ای دارد.آنها به گونه ای رفتار میکنند که یک جنگ سرد تا 500سال هم دوام بیاورد اما به جنگ مسلحانه تبدیل نشود.این موضوعی است که امریکایی ها حتی حاضر به فکر کردن به آن هم نیستند و با توجه به خاطرات تلخ ایالات متحده از جنگ سرد،مسئولان امریکایی ترجیه میدهند پیش از آغاز جنگ سرد،جنگ مسلحانه را آغاز کنند.

از این رو استقرار سامانه موشکی تدافعی روسیه در منطقه قطب شمال را باید نوعی عملکرد طبیعی روسها در مقابل خطرات منطقه ای موجود دانست.سیاست های روسیه در قبال تهدید ها به گونه ای است که چندان جنبه رسانه ای پیدا نمیکند اما در جنبه عمل کارایی به مراتب بیشتر و بهتر از تجهیز دارد و آن صحنه دیپلماسی است که امروزه وارد فاز ژئوپولتیک فرامنطقه ای شده است.به این معنا که روسیه ترجیه میدهد با منافع امریکا در خاورمیانه جدال کند تا ژاپن و کره.حتی من فکر میکنم روس ها از تهدیدات منطقه ای اوکراین و مسائل مرتبت با شبه جزیره کریمه نیز به شدت رنج میبرند و در تلاش اند تا به گونه ای آبرومندانه پای خود را از اوکراین بیرون بکشند تا بیش از این به جنگ سرد با غرب نزدیک نگردند.

اغلب سامانه های دفاعی روسیه که در قطب شمال بکار گرفته شده اند جنبه تدافعی دارند و این تصور که روسیه بتواند علیه مواضع امریکا دست به اقدامی بزند اساسا محال و غیر قابل باور است اما این طبیعی است که امریکا همان عنصری است که همواره قابلیت های خود را بنا به سیاست های تهاجمی تدوین ساخته و قادر است پای خود را در جنگ های منطقه ای و فرامنطقه ای و حتی جنگ اتمی بازکند.این در حالی است که بارها در گزارشات کارشناسی به این جمله برخورده ام که اگر جنگی اتمی میان روسیه و امریکا رخ دهد،این روسیه است که کمترین خصارت را به خود میبیند هرچند این نظریه به طور دقیق قابل دفاع نیست اما دلایل آن را باید در دو عنوان خلاصه نمود.

1-تسلیحات تدافعی روسیه به گونه ای است که سعی کرده است سراسر مرز های این کشور را از خطر تهاجم موشکی در امان نگاه دارد.به اعتراف برخی کارشناسان تجهیزات دفاعی روسیه و سامانه های راداری این کشور حتی از سامانه های راداری امریکا هم بی عیب و نقص تر است.

2-روس ها تلاش کرده اند که همواره وسعت زیاد کشورشان را به فال نیک بگیرند و علیرغم سختی های فراوان در تامین امنیت مرزهای گسترده روسیه،زیرساخت های هسته ای،صنعتی و نظامی خود را در مناطق مختلفی پراکنده سازند.

نتیجه:بنا به گزارشات زمین شناسی یخ های منطقه قطب شمال روز به روز در حال ذوب شده هستند و قابلیت های ژئوپولتیک منطقه روز به روز افزایش خواهد یافت.از این رو روسیه را باید پیشگام کشورهای هم مرز در قطب،در نظامی کردن این منطقه دانست.چرا که هر کسی میداند رقابت های منطقه ای امریکا و روسیه در آینده،به سرمایه گزاری های گسترده در قطب شمال مشروط خواهد بود.بنابراین باید در نظر داشت که اکنون زمانی است امریکا باید قدرتنمایی خود را در ایالت آلاسکا ضد مواضع دفاعی روسیه آغاز کند و به دنبال وقایع پیش رو ارزش ژئوپولتیک آلاسکا نیز افزایش چشم گیری خواهد داشت.